هرچند درباره سطح علمی برخی واحدهای این دانشگاه، حرف و حدیثهای زیادی وجود دارد، اما بهنظر میرسد همین توسعه دانشگاه در سهدهه فعالیت آن و گردش مالی بالا بهسبب هزینه کرد دانشجویان برای رشد تحصیلی خود است که از دانشگاه آزاد پدیدهای ساخته که نظر سیاستمداران را نیز به خود جلب میکند. سیاستمدارانی که یا هوای تحصیل در آن را در سر دارند یا وسوسه رسیدن به پست و کرسیهای مدیریتی آن.
در همین خصوص معمولا با تغییر دولتها، مدیریت دانشگاه آزاد هم زیر ذرهبین جریانات پیروز انتخاباتی قرار گرفته و گاهی فارغ از معادلات علمی، جهتگیریهای سیاسی به تغییرات مدیریتی در این دانشگاه بزرگ کشور منجر میشود. جهتگیریهایی که گاه در قالب موضعگیریها و فشارهای مستقیم و پوپولیستی دولتمردان بروز مییابد و گاه در قامت رایزنیهای پشت پرده و لابیگریهای نهانی که البته نتایجی قابل پیشبینی دارد.
اما قرار گرفتن دانشگاه آزاد در منگنه سیاست، درحالی است که ایده اولیه تأسیس این دانشگاه مبتنی بر استقلال مالی از دولت بوده و حتی آیتالله هاشمی رفسنجانی بهعنوان مهمترین حامی آن، تبعیت از مدل حوزههای علمیه در دریافت شهریه از طلاب را مبنای کار دانشگاه آزاد قرار داده بود.
مدلی که بستری برای استقلال حوزههای علمیه و بویژه نهاد مرجعیت از دولتها شده و تلاش میکند مراکز علمی را از گزند تحولات گاه پرشتاب سیاسی در امان نگه دارد. با این همه، در تاریخ سیواندی ساله فعالیت دانشگاه آزاد، گاهی دولتها نه فقط در سطح مدیریت دانشگاه که حتی در مرحله چگونگی پذیرش دانشجو و انتخاب استادان نیز مداخله کرده و برای دانشگاهی تعیینتکلیف میکنند که خودکفایی را شعار اصلی خود قرار داده است.
چنین است که بهنظر میرسد برای آن که دانشگاه آزاد بتواند از خودکفایی مالی به خودکفایی مدیریتی و علمی برسد، باید نهادهایی ورای دولتها، صیانت از آرمان تأسیس این دانشگاه عظیم را در دستورکار خود قرار دهند.
امروزه درحالی که ایده دولت کوچک و ضرورت واسپاری امور به بخشخصوصی در دستورکار بسیاری از کشورها قرار گرفته و کارآمدی خود را نیز نشان داده است، مدل دانشگاه آزاد اسلامی برای تربیت نسلی از متخصصان میتواند به دولت برای از دوش برداشتن بخشی از وظایف اجتماعیاش یاری دهد و شاید تأسیس دانشگاههای پولی دولتی، خود نمونهای از این الهامبخش بودن مدل خودکفایی مالی دانشگاهها باشد. با وجود این، آن حلقهای که در زنجیره خصوصیسازی نهادهای علمی کشور همچنان مفقود است، توجه به مدیریت مستقل علمی بهدور از سیاستزدگی روزمره است که اگر بهعنوان دستاورد خودکفایی مالی مورد توجه قرار نگیرد، باید گفت ایده غیردولتیسازی دانشگاهها، ایدهای شکستخورده است.
هرچند برای صیانت از این استقلال، ایدههایی همچون وقف دانشگاه آزاد یا برگزاری انتخابات جهت تعیین مدیریت آن با مشارکت استادان، مطرح شده، اما بهنظر میرسد باید با مطالعه بیشتر و استفاده از تجارب جهانی، به مدلی اجماعی و اجرایی دست یافت که برای همیشه دانشگاه آزاد را از حوزه نفوذ دولتها خارج کند.
بنابراین اکنون با گذشت بیش از سهدهه از عمر دانشگاه آزاد اسلامی و درحالیکه بخش عظیمی از نسل جدید مدیران در ردههای مختلف کشور تربیت شده این دانشگاه هستند، باید بار دیگر ضمن مرور ایده اولیه شکلگیری دانشگاه آزاد اسلامی و تحلیل چرایی استقلال مالی آن از نهاد دولت، برای رسیدن به غایت این استقلال که همان مصون ماندن نهاد علم و تربیت از دخالت نهاد قدرت است، تلاش کرد و مانع شد که داس سیاست، خوشههای علم و نوآوری را درو کند.
مصطفی انتظاری هروی - جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد