متفاوت بودن شاید اولین ویژگی فیلم های این فیلمساز است، هر چند این تفاوت شاید دلیل کافی برای روشنفکرانه بودن جهان فیلمسازی او نباشد اما پیام مستتر در این نوع سینما هم بیشباهت به سینمای موسوم به روشنفکری نیست.
سینمایی که ساختار اپیزودیک، روایت عینی، ایهام و ابهام، تمرکز بر شخصیت اصلی و یکی دو نمونه شخصیت فرعی و پایانبندی باز و سیال از ویژگیهای عمده آن به حساب میآید.
جیم جارموش کارگردانی است که بیش از آنکه دغدغه چه و چراییِ اعمال انسانی را داشته باشد دلمشغولِ چونیِ آنهاست. مهمترین فیلمهای او شاید «مرد مرده»، «گوست داگ، سلوک سامورایی»، «قهوه و سیگار»، «شب روی زمین» و البته «محدوده کنترل» باشد.
جارموش در 1984 برای تولید نسخهبلند عجیبتر از بهشت، جایزه نخل طلای کن را از آن خود کرد و قسمت سوم از مجموعه «قهوه و سیگار» با نام «جایی در کالیفرنیا» هم برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه در جشنواره کن شد.
بیشتر فیلمهای جارموش در آمریکا رخ میدهند اما جارموش همواره تلاش دارد به آمریکا از چشمان یک خارجی نگاه کند. به این قصد که شکلی از سینما بیافریند که سینمای اروپا ، ژاپن و هالیوود را یکجا گرد آورد. این اظهارنظر او درباره خودش شاید کمک زیادی به فهم سینمای او از نگاه مخاطب داشته باشد: «خود من هم مثل کاراکترهایم تنها و افسرده هستم و این یک قسمت از زندگی است. من یک جورهایی حس میکنم که یک جدا افتادهام، یک بیگانه. البته کاراکترهای من در عین تنها بودن، شوخ طبع هم هستند. آنها معمولاً روابط صمیمانهای با دیگران ندارند. در واقع از برقرار کردن ارتباط با بقیه عاجزند.»
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد