مادر، تنهایی را دوست ندارد/ نگاهی به تله‌فیلم‌های نخستین باران پاییزی و آوازهای مادرانه

تله‌فیلم «آوازهای مادرانه» که چند روز قبل از شبکه دو پخش شد، قصه و روایت ساده و سرراستی دارد و قصه این فیلم، داستان زن تنها و بد خلقی به نام شکوه است که برخلاف میل باطنی‌اش، ناچار به پذیرفتن پرستار جوان و پر شوری می‌شود.
کد خبر: ۶۲۷۲۶۵
مادر، تنهایی را دوست ندارد/ نگاهی به تله‌فیلم‌های نخستین باران پاییزی و آوازهای مادرانه

 شکوه تحت تاثیر این تازه وارد سرانجام از پیله تنهایی‌اش خارج شده و تصمیم می‌گیرد بدون اطلاع فرزندانش که به‌دلیل مشغله‌های زندگی نمی‌توانند در کنار او باشند، موقعیت تازه‌ای را در زندگی تجربه کند.

در واقع آوازهای مادرانه را باید یک نوع درام روان‌شناختی دانست که قصد دارد موقعیت یک پیرزن تنها و عوامل آن را بررسی کند. به عبارت بهتر آنچه در این قصه به مضمون محوری بدل می‌شود، احساس تنهایی است نه خود تنهایی. این که انسان در کهنسالی به دلیل احساس طردشدگی، مزاحم و دردسر بودن یا احساس بی‌کفایتی و اضافی بودن به کشمکش درونی با خود درگیر می‌شود که این با تنهایی به معنای متعارفش فرق می‌کند. مدتی پیش هم تله‌فیلمی از محصولات سیمافیلم نمایش داده شد به نام «نخستین باران پاییزی» که آن هم قصه یک پیرمرد نویسنده تنها (علی نصیریان) را روایت می‌کرد، اما درآنجا قهرمان قصه شخصیتی درونگرا داشت و به نوعی با تنهایی خود کنار آمده بود، اما در اینجا با پیرزنی (ثریا قاسمی) مواجه هستیم که شخصیتی برونگرا داشته و تنهایی آزارش می‌دهد. ضمن این که بنا به گفته دخترش (سیما تیرانداز) او از افسردگی و ناراحتی‌های روحی هم رنج می‌برد. قصه اما داستان همیشگی است.

مادری که دو فرزند دارد، اما پسرش خارج از کشور زندگی می‌کند و دخترش نیز به دلیل مشغله‌های کاری و گرفتاری، فرصت رسیدگی به مادر را ندارد. ضمن این که او با همسرش نیز اختلاف دارد. تقریبا همه قصه‌های تنهایی در پیری، داستانی شبیه به هم دارد، اما آوازهای مادرانه و نخستین باران پاییزی بیش از اینها به هم شباهت دارد. اگر در آنجا پرستار نوجوان پسر موجب تغییر در تجربه زندگی پیرمرد می‌شود در اینجا پرستار جوان دختر، زندگی شکوه را دستخوش تحولاتی می‌کند، به طوری که در نهایت هر دوی آنها می‌توانند از بحران تنهایی در کهنسالی عبور کرده یا دست‌کم با آن کنار بیایند. آنچه در این قصه‌ها بیش از همه به رمز عبور از این بحران بدل می‌شود، پیوند دو نسل یکی ازگذشته و نسل قدیم و دیگری از نسل جدید است. این پیوند لزوما مصادیق ظاهری و اجتماعی ندارد، بلکه واجد یک نوع تحلیل یا تجربه روانشناختی ـ فلسفی است. به این معنا که رسیدن به همزبانی و درک مشترک بین انسان‌های‌ دو نسل و دمیدن شور جوانی به کالبد پیری می‌تواند این سال‌ها را به تجربه و موقعیتی لذتبخش برای کهنسالان بدل کند. از حیث عاطفی نیز احساس طردشدگی و بی‌توجهی مهم‌ترین مساله‌ای است که این نسل را آزار می‌دهد. شاید فرق ستاره با دختر شکوه در همین نوع نگاه و توجه است؛ توجهی از سر وظیفه و تکلیف فرزند بودن یا توجه از سر درک عاطفی و تفاهم انسانی. به همین دلیل است که بتدریج ستاره می‌تواند زندگی شکوه را تحت تاثیر خود قرار داده و او را از لاک تنهایی خود دربیاورد حتی زمانی که او به دلیل بدخلقی و سختگیر بودنش، به خاطر برگزاری جشن تولدستاره را از خود رانده و اخراج می‌کند.

رفتن ستاره و بازگشت دوباره تجربه دردناک تنهایی این بار شکوه را متوجه خلأ ستاره کرد به طوری که او تصمیم می‌گیرد بی‌اطلاع از دخترش به شهر او سفر کرده و به دیدارش برود. هرچند این اشکال وجود دارد که ستاره اهل رودبار است، اما در سکانس‌های پایانی مربوط به شمال که در فیروزکوه تصویربرداری شده او به زبان مازندرانی سخن می‌گوید! با این حال همین سکانس‌ها از حیث زیبایی‌شناسی بصری و فرم و قالب تصویری یکی از جذاب‌ترین بخش‌های فیلم است که‌ای کاش از ظرفیت‌های طبیعی این لوکیشن استفاده‌های بیشتری می‌شد. قصه‌های از این دست فرصت مناسبی است تا از ظرفیت‌های جغرافیایی و انسانی شهرستان‌ها در تولید تله‌فیلم استفاده بهینه‌تری شود و یک مرکزگریزی در تولیدات نمایشی تلویزیون اتفاق بیفتد.

واقعیت این است که برای ساخت فیلم‌هایی با محوریت شخصیتی کهنسال شاید انتخاب بازیگر این سن و سال کمی مشکل باشد و از طریق گریم باید این خلأ را جبران کرد؛ انتخاب ثریا قاسمی برای این نقش با توجه به تجربه نقش‌های مادرانه او انتخاب درستی به نظر می‌رسد، اما بازی‌های اغراق شده او بویژه در عکس‌العمل‌ها و میمیک صورت برای مخاطب آزار دهنده است و حتی باورپذیری نقش را کاهش می‌دهد هر چند اصغر هاشمی تا حد زیادی توانسته این ویژگی را نسبت به کارهای قبلی این بازیگر کنترل کند. حالا که سخن از بازیگری‌ است، حیف است ‌ از بازی خوب و گرم سیما تیرانداز در نقش دختر این پیرزن سخن نگوییم که بی‌شک بار اصلی فیلم را بر دوش می‌کشید. آوازهای مادرانه را می‌توان اثر مناسبتی هم دانست که برای پخش در روز مادر مناسب است.

سیدرضا صائمی / جام جم

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها