از آنجا که ایرانیان توجه زیادی به تهیه و تدوین لغتنامه نمیکردند، دانشمندان ملل مجاور مانند هندوستان و ترکیه که زبان فارسی دیرگاهی زبان رسمی درباری یا ادبی مملکت آنها بود، احتیاج به تدوین فرهنگ فارسی را احساس کردند و به تألیف لغتنامه همت گماشتند، اما چون اهل زبان نبودند، دچار اشتباهات بسیار زیادی شدند.
در دوران معاصر و پس از مشروطه دائرهالمعارف و فرهنگنامههای بسیاری تدوین شد که از فرهنگهای معروف و مفید فارسی به فارسی میتوان به برهان قاطع اشاره کرد که سال 1062 هجری قمری، از سوی محمدحسین بن خلف تبریزی متخلص به برهان تألیف شد.
لغتنامههای فراوان دیگری نیز در طول زمان نوشته شده که از بین آنها میتوان اینها را نام برد: لغتنامه بزرگ آنندراج، فرهنگ ناظمالاطبا از میرزا علیاکبرخان نفیسی، فرهنگ عمید، فرهنگ فارسی معین و فرهنگ دهخدا از علیاکبر دهخدا که یکی از شناختهشدهترین و معتبرترین فرهنگهای فارسی تا به امروز است.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحول عظیمی در فرهنگنویسی و تألیف دائرهالمعارف ایجاد شد و تأسیس مراکزی چون دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مراکز نشری چون انتشارات فرهنگ معاصر و مرکز نشر دانشگاهی گواه این مدعاست.
این مراکز در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری برای گردآوری، تدوین و انتشار فرهنگنامه و دائرهالمعارف کردهاند، اما برخی آثار منتشر شده نیز پاسخگوی نیاز مخاطبان خود نیست و به عبارت دیگر باید گفت کمیت را جایگزین کیفیت کردهاند.
بیدقتی، آسیب فرهنگنامههای امروزی
غلامحسین صدری افشار، فرهنگنویس پیشکسوت و مولف فرهنگ فارسی امروز، تعدد فرهنگنامه را در حوزه نشر موضوعی تأثیرگذار تلقی میکند و میگوید: خوشبختانه فرهنگنامههای امروز کیفیت مطلوبی در محتوا دارند. در گذشته در فرهنگهایی که نوشته میشد معانی به لغتهای دیگر حواله داده میشد و توضیح مبسوطی درباره لغات داده نمیشد.
برای مثال در تعریف واژه «سنبل» تنها گفته میشد گلی خوشبو و این تعریف کافی نبود، در حالی که در فرهنگنامههای امروز درباره واژه یا اصطلاح به صورت مختصر توضیح داده میشود و این برای آشنایی مخاطبان بسیار لازم و ضروری است، اما درباره این که چه آسیبهایی فرهنگنامهها را تهدید میکند، باید گفت نخست بیدقتی است که به علت زیاد شدن فرهنگنامهها درباره برخی نکات کلیدی آن دقت لازم صورت نمیگیرد و دومین آفتی که در فرهنگنامههای امروزی دیده میشود، تحقیق نکردن میدانی است.
صدری افشار با واکنش به نظر برخی کارشناسان درباره فرهنگزدگی در دو دهه اخیر در کشور ادامه میدهد: تکثر در فرهنگنامهها پدیده خوبی است، اما بیش از آنچه تصور کنید ویرایش در فرهنگنامهنویسی ضرورت دارد. هیچ متنی بینقص نیست و زمانی که اثری را منتشر میکنیم باید مردم را در نظر بگیریم و اثری به آنها ارائه دهیم که دچار کمترین مشکل باشد. اما زمانی که در بازار نشر و محدوده خیابان انقلاب قدم میزنی، نمیتوانی از مجلدات فرهنگنامهها به آسانی بگذری. آثاری که تنها مخاطب خاص دارد و مخاطبان عام را کمتر به سمت خود میکشد.
دائرهالمعارفهایی که رونویسی است
سیدعلی آلداوود از مولفان «فرهنگ آثار ایرانی و اسلامی» که این اثر را با همکاری استاد احمد سمیعی گیلانی و زندهیاد رضا سیدحسینی تألیف کرده و آن را به یکی از آثار سترگ در حوزه فرهنگنویسی تبدیل کرده است در این باره معتقد است: افزایش شمارگان، تعداد و موضوع دائرهالمعارفها در اشتیاق عامه مخاطبان تأثیرگذار است.
آلداوود میگوید: هر فرهنگنامهای ارزش و ویژگی خود را دارد. تکثر به عقیده من عیب نیست و حتی اگر دائرهالمعارفهای زیادی انتشار یابد خواننده خودش جستجو میکند. از نوشتن و انتشار کتاب، فرهنگ جامعه زیان نخواهد برد، شاید بودجه اندکی به آن اختصاص یابد ولی در نهایت فرهنگ جامعه از این موضوع سود میبرد. منتها ارزش کتابها را مندرجات این آثار نشان میدهند؛ برای مثال در کشور ما فرهنگها و دائرهالمعارفهای بسیاری نوشته شده ولی برخی باقی مانده که از این جمله باید به دائرهالمعارف مصاحب اشاره کرد که هنوز هم اهل تحقیق به آن مراجعه میکنند و اگر مسئولان فرهنگها و دائرهالمعارفهایی که نوشته میشود، دقت کافی به خرج ندهند کتابشان از رده خارج خواهد شد.
البته در این سالها دائرهالمعارفهای کمارزشی نیز تألیف شده و در مجلدات زیادی به چاپ رسیده است، ولی طبعا اینها بزودی از دور خارج خواهد شد. یکی از ویژگیهای دائرهالمعارف ارزنده این است که نویسندگان آن باید مخلص (خلاصه)نویس خوبی باشند و از آخرین اطلاعات موجود بتوانند مقاله جامع و مفید بنویسد، نه هر مطلبی را. نویسنده باید آنقدر استاد باشد که مطالب زاید را حذف کند و بداند چه موضوعی اولویت دارد و آن را در دائرهالمعارف مطرح کند، ولی اگر نویسندهای سرسری موضوعی را از یک کتاب رونویسی کند کسی به این نوشته توجه نخواهد کرد و اگر در دائرهالمعارفی این گونه نواقص مشاهده شود خود به خود آن اثر محل توجه عموم نخواهد بود. آنچه ما از آن رنج میبریم تکثر نیست، بلکه بیمسئولیتی عدهای از مسئولان دائرهالمعارفهاست که کتاب آنها دارای مطالب نوشته شده مغلوط زیادی است.
وی میافزاید: در برخی موارد دانشنامهها رونویسی آثار دیگران اند و گاه یک فرهنگنامه با تلخیص مدخل به صورت مجزا و تکجلدی به چاپ رسیده است و نویسنده بدون توجه به محتوا آن را عرضه میکند.
معضلی به نام کتابسازی و انتحال
در برابر این دیدگاه، بسیاری از فرهنگنویسان معاصر نیز اعتقاد دارند انتشار این تعداد فرهنگنامه و دائرهالمعارف و کتاب مرجع چندان مفید نیست، بلکه مشکلاتی مانند شیوع پدیده کتابسازی را به همراه دارد. یکی از کسانی که این موضوع را بصراحت بیان میکند حسن انوشه، ویراستار دانشنامه ادب فارسی است.
وی در این باره معتقد است: در برخی دائرهالمعارفهایی که در ایران منتشر میشود، مطالبی را عینا مطرح میکنند و ذکر مأخذ نمیشود. به هر حال این موضوع به گونهای انتحال است. شاید بتوان گفت این موضوع نوعی راحتطلبی و خود بزرگبینی است، ولی اینها را مخاطبان و اهل فرهنگ متوجه میشوند.
انوشه میافزاید: من معتقدم در این سالها فرهنگهایی تألیف شده که بسیار از کتابهای گذشته با کیفیتتر بوده، اما همه آثار نیز این گونه نیست. کسانی در این 30 سال کار کردهاند، تجربه آموختند و از تجربههای دیگران استفاده و کارهای بهتری خلق کردند، اما برخی کتابسازی کردهاند.
دیجیتالسازی فرهنگنامهها
این روزها با پیشرفت تکنولوژی، استفاده از فرهنگنامهها و دائرهالمعارفها شکل دیگری نیز پیدا کرده و بسیاری از آنها با یک جستجو قابل دریافت است، اما با این روش ناشران فرهنگنامهها مشکلات بسیاری دارند و معتقدند آثار منتشر شده آنها تا سالهای سال در انبارها میماند.
در این بین بسیاری از استادان هم میگویند بارگذاری لغتنامهها در فضای مجازی باعث افزایش اطلاعات عمومی میشود.
به عنوان مثال، دکتر علیاشرف صادقی، مدیر گروه فرهنگنویسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره این شیوه میگوید: دیجیتالسازی فرهنگنامهها فواید زیادی دارد. این فرهنگهای دیجیتال قابل جستجو هستند، وقتی صد تا از آن را داشته باشی، فقط با یک دکمه مطالب مربوط به تحقیق را که در ده جای کتاب آمده و شما یادتان نیست، میآورید و با این روش قابل دست یافتن است.
دکتر صادقی میگوید: مثلا در لغتنامه دهخدا اگر بخواهید لغتی را پیدا کنید، مدخل را نگاه کرده، ولی در چند جای دیگر و ذیل لغات دیگر هم اشارهاش آمده و رایانه میتواند همه آن را برای شما بیاورد. مضرات آن را هم نمیدانم، شاید آدم را تنبل کند و مشکلات جسمی ایجاد کند که خودش یک بیماری است. با وجود این که بودنش بحث صرفهجویی در وقت و هزینه هم هست.
فرهنگنامهها همواره یکی از ابزارهایی بوده که انسان را به شناخت بسیاری از ناشناختهها یاری کرده است. این آثار از یک سو زیرشاخه علم نوپای زبانشناسی محسوب میشود و از سویی دیگر میتوان به عنوان مهمترین منابع ادبی ما هم از آنها نام برد و دوری از فرهنگ لغت و دائرهالمعارفها از پیکره ادبیات، یعنی گم کردن کلیدهایی که بسیاری از قفلها را برای همیشه بسته نگه میدارد. با این اوصاف باید تلاش کرد این فرهنگها را با بالاترین کیفیت به خوانندگان معرفی کرد.
معصومه کلانکی/ جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد