زن ناپدیدشده
مرد جوانی روز چهارشنبه دوم بهمن امسال به اداره آگاهی رفت و از ناپدیدشدن همسرش خبر داد. مرد جوان به پلیس گفت: «همسرم به نام فریده کارمند یکی از بانکهاست. او امروز صبح خانه را برای رفتن به محل کار ترک کرد، اما نه به محل کارش رفته و نه به خانه برگشته است. هرچه با تلفن همراهش تماس میگیرم خاموش است. مطمئن هستم برای او اتفاقی افتاده است، اصلا سابقه نداشت او بدون اطلاع به محل کارش نرود.»
به دنبال شکایت مرد جوان، گروهی ویژه از ماموران، تحقیقات را برای یافتن زن جوان آغاز کردند. مشخصات فریده به واحدهای گشت اعلام شد و از سویی کارآگاهان به استعلام از مراکز درمانی پرداختند، اما هیچ رد و نشانی از زن جوان به دست نیامد. بررسیها در این رابطه ادامه داشت تا این که مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفت و آنها را در جریان کشف جسدی در زمینهای کشاورزیاش قرار داد.
کشف جسد
ماموران پلیس بعد از دریافت این خبر، راهی محل مورد نظر شدند. زمین کشاورزی در حاشیه شهرستان اسلامآباد غرب قرار داشت. آنها با حضور در محل، با جسد زن جوانی مواجه شدند که هیچ مدرک هویتی و شناسایی همراهش نبود. از طرفی متخصصان پزشکی قانونی در بررسیهای اولیه علت مرگ را فشار بر عناصر حیاتی فوقانی بدن و ضربه چاقو اعلام کردند.
کارآگاهان در نخستین گام به تحقیق از مردی پرداختند که خبر کشف جسد را به پلیس اعلام کرده بود. او در این باره به پلیس گفت: «اینجا زمین کشاورزی و محل کار من است. امروز طبق معمول برای کار سر زمین آمدم و متوجه شیء مشکوکی شدم. نزدیکتر رفتم. باورم نمیشد چیزی که میبینم، جسد یک انسان است. فورا با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را گفتم، اما فرد دیگری را در این اطراف ندیدم و نمیدانم جسد چطوری به اینجا آورده شده است.»
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان به شناسایی هویت مقتول پرداختند. بعد از بررسی پروندههای مربوط به افراد گمشده، با توجه به آن که مشخصات قربانی با مشخصات کارمند بانک مشابه بود، کارآگاهان از همسر زن جوان خواستند برای شناسایی جنازه به پزشکی قانونی برود.
جنایت هولناک
پس از شناسایی هویت مقتول توسط همسر او، سرنوشت کارمند بانک برملا و مشخص شد فریده از سوی فرد یا افرادی به قتل رسیده است. به این ترتیب کارآگاهان جنایی، به تحقیق درباره عامل یا عاملان این جنایت پرداختند. بررسیها نشان میداد فریده که بتازگی ازدواج کرده، زنی معقول و با اخلاق بود.
در جریان تحقیق از خانواده و آشنایان کارمند جوان مشخص شد پسری به نام خسرو، مدتی قبل خواستگار فریده بود، اما با پاسخ منفی او مواجه شده بود. آنطور که در بررسیها مشخص شد، خسرو پس از شنیدن پاسخ منفی از سوی کارمند بانک، باز هم بر خواسته خود سماجت و حتی بعد از ازدواج این زن برای او مزاحمت ایجاد کرده بود.
کارآگاهان پلیس بعد از به دست آوردن این اطلاعات، به تحقیق درباره خسرو پرداختند و سرنخهایی را به دست آوردند که از دخالت این فرد در جنایت حکایت داشت. به همین دلیل پسر جوان بازداشت و بازجویی از او آغاز شد. متهم در تحقیقات اولیه منکر جنایت شد و ادعا کرد اصلا از کشتهشدن فریده خبر ندارد، اما وقتی مدارک و شواهد پلیسی را دید، به جنایت اعتراف و عنوان کرد: «مدتها بود فریده را میشناختم و به او علاقه داشتم، اما او هیچ علاقهای به من نداشت. برای رسیدن به او به خواستگاریاش رفتم، اما همانطور که انتظار داشتم، پاسخ او منفی بود. نمیدانستم برای به دست آوردن فریده چهکار باید بکنم. او دختر خوب ، نجیب و مهربانی بود و در تمام این مدت به پاکدامنی او ایمان آورده بودم و همین موضوع باعث شده بود علاقهام به وی روز به روز بیشتر شود. من در فکر راهحلی برای به دست آوردن فریده بودم که متوجه شدم او با مرد دیگری ازدواج کرده است. آنقدر فریده را دوست داشتم که نتوانستم با این موضوع کنار بیایم و بعد از ازدواج هم دست از سر او برنداشتم و مدام برایش مزاحمت ایجاد میکردم.»
پسر جوان ادامه داد: «از دست دادن فریده برایم خیلی سخت بود و نمیتوانستم با این موضوع کنار بیایم، اما او بدون توجه به من و مزاحمتهایم، به زندگیاش ادامه میداد تا این که مدتی قبل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. به همین دلیل برای کشتن او نقشه کشیدم. از آنجا که احتمال میدادم به تنهایی از عهده این کار برنیایم، تصمیم گرفتم برای این جنایت دو نفر را استخدام کنم.»
متهم اضافه کرد: «سراغ دو مرد سابقهدار رفتم که چندبار به اتهام سرقت به زندان افتاده بودند. وقتی موضوع را با آنها در میان گذاشتم، قبول کردند این کار را در ازای دریافت مبلغی پول، انجام دهند. طبق نقشهای که از قبل با همدستانم طراحی کرده بودم، صبح روز حادثه در کمین فریده نشستیم و زمانی که او قصد داشت به محل کارش برود، با تهدید به زور وی را سوار خودرو کردیم. بعد از آن به خارج از شهر رفتیم. حالا نوبت اجرای مرحله دوم جنایت رسیده بود. فریده را با روسری خفه کردیم و برای آن که مطمئن شوم او مرده است، چاقویی به گردنش زدم. پس از قتل زن جوان، جنازه او را کنار جاده و در زمین کشاورزی همان حوالی انداختیم و متواری شدیم. من که در این جنایت هیچ سرنخی از خود به جا نگذاشته بودم، هرگز تصور نمیکردم به این زودی به دام پلیس بیفتم. از طرفی تصور میکردم با انکار جنایت میشود مسیر تحقیقات را تغییر داد.»
بهدنبال اعتراف پسر جوان به قتل کارمند بانک، تحقیقات برای بازداشت همدستان او ادامه یافت. سرهنگ مرزبانی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه درباره این پرونده میگوید: «متهمان پس از به قتل رساندن زن جوان، طلاها و پول او را نیز سرقت کرده بودند. در ادامه تحقیقات با برملاشدن راز این جنایت، همدستان پسر جوان نیز دستگیر و با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند و اکنون تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.»/ ضمیمه تپش
مرجان رضایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان