هفته گذشته فصل سوم سریال آمریکایی هوملند با ترور فرمانده سپاه ایران توسط یک عامل آمریکایی پایان یافت.
بی بی سی، در تحلیلی نسبت به سریال ضد ایرانی هوم لند، اقدام به بررسی زوایای مختلف این سریال کرد. این تحلیل با طرح این سوال که مخاطبان اصلی این سریال چه کسانی هستند می آورد: اصلی ترین مخاطب این سریال در وهله اول مخاطب داخلی امریکا است؛ مخاطبی که در هفتههای اخیر با خبرهای جدید و وضعیت متفاوتی درباره پرونده هستهای ایران روبرو شده است.
این یادداشت می افزاید: سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که چنین مخاطبی را چگونه میتوان از طریق یک سریال به این فضای سیاسی جدید مرتبط ساخت؟ در آخرین قسمت از فصل سوم این سریال میبینیم که کل ماجرای عملیات اطلاعاتی انجام شده در ایران به توافق اولیه هستهای در ژنو وصل میشود.
بی بی سی در ادامه آورده است: مسئول اصلی عملیاتی در گفتگویی با همسر خود به نقش این عملیات در این توافق اشاره میکند. او به تاثیر فردی اشاره میکند که با در اختیار گرفتن رده بالای امنیتی-نظامی توانسته است در سیاستِ کلی ایران در پرونده هستهای تاثیر بگذارد. واضح و روشن است که این پایانبندی در فصل سوم این سریال با توجه به مذاکرات اخیر هستهای در این سریال جاگذاری شده است و سازندگان اقدام به تغییر در سناریوی اولیه سریال کردهاند.
نویسنده این یادداشت می افزاید: این امر نشان میدهد که ساختارهای سیاسی و تحولات دیپلماتیک در نوع روایت رسانهای تاثیرگذار است و بافت کلان سیاسی بر نوع روایت محصولات رسانهای تاثیر میگذارند. بهراستی مخاطب امریکایی یا هر مخاطبی در سراسر جهان که آن را تماشا میکند توافق هستهای ایران و ۵+۱ را منوط به این این روایت خواهد دانست؟ در جواب باید گفت که برخی از مخاطبان آن را باور خواهند کرد. برخی دیگر فقط بدان میخندند. برخی دیگر هم عوامل دیگری معتقدند. برخی دیگر هم بالکل این روایت را غیرمرتبط به توافق هستهای میدانند. مخاطبان روایت خود نهتنها از این سریال که بلکه از کل ماجرای پرونده هستهای ایران دارند.
این تحلیل گر آورده است: حال در این میان رسانههای امریکا و ایران برای «مخاطبان هدف خود» روایتهایی را ارائه میدهند که بازگو کننده روایتی رسانهای از این رویداد است. در نهایت، اگر بیش از حد نگران تصویرسازیهای کلیشهای از ایران و ایرانیان و واقعیتهای رسانهای هستیم باید ۹ ماه دیگر به انتظار بنشنیم.
فصل جدید این سریال با فاصله ۹ ماهه پخش خواهد شد. آخرین قسمت از فصل سوم این سریال نشان داد که ادامه این سریال تحت تاثیر مستقیم مذاکرات آتی ایران با ۵+۱ خواهد بود.
این یادداشت در ادامه با طرح این سوال که چه کسانی این سریال را می بینند؟ آورده است: عمدهترین اشکال تحلیلهایی که به دنبال بررسی نسبت میان «واقعیت واقعی» و «واقعیت رسانهای شده» میپردازند در این نکته خلاصه میشوند که اغلب این تحلیلها یا هنوز مخاطب را مستقر در عصر «نظریه سوزن تزریقی» میپندارند، یا از تحلیلهای خود دنبال ساخت واقعیتی دیگر هستند که آن را «واقعیت ایدئولوژیک تطهیر شده» مینامم.
بر اساس نظریه سوزن تزریقی در مطالعات رسانه، این سریال مانند محتوای درون یک سوزن تزریقی عمل میکند که به ذهن مخاطب تزریق میشود. اغلب تحلیلگرانی که سعی در نشان دادن مشکلات ناشی از نحوه به تصویر کشیده شدن مثلاً عراق یا ایران یا لبنان یا حتی آمریکا در این سریال یا تولیدات رسانهای دیگر دارند همان منطق اغلب نادرست «سوءبازنمایی» در این نوع تولیدات را دنبال میکنند.
تحلیل گر بی بی سی در ادامه به نقد از این سریال پرداخته و آورده است:اغلب ما ایرانیها مشتاق نقد و بررسی کلیشههای ساختهشده در این سریال از ایرانیها هستیم. اما بهنظر میرسد که میتوان این کلیشه را واژگون کرد. بیایید بپرسیم این سریال چه تصویری از آمریکاییها نشان میدهد؟ آنچه از جامعه آمریکا در این سریال به تصویر کشیده میشود ملغمهای از آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریهای شخصی است.
این تحلیل ادامه داده است: شخصیت اصلی سریال (کری مدیسن با بازی کلیر دنیس) با نوعی بیماری ذهنی دست و پنجه نرم میکند، دروغ میگوید، از انجام دستوراتی که لازمه یک سازمان اطلاعاتی و امنیتی است چشم میپوشد، خودسر و یکدنده است، قهرمان دیگر داستان (نیکلاس برودی با بازی دیمین لوئیز) نیز به همین ترتیب نوعی زندگی خانوادگی از همگسیخته را به نمایش درمیآورد که با خیانت به همسرش و ناتوانی در برقراری رابطه مناسب با فرزندانش است.
در این یادداشت گفته شده است: در این سریال، سیاستمداران به زدوبندهای پشتپرده مشغولاند و مرزهای قانونی را رد میکنند و برای نیل به منافع شخصی، پا بر روی عرفها و قوانین میگذارند، از همدیگر جاسوسی میکنند، و با تکیه بر روابط شخصی از نردبان ترقی بالا میروند و حتی به عضویت کنگره در میآیند و یا بهراحتی زیرِ پای فرد دیگری را خالی میکنند. به این مجموعه اضافه کنید جاسوسی و شنود و تجاوز به حریم شخصی افراد با به کار گذاشتن ادوات شنود و دوربینهای مخفی که حتی اتاق خواب قهرمان بازگشته از جنگ عراق را هم زیر نظر میگیرد و روابط او را هم در برابر دیدهگان سازمانهای اطلاعتی و امنیتی قرار میدهد.
آنان خاک کشورهای دیگر را زیر دوربینهای خود میگیرند و با وجود اینکه این سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی از نظر سختافزاری به پیشرفتهترین ابزار ممکن مجهز هستند، خرابکاران به راحتی وارد کشور آنها میشوند، با هلیکوپتر رفت و آمد میکنند، و مراسمی در سازمان امنیتی امریکا را با انفجار بمب به خاک و خون میکشند.
آنچه در این سریال از آمریکا و آمریکاییان ارائه میشود را باید «امریکای رسانهای شده در سریال میهن» نامید. بههمین ترتیب، آنچه از ایران در این سریال ارائه میشود «ایران رسانهای شده در سریال میهن» است.
گروه جنگ نرم مشرق
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
مگر اینكه تو فیلم و تخیل به این اهداف دست پیدا كنند!!!!