رژیم صهیونیستی توان جنگ با ایران را ندارد

سید حسن نصر الله» دبیرکل حزب‌الله لبنان در گفت‌وگوی تفصیلی با روزنامه لبنانی «السفیر» به بررسی تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی پرداخت و با موشکافی تحولات مربوط به بیداری اسلامی در کشورهای مختلف به بررسی اهداف غرب و رژیم صهیونیستی در این زمینه پرداخت.

هدف قرار دادن گشتی اسرائیلی کار مقاومت بود

دبیرکل حزب‌الله لبنان در مصاحبه تفصیلی با روزنامه لبنانی السفیر، اعلام کرد که بسته انفجاری که در مزارع «شبعا» یک گشتی اسرائیلی را اواسط ماه مارس هدف قرار داده بود و حزب الله تاکنون مسئولیت آن را نپذیرفته، کار مقاومت است.

وی تصریح کرد که این اقدام بخشی از پاسخ حزب الله به حمله اسرائیل است که یکی از مواضع مقاومت را در منطقه «جنتا» در مناطق مرزی را هدف قرار داده بود.

سید حسن نصر الله معتقد است که دشمن اسرائیلی پیام را به خوبی دریافت کرده است. در اینجا موضوع قواعد درگیری نیست بلکه مسئله بازدارندگی است.

وی حمله اخیر اسرائیل به جنتا را در چهارچوب تلاش این رژیم برای سنجش و گرفتن نبض مقاومت با استفاده از شرایط موجود و به ویژه بعد از ورود حزب الله در جنگ در خاک سوریه توصیف کرد و افزود که این کار با هدف تغییر در قواعد درگیری است.

نصرالله گفت: وقتی ما دو بسته انفجاری را (اوت 2013) در لبونه کار گذاشتیم، یکی از اهدافمان، ارسال این پیام به دشمن بود که «ما به تو اجازه نمی‌دهیم که قاعده درگیری را تغییر دهی، در هر جایی که وارد شوی و ما از آن مطلع شویم، آنجا به مقابله تو خواهیم آمد».

دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان گفت: اگر مقاومت در برابر حمله منطقه جنتا سکوت می‌کرد، ممکن بود که فردا دشمن هر محموله یا هر هدفی را در هر مکانی به بهانه اینکه این اسلحه‌ای مهم است و ما ملزم هستیم که این سلاح مهم را هدف قرار دهیم، هدف قرار دهد.

سید حسن نصر الله در پاسخ به سوالی بعید دانست که اسرائیل جنگ جدیدی علیه لبنان به راه بیندازد و افزود که حوادث میدانی در سوریه بر نگرانی اسرائیلی ها افزوده است. آنها سؤال هایی از این نوع می پرسند: آیا این تجربه به حزب الله این امکان را می دهد که در صورت جنگ در لبنان به سمت گرایش های جدیدی در این درگیری برود و افزود که دشمن در این مورد بر منطقه «الجلیل» تمرکز کرده است.

پیشنهاد جدید به بشار اسد

نصر الله در بخش دیگری از سخنان از پیشنهاد های جدید به بشار اسد پرده برداشت که مفاد آن این است : روابط دیپلماتیک خود را با ایران و جنبش های مقاومت قطع کن و برای سازش حقیقی و کامل با اسرائیل آماده باش و دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند» که بشار اسد رد کرد.

نصر الله تصریح کرد که بسیاری از کشورهای عربی به صورت پنهانی و در خفا با نظام سوریه در ارتباط هستند و به او می گویند « مقاومت کن ما با تو هستیم» و من می دانم که برخی از کشورهای عربی در ظاهر با معارضان هستند ولی پنهانی از نظام سوریه می خواهند که به سرعت سرنوشت جنگ را یکسره کند.

وی در مورد موضع روسیه در قبال سوریه بعد از بحران شبه جزیره کریمه گفت: بعد از بحران کریمه من معتقدم که بعد از بحران کریمه موضع و حمایت روسیه محکمتر خواهد شد.

دبیرکل حزب الله لبنان در مورد بیداری اسلامی در کشورهای عربی گفت: ما از همان آغاز دریافتیم که در تونس، لیبی و مصر موضوع مردمی و با تلاش جوانان شروع شد و این جنبش‌ها کشورهای آمریکا، فرانسه، غرب، جامعه بین المللی و کشورهای منطقه را غافلگیر کرد.

وی تصریح کرد: در ادامه وجود مشکلاتی همچون نبود رهبری، برنامه ریزی و طرح، راه را برای احزاب، گروه‌ها و جنبش ها باز کرد تا به این جریان وارد شوند و بهره برداری کنند.

تقسیم عربستان و بیداری اسلامی

سید حسن نصر الله در ادامه افزود قبل از همه این مسائلی که به اسم «بهار عربی» شناخته می‌شود مناقشه‌ای جدی بین آمریکایی‌ها در جریان بود که فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها نیز در آن مشارکت داشتند.(منبع این اطلاعات یک کشور حوزه خلیج فارس است) مناقشه به آینده عربستان سعودی رسید و در آن ضرورت تقسیم عربستان به چندین کشور بررسی شد.

نصرالله در پاسخ به سوالی درباره هجوم اسرائیل به مواضع حزب الله در مرز لبنان و سوریه گفت: اسرائیل از طریق حملات اخیر تلاش کرده بود تا قواعد بازی یا به صورت دقیق تر شرایط درگیری‌ها را در شرایط موجود تغییر دهد.

وی افزود: در سالهای اخیر اسرائیل تلاش کرده بود تا به مرحله‌ای در جنوب لبنان برسد تا از آن طریق به اندازه چند متر وارد خاک لبنان شود و نیروهای (حافظ صلح) یونیفیل و ارتش لبنان در حال برخورد با این مسأله بودند و نباید از مقاومت انتظار داشت که در همه مرزهای لبنان حضور داشته باشد تا مانع پیشروی اسرائیل در خاک کشور شود.

نصرالله گفت: اما اخیرا روشن شده که اسرائیل با اهداف متعددی از جمله شناسایی های میدانی تلاش می‌کند وارد خاک لبنان شود زیرا شناسایی‌هایی هوایی همه مشکلات را حل نمی‌کند و همه مناطق را تحت پوشش قرار نمی‌دهد و بسیاری از جزئیات را روشن نمی‌کند.

وی افزود: بنابراین اسرائیل تلاش کرده سیستم‌های جاسوسی خود را در جنوب لبنان از طریق شبکه اطلاعات مخابراتی جاسازی کند و یا ممکن است به دنبال بمب‌گذاری برای به قتل رساندن مردم باشد، از همین رو ما نیز تصمیم گرفتیم که از طریق بمب‌گذاری در منطقه اللبوه به دشمن اسرائیلی پیام بدهیم که اجازه نخواهیم داد قواعد بازی تغییر کند و ما از مناطقی که اسرائیل تلاش می‌کند به آن نفوذ کند اطلاع خواهیم داشت و شجاعت مقابله با رژیم صهیونیستی را نیز داریم.

نصرالله ادامه داد: اسرائیل ممکن است با گذشت زمان همانگونه که طرف‌های دیگر در لبنان از طریق رسانه‌هایشان تلاش می‌کنند، گمان کند که مقاومت دچار ضعف شده و یا ترسیده و نگران است و این مسئله به اسرائیل جرأت می‌دهد شرایط درگیری را تغییر دهد.

دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد، ارزش حمله به نیروهای اسرائیلی در اللبونه در همان زمان نشان می‌داد که با وجود اینکه مقاومت در حال نبرد در سوریه است اما چشمهایش باز است و آماده رویارویی است و همین مسأله منجر شده که تل‌آویو متوجه شده که موضوع ساده نیست.

سید حسن نصرالله همچنین درباره افزایش حملات هوایی اخیر اسرائیل به سوریه درباره سلاح‌های حزب الله گفت: اسرائیل تلاش می‌کند مدعی شود که در صورت ورود هرگونه سلاحی به لبنان آن را مورد هدف قرار خواهد داد، این ادعاهای اسرائیل چند سال است که تکرار می‌شود اما در چند ماه گذشته حجم آن افزایش پیدا کرده است.

سید حسن نصر الله ضمن به عهده گرفتن حمله اخیر به گشتی های اسرائیلی در کشتزارهای شبعا گفت: این موضوع را برای اولین بار با السفیر در میان می‌گذارم که انفجار کشتزارهای شبعا که تاکنون مسئولیت آن از سوی حزب الله به عهده گرفته نشده بود کار مقاومت است یعنی حزب الله آن را انجام داده و این تنها بخشی از پاسخ به حملات هوایی اسرائیل است و ما بر اساس سیاست جدیدمان هرکاری را که انجام می‌دهیم.

به گفته نصرالله، پیش از این سیاست ما در جنوب این بود که هر اقدامی را که انجام می‌دادیم مسئولیت آن را به عهده می‌گرفتیم اما بر اساس سیاست جدید لازم نیست چیزی را عهده دار شویم و یا رد کنیم ممکن است دست داشته باشیم و ممکن است موضوع به ما مربوط نشود.

وی افزود: البته اسرائیلی ها به خوبی درک کردند که انفجار مزارع شبعا کار حزب الله بوده و هنگامی که در شبکه‌های اجتماعی مطرح شده بود که داعش مسئولیت این اقدام را به عهده گرفته کسی آن را جدی نگرفت و اسرائیلی‌ها به خوبی پیام این اقدام را درک کردند که اراده و شجاعت مقاومت پابرجاست و توان پاسخگویی دارد و پیام این اقدام به اسرائیل این بود که اگر مواضع نظامی را مورد هدف قرار داده مقاومت نیز هدفی نظامی را مورد هدف قرار داد.

سید حسن نصرالله گفت: بعد از عملیات مزارع شبعا پیام روشنی به اسرائیل داده شد زیرا مسأله تنها به قواعد درگیر‌ی مربوط نمی‌شود بلکه موضوع به مقابله مربوط می‌شود زیرا اگر اسرائیل با دلیل و بدون دلیل به اهداف نظامی حمله کند بعد از آن به دنبال اهداف غیر نظامی کشیده خواهد شد و این به این معناست که همه اقداماتی که از سال 1996 تا 2006 به ثمر رسیده از بین خواهد رفت.

دبیرکل حزب الله لبنان تأکید کرد که اسرائیل پیام حزب الله را دریافت کرده و در همه واکنش‌هایشان بعد از انفجار شبعا تأکید کرده‌اند که پیام حزب الله درباره اینکه ترسی از مبارزه با اسرائیل ندارد دریافت شده است.

وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا با وجود حضور در سوریه امکان جنگ با اسرائیل نیز وجود دارد گفت: جدا از آنچه در سوریه روی می‌دهد حزب الله بدون شک خیلی قوی تر از سال 2006 است و بعد از جنگ سال 2006 برنامه ای برای تقویت نیروهای انسانی و سطح اطلاعاتی و قدرت فرماندهی حزب الله گذاشته شد و بدون در نظر گرفتن سوریه اگر اسرائیل جنگی را به لبنان تحمیل کند مقاومت بدون شک از سال 2006 بهتر مقابله خواهد کرد.

اعتراف اسرائیل به توانمندی نظامی حزب‌الله

دبیر کل حزب الله لبنان گفت: اسرائیل بدون حساب و کتاب عمل نمی‌کند، اخیرا «ایهود باراک» در یکی از سخنرانی‌هایش هشداری داده بود که از لحاظ فنی و تکنیکی صحیح است که موشک‌های دقیق با گذشت زمان به تکنولوژی قابل دسترسی تبدیل خواهد شد که حزب الله و حماس و جهاد اسلامی امکان دسترسی به آن را نیز پیدا خواهد کرد. بنابراین این گروه‌ها از جمله حزب الله توان هدف قرار دادن هر موضعی در فلسطین اشغالی را خواهند داشت. در همین زمینه نیز رئیس ستاد ارتش اسرائیل گفته بود که اگر جنگ بعدی آغاز شود اولین موشکی که حزب الله شلیک می کند از پنجره اتاق او وارد خواهد شد و این به معنای دستیابی حزب الله به موشک‌های دقیقی است که تل‌آویو را مورد حمله قرار خواهد داد و از پنجره رئیس ستاد ارتش آن وارد خواهد شد.

بنابراین برای اسرائیل آسان نیست که جنگ جدیدی را در منطقه آغاز کند و این مسئله در پی سنجیدن امکانات و شرایط موجود و خسارت‌های احتمالی که اسرائیل باید متحمل شود به دست می‌آید زیرا اسرائیل نمی‌تواند وارد جنگی شود که طولانی باشد و مرکز رژیم صهیونیستی را مورد هدف قرار دهد.

وی افزود: آنها یاد گرفته‌اند که سقف توقعاتشان را پایین بیاورند و در شرایط موجود در منطقه اسرائیل نیاز دارد که از سوی کشورهای عربی و اسلامی به فراموشی سپرده شود زیرا هر گونه حمله نظامی اسرائیل به کشورهای عربی، مسئله اولویت مبارزه با اسرائیل را به ذهن کشورهای عربی باز می‌گرداند بنابراین بعید می‌دانم که اسرائیل به دنبال جنگ با لبنان باشد.

وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره عملیات ترور حاج حسن اللقیس و خطر نزدیک شدن اسرائیل به ضاحیه گفت: اسرائیل همواره به این اندازه نزدیک بوده و بر اساس اطلاعات اولیه به دست آمده در ترور حاج حسن اللقیس دست داشته است.

تداوم خطر بمب‌گذاری‌ها در یبرود و قلمون

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به آنچه در یبرود و منطقه قلمون روی داد، و با توجه به اقداماتی که در داخل انجام شد،‌ به نظر شما، آیا خطر بمب‌گذاری‌ها هنوز وجود دارد؟ گفت که خطر بمب‌گذاری‌ها تا حد زیادی کاهش یافته است. این امر البته نتیجه تحولات میدانی در منطقه قلمون است که موجب کشف مراکز و بسیاری از کارگاه‌های بمب‌گذاری خودروها توسط ارتش و وبسته شدن آن در شهر یبرود و در رأس العین شد. والبته نتیجه تلاش امنیتی متمایز ارتش لبنان و دستگاه‌های امنیتی رسمی در متلاشی کردن شبکه‌هایی نیز بود که خودروهای بمب‌گذاری شده را وارد و به توزیع و منفجر کردن آن اقدام می‌کرد.

به طور کلی، می‌توانیم از کاهش زیاد این خطر صحبت کنیم. اما نمی‌توانیم بگوییم که خطر کاملا رفع شده است. این امر نیازمند بذل تلاش چه در مرزهای سوریه وچه در داخل لبنان است.

وی در پاسخ به این سوال که برخی در رسانه‌ها می‌گویند که مردم جنوب بیروت (ضاحیه) تحت فشار ناشی از اقدامات امنیتی هستند و می‌گویند که روند کوچ مردم از ضاحیه به مناطق دیگر سرعت یافته است. آیا این امر به رابطه مقاومت و مردم صدمه نمی‌زند؟

نصرالله در پاسخ گفت: این توصیف،‌ مبالغه آمیز و غیردقیق است. هر کس که در ضاحیه "چرخی بزند شلوغی را می‌بیند". هیچ کوچ و مهاجرتی از ضاحیه به سوی دیگر مناطق وجود ندارد. ممکن است برای خانواده‌ها یا برخی به صورت فردی و بسیار محدود اینطور باشند اما این امر، ضرری ندارد. حتی به عکس؛ این امر از شدت شلوغی ضاحیه می‌کاهد و برخی خانواده‌ها نیز به جنوب بازمی‌گردند یا به بقاع. به هر حال، ضاحیه خیلی شلوغ است و این نتیجه جمعیت زیاد آن است.

اما اگر بدقت بررسی شود، هیچ کوچ و مهاجرتی وجود ندارد. برخی موارد بسیار نادر و کاملا فردی است و این، با توجه به بمب‌گذاری‌ها و تهدیدهای موجود طبیعی است. این از یک سو، و از سویی دیگر روحیه افراد است. آنچه در رسانه‌ها در این خصوص گفته شده، نمی‌گویم غیردقیق است،‌ بلکه نادرست است.

بمب‌گذاری‌هایی که در ضاحیه یا بئر حسن یا هرمل یا لبوة رخ داد، به‌عکس، میزان حمایت از ورود نظامی حزب الله در سوریه را افزایش داد. این را بر اساس نتیجه نظرسنجی‌ها و اطلاعات و بررسی‌ها می‌گویم نه از پیش خودم. این حقیقت ماجرا بود که گفتم. حتی برخی کسانی که مردد بودند، موضعشان را عوض کردند. زیرا در نظرسنجی‌هایی که انجام می‌دهیم سه دسته هستند؛ موافق، مخالف و مردد. مردد الان موافق شده است و حتی برخی مخالفان نیز الان موافق هستند.

خیلی دیر به سوریه رفتیم

چند روز پیش،‌ وقتی در "عیناتا" اعلام کردم که ما دیر وارد سوریه شدیم، در حقیقت داشتم از این روحیه حرف می‌زدم. در حقیقت نوع روحیه در میان مردم هست که نشان می‌دهد که ما دیر به سوریه رفتیم و اقدام نظامی در آن را دیر آغاز کردیم. ما مشکلی در این خصوص نداریم. مردم به خطرات این مرحله کاملا آگاهند و اینکه چه تهدیدهایی به دلیل اوضاع سوریه وجود دارد.

بنده هم تمایل دارم در اینجا این را هم بگویم که این فضا فقط در ضاحیه یا بقاع یا جنوب کشور یا مشخصا بر شیعیان حاکم نیست. آنچه من از آن بر اساس اطلاعات و نظرسنجی‌ها اطلاع دارم، -نظرسنجی‌هایی که برخی از آن منتشر شده وبرخی منتشر نشده است- و بر اساس ارتباطی که با افراد بسیاری دارم، می‌توانم تأکید کنم که فضای بزرگ مردمی وجود دارد که ورود حزب الله در مسأله سوریه را تأیید می‌کند.

بسیاری از لبنانی‌ها وحتی هواداران جریان 14 مارس نیز در دلشان معتقدند و باور می‌کنند و می‌پذیرند که دخالت حزب الله در سوریه، موجب حمایت از لبنان در مقابل گروه‌های تروریستی است که رفتار و اقداماتشان را روزانه می‌بینیم. برای همین ما در این خصوص احساس تنهایی نمی‌کنیم یا خود را مقابل روحیه‌ای مخالف نمی‌بینیم. بلکه احساس حمایت زیادی از خود نیز می‌کنیم. همچنین آنچه پشت پرده نیز جریان‌های سیاسی و مراجع دینی از مذاهب مختلف نیز به ما اعلام می‌کنند، اعتماد به نفس ما را بیشتر می‌کند در این خصوص. والبته که پشت پرده به ما گفته می‌شود زیرا برخی طرف‌ها نمی‌توانند که همان حرف را علنا بگویند زیرا از تبعات و نتایج منفی آن در آینده می‌ترسند و نگرانند که روابطشان با برخی کشورهای منطقه و برخی سفارتها در بیروت متأثر از این حرفها بشود.

روحیه نیروهای مقاومت بالاست

پس در این خصوص اصلا مشکلی نداریم. از حیث روحیه نیز باید بگویم که روحیات خیلی خیلی بالاست. همه آنچه که در برخی جاها می‌گویند بخصوص رسانه‌های وابسته به جریان 14 مارس، یا برخی شخصیتهای آن، که حزب الله دستپاچه است و نگران است و حزب الله محبوبیت مردمی‌اش کم شده است، این‌ها همه‌اش کاملا نادرست است.

حزب الله کاملا شفاف است. این شفافیت هم در خصوص اتفاقات و اقدامات و آینده روز به روز بیشتر می‌شود. حزب الله با قاطعانه و با اراده عمل می‌کند و هیچ تردید یا شکی ندارد. برعکس، از آینده نیز مطمئن است. ما از ابتدا نیز می‌دانستیم که سمت و سوی امور به چه سویی است اگر با هم همکاری کنیم. الان هم در همین سمت و سو است،‌ پس دلیلی برای نگرانی نیست.

بنده به شما تأکید می‌کنم که بسیاری از آنچه از این قسم حرف‌ها در جاهای دیگر گفته می‌شود، در حقیقت ابراز آرزوی گویندگانش است نه حقیقت ماجرا. همچنین برخی اخباری که در رسانه‌ها رایج می‌شود، مثلا در رسانه‌های معروف عربی، مثلا چندی پیش گفته شد که 500 نفر از نیروهای حزب الله در القلمون کشته شدند، ‍بنده سؤال می‌کنم آیا می‌شود 500 شهید را از مردم یک جامعه، آنهم جامعه لبنان، مخفی کرد؟ نمی‌شود حتی یک شهید را مخفی کرد چه برسد به 500 شهید. الان یکی از مشکلات اداری ما این است که وقتی یک نفر در سوریه شهید می‌شود، خانواده‌اش زودتر از ما مطلع می‌شود. یعنی این چنین خبرهایی از طریق کانالهای طبیعی منتقل می‌شود و نمی‌توان چنین اموری را مخفی کرد.

چند روز پیش برخی رسانه‌ها آمدند و 24 ساعت تبلیغ کردند که مخالفان سوریه 11 نفر از حزب الله را که بینشان فرد مهمی نیز هست، اسیر گرفته است. کجا؟ چطور؟ چه کسی را؟ وقتی طرف مقابل دست به دامن پمپاژ چنین دروغ‌های آشکار و تابلویی می‌شود، این، نشان‌دهنده حقیقتی است که می‌گوید روحیه ما خیلی بالاست و برای همین دشمن تلاش می‌کند که با این کارها و دروغ‌ها روحیه ما را خدشه‌دار کند زیرا اتفاقات جاری نمی‌تواند چنین کاری را صورت بدهد.

سوریه از مرحله سقوط عبور کرده است

وی در پاسخ به این سوال که آیا، طرح سقوط رژیم در سوریه به پایان رسیده یا اینکه این خطر هنوز وجود دارد، گفت: به اعتقاد من، مرحله سقوط نظام و دولت در سوریه به پایان رسیده است زیرا به خوبی مشخص شد که موضوع در سوریه سرنگونی رژیم حاکم آنچنان که در کشورهای عربی دیگر روی داد، نبود و به اعتقاد من این خطر بر اساس تمام اطلاعات و نشانه‌های موجود، برطرف شده است. تمام اطلاعات میدانی، نظامی، امنیتی و مردمی، وضعیت نظام حاکم و وضعیت معارضان سوری همچنین اطلاعات و نشانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نشان می‌دهد که دیگر این خطر وجود ندارد. در کل من معتقدم که این امر به پایان رسیده و آنها نمی‌توانند نظام حاکم در سوریه را به سقوط بکشانند. بلکه تنها می‌توانند جنگی فرسایشی را ادامه دهند.

وی تصریح کرد: جنگهای بزرگتری در افق دیده نمی‌شوند. این چنین گفته می شود که معارضان قادرند جنگهای بزرگی به راه اندازند آنچنان که در «لاذقیة» روی داد اما آن را نمی‌توان جنگی بزرگ دانست. اطلاعاتی میدانی موجود کاملا قابل اعتماد هستند. لاذقیه تنها یک عملیات محدود بود تعداد جنگجویان، منطقه‌ای که وارد آن شدند ودستاوردهایشان بسیار محدود بود اما بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها داشت. نبردی عظیمی که از آن سخن گفته می‌شد، تاکنون چیزی از آن مشخص نشده و بیشتر شبیه هراس‌افکنی بود تا واقعیت. مقصود من آن جنگی است که از چند هفته پیش از آن سخن گفته می‌‌شود، جنگی که از جنوب سوریه آغاز می‌شود و نیروهای زیادی که در اردن بسیج شده‌اند، وارد سوریه خواهند شد و «درعا» و «السویداء» را تصرف می‌کنند و به سوی دمشق روانه خواهند شد. همه اینها هراس افکنی است و اطلاعات موجود تحقق چنین امری را بعید می‌کند. حتی اگر واقعا 3 هزار جنگجو در اردن آموزش داده شده باشند و در این کشور برای اشغال سوریه تجهیز و آماده شده باشند، آیا 3 هزار نفر قادر خواهند بود، استانهای درعا و سویدا را تصرف کنند و به دمشق برسند؟ در چنین جنگی، این تعداد نیرو، فایده‌ای ندارد.

دبیرکل حزب‌الله گفت: زمانی که آنها در تعداد نیروهایشان نیز مبالغه می‌کنند و از 10 هزار نیرو سخن می‌گویند، نیز، این امر نیز فایده‌ای ندارد و حتی 10 هزار نیرو نیز نمی‌تواند معادله را تغییر دهد. زمانی که از نبردهای عظیم سخن گفته می‌شود، مقصود جنگ جنوب سوریه (نبرد دمشق) است و تا به اکنون که این امر بیشتر شبیه ایجاد رعب بوده است. اما جنگ فرسایشی در سوریه تا زمانی که برخی کشورها معارضان را تجهیز و تسلیح می‌کنند، ادامه می‌یابد.

خبرنگار السفیر در ادامه پرسید: آیا اگر نظام حاکم در سوریه به طور نظامی سقوط نکند، آیا آن قادر است که به کار خود ادامه یابد؟

سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال گفت: این نظام قادر به ادامه کار است. تجربه 3 سال گذشته نشان داد که نظام حاکم در سوریه ضعیف نیست و از محبوبیت مردمی برخوردار است. اگر این نظام ضعیف بود باید سقوط می‌کرد یا اگر در بین مردم دارای جایگاه نبود، بار می‌بایست سرنگونی می‌شد. من معتقدم که در 3 سال گذشته این نظام دارای جایگاه خوبی در میان مردم بوده هرچند که در حد چند درصد دچار انزوا شد و از جایگاه آن کاسته شد اما در مجموع همچنان دارای محبوبیت بود.

تقویت حمایت‌ها از دمشق

وی در پاسخ به این سوال که آیا، عناصر خارجی همچنان فشار می آورند، گفت: وضعیت منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر کرده است. به اعتقاد من، سطح فشارها بر نظام سوریه چه سیاسی چه نظامی و چه رسانه‌ای، در مرحله آینده در مقایسه با 3 سال گذشته کمتر خواهد شد. آغاز آن نیز در عربستان و قطر بود. من نمی‌گویم که آنها مواضع خود را تغییر داده‌اند بلکه شدت این مواضع و میزان دخالت‌ها آنها بسیار تغییر کرده است. از سوی دیگر، همپیمانانی که پشت سوریه را خالی نکردند، آن هم در زمانی که گفته می‌شد، نظام آن طی 2، 3، 5 یا 6 ماه دیگر سرنگون خواهد شد، چگونه ممکن است اکنون که سوریه مراحل دشوار را پشت سر گذاشته، در کنار آن باقی نمانند؟ اکنون بیش از هر زمان دیگری، همپیمانان سوریه، طرف‌های منطقه‌ای و محلی متقاعد شده‌اند که باید توانمند‌تر از گذشته در کنار سوریه باقی بمانند. در نتیجه من تصور می‌کنم که همه چیز در این مسیر قرار گرفته است و بی‌تردید دستاوردهای آینده چه در زمینه آشتی ملی، گفت‌وگوی سیاسی داخلی و ... بزرگتر خواهد بود.اگر امور آرام شود و مرحله بازسازی آغاز شود، باید بگویم که اوضاع ساده نیست. اما برای آن نیز برنامه‌ریزی و چاره‌ای اندیشیده می‌شود.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه تصریح کرد: اصل برای ما در سوریه پایان جنگ است. جنگی که سوریه را تخریب کرده و در حال نابودی بقایای آن است. اصل پایان جنگ است صرفنظر از اینکه کسانی آن را دوست دارند و کسانی آن را دوست ندارند. اصل پایان جنگ است. اگر جنگ سوریه پایان یابد و وارد مرحله گفت‌وگوی داخلی و حل وفصل داخلی شود، این امید وجود دارد که بسیاری از پرونده‌ها حل شود. خطر حقیقی که برای سوریه وجود داشت و هنوز نیز بخش از آن وجود دارد، نابودی سوریه و تجزیه آن بود و این یک تهدید و خطر بزرگ و جدی بود. من معتقدم که ما خطر تقسیم و تجزیه را پشت سر گذاشته‌ایم. زمانی که ما می‌گوییم خطر سقوط نظام را پشت سر گذاشته‌ایم، به طریق اولی ما از خطر تجزیه نیز عبور کرده‌ایم...اگر ما به مرحله‌ای برسیم که جنگ متوقف شود، اهمیت مصالحه‌ها نشان می‌دهد که این جنگ متوقف شده و دیگر درگیری و خونریزی وجود ندارد و دیگر خانه‌ای خراب نمی‌شود و بر همین اساس نیز آینده ساخته می شود.

اسرائیل هر گزینه‌ای جز «بقای اسد» را ترجیح می‌دهد

سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به سئوال روزنامه السفیر لبنان درباره نقش رژیم صهیونیستی در تحولات و منطقه گفت: از طریق پیگیری‌ها و بررسی‌هایمان از همان ابتدا و تا مرحله پیش از آغاز تحولات سوریه حالتی از نگرانی در اسرائیل می‌یابیم. اگر بگوییم نوعی ترس در اسرائیل وجود داشت مبالغه نیست. کنفرانس‌هایی برگزار کرده و درباره محیط (جغرافیای) استراتژیک سخن گفتند و معتقد بودند که منطقه آبستن تحولات بسیار استراتژیکی است و این امر به سود اسرائیل نمی‌باشد.

وی با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی تحولات منطقه را به سود مقاومت می‌دانست، افزود: آنها معتقد بودند که محوری با حضور ایران، عراق، سوریه، فلسطین و مصر در منطقه شروع به شکل‌گیری کرد. فکر می‌کردند که سرنگونی «حسنی مبارک»، مصر را به نقطه دیگری می‌برد. این موضوع در خصوص لیبی و تونس نیز صادق است. ظاهراً گمان می‌کردند که همه منطقه به سمت این محور می‌رود. و همچنین و از ظاهر امر، حق داشتند که نگران شوند زیرا رهبران بزرگی در احزاب و جریان‌ها و جنبش‌های منطقه حضور داشتند و می‌رفتند که زمام امور را در بسیاری از این کشورها به دست بگیرند که بعدها گفتمان آنها تغییر کرد و از دشمنی مطلق با آمریکا به برقراری روابط استراتژیک و منافع استراتژیک گرایش پیدا کردند.

سید نصر الله افزود: طرف اسرائیلی در وهله اول دچار نگرانی شدیدی شد، به گونه‌ای که بحث‌هایی در ستاد مشترک (ارتش اسرائیل) شکل گرفت که تأسیس شماری لشکرهای نظامی برای دفاع از مرزهای جنوبی آنها یعنی مرز با مصر را خواستار شدند. نگرانی اسرائیلی‌ها تا این حد بوده است. آنها می‌رفتند که در ساختار نظامی خود تجدید نظر کنند تا اینکه تحولات سوریه آغاز شد.

دبیر کل حزب الله لبنان با بیان اینکه با آغاز تحولات سوریه، تغییرات 180 درجه‌ای در اسرائیل رخ داد و خیالش راحت شده و آرام گرفت، افزود: اسرائیل در اقدامی زودهنگام گفت که محوری که نگران تشکیل آن بودیم، به سرعت پاره پاره و متلاشی گشت. عبارت‌های مشابه بسیاری به کار بردند. بر اساس پیگیری‌های بنده درباره امور اسرائیل و سخنان سیاستمداران و نظامیان بزرگ اسرائیلی که برخی از آنها بازنشسته شده و برخی دیگر از آنها در حال فعالیت هستند، بنده شک ندارم که طرف اسرائیلی به طور یقین همه گزینه‌ها جزء گزینه بقای نظام «بشار اسد» را در سوریه ترجیح می‌دهد. این موضوع پیش بینی نیست. اسرائیلی‌ها در همه بحث‌ها و سخنان درونی و ضمنی خود، همه گزینه‌های دیگر را ترجیح می‌دهند.

وی با بیان اینکه اسرائیلی‌ها از تقسیم، نابودی سوریه و تداوم جنگ تا 20 یا 30 سال دیگر در این کشور سود می‌برند، اظهار داشت:‌ آنها تا مرحله‌ای پیش رفتند که بین بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نظام فعلی دمشق با جماعت‌هایی که آنها را جماعت‌های «جهاد جهانی» می‌نامند، شروع به مقایسه کردند. می‌گفتند که جماعت‌های جهاد جهانی را بر نظام بشار اسد ترجیح می‌دهیم. در آنجا یک منطق وجود دارد. این منطق چیست؟ آنها می‌گویند و این سخن آنهاست‌«بشار اسد رئیس جمهور (سوریه) و نظام سوریه جزئی از محور ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین است» یعنی همان جنبش‌های مقاومت. اگر جماعت‌های جهاد جهانی به قدرت برسند در وهله نخست جنگ داخلی در سوریه ادامه پیدا می‌کند.

دوم اینکه جماعت‌های جهاد جهانی قدرت تشکیل دولت را ندارند. زیرا تجربه آنها را در افغانستان و سایر مناطق مشاهده‌ کرده‌ایم. این امر بدین معنی است که توان تشکیل تهدید حقیقی برای اسرائیل را ندارند. در حالی که محور مذکور به مثابه تهدیدی ذاتی و نه تهدید استراتژیک برای اسرائیل بود. آنها سوریه را جزئی از این محور می‌دانند.

سوم اینکه جماعت‌های جهاد جهانی مبارزه با این محور را اولویت خود می‌دانند نه رویارویی با اسرائیل. یعنی جماعت‌های جهاد جهانی با حزب الله، عراقی‌ها و ایرانی‌ها و حتی جنبش‌های مقاومت سنی که با آنها بیعت نمی‌کنند، مبارزه خواهند کرد. این امر نزد اسرائیلی‌ها روشن است و لذا آنها آشکارا از این موضوع سخن می‌گویند

جهان بعد از شکست به ژنو رفت

به گزارش خبرگزاری فارس، سید حسن نصر الله در ادامه تاکید کرد که جبهه اصلی مقابل نظام سوریه شامل عربستان، قطر، ترکیه و مصر از هم پاشیده است و پیش‌بینی کرد که موضع روسیه بعد از بحران اوکراین در قبال نظام سوریه مستحکم‌تر شود.

متخصصان معتقدند که بازسازی سوریه نیاز به 250 ملیارد دلار دارد و کسی که می خواهد 250 میلیارد دلار را پرداخت کند از سوریه دیگری صحبت می کند که الان وجود ندارد؟ سازش و مصالحه نسبت به سرنوشت نظام تا به کجا رسیده است؟ آیا همچنان وجود رئیس جمهور ضمانت است یا رفتن او برای برخی‌ها یکی از شروط ساختن دولت جدید است؟

سید حسن نصر الله در پاسخ به سوالات خبرنگار السفیر گفت: تمامی کشورهایی که اوضاع معارضان را در سوریه زیر نظر داشتند به هیچ وجه آماده صحبت در مورد راه حل سیاسی نبودند از کشورهای منطقه گرفته مانند قطر، عربستان، ترکیه و مصر تا کشورهای دورتر مانند اروپایی ها، آمریکایی ها هیچ کس برای راه حل سیاسی آمادگی نداشت.

هنگامی که اجلاس سران عرب از راه حل سیاسی صحبت می‌کند این مسئله بعد از شکست نظامی صورت می گیرد و دنیا [کشورهای جهان] بعد از شکست نظامی در میدان نبرد به ژنو 2 رفت.

آنها از ابتدا خواهان راه حل سیاسی نبودند من این بحث‌ها را به خاطر دارم.موضوع شخص بشار اسد نبود صبحت از تمام نظام سوریه بود درخواست آنها رفتن نظام بود و بعد از آن حاضر به گفت‌و‌گو بودند.

اینکه خواسته آنها رفتن نظام است به چه معنی است؟ یعنی قصد دارند سوریه را به کجا ببرند؟ در حقیقت ترکیه چه چیزی را برای سوریه می‌خواهد؟ قطر و عربستان چه چیزی را برای سوریه می خواهد ؟

نصر الله پاسخ داد: ما از زاویه‌ای دیگر به این نقطه وارد می‌شویم زاویه مکان، جایگاه و تاثیر سوریه در منطقه و در نبردی بزرگی که در این منطقه در حال وقوع است. آنها وارد شدند تا این واقعیت را تغییر دهند آنها وارد نشدند تا دمکراسی یا عدالت ایجاد و یا با فساد مبارزه کنند.

تمام این جنگ و این حمایت مالی و تسلیحاتی برای تغییر موضع سوریه و بالطبع بشار اسد به عنوان رئیس این نظام است.

مباحثات کل نظام را هدف قرار داده بود حتی در برخی از مراحل و بعد از انتهای سال اول دریافتند که از نقطه نظر نظامی کارها دشوار است بله آنها نامید نشدند ولی دیدند که کارها دشوار است.

نصرالله در پاسخ به سوالی درباره پیشنهادهایی که به بشار اسد برای حل مشکلات این کشور مطرح شده است، گفت: بله من می‌دانم که پیشنهادهای جدی به بشار اسد شده است که مفاد آن این است که روابط دیپلماتیک خود را با ایران و جنبش های مقاومت قطع کن و برای سازش حقیقی و کامل با اسرائیل آماده باش و دیگر مشکلی باقی نخواهد ماند» که بشار اسد رد کرد.

این پیشنهاد تنها از طرف‌های بین المللی مطرح نشده است بلکه از طرف کشورهای منطقه‌ای ظاهرا تندرو نیز مطرح شده است و تندروترین آنها این پیشنهاد را به بشار اسد داده است. بله اگر از این زاویه به جنگ نگاه کنی می‌توانی آن را به شکل دیگری ببینی.

براندازان نظام سوریه دچار شکاف شدند

نصرالله در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا جبهه مقابل نظام سوریه همبستگی خود را حفظ کرده است، گفت: حوادثی که رخ داده است شما را به این استنتاج می‌رساند که جبهه مقابل از هم پاشیده و ضعیف شده است منظورم جبهه‌ای است که بر روی طرح براندازی سوریه کار می‌کند: در اینجا به چند نکته به صورت اجمالی اشاره می‌کنیم: «با موضوع داخلی مصر شروع می‌کنیم که به آن اشاره ای نکرده‌ام هنگامی که تحول در مصر رخ داد و محمد مرسی عزل شد و اخوان المسلمین از قدرت در مصر کنار گذاشته شدند این جریان پیامدهایی را در پی داشت. عربستان در کنار وضع جدید قرار گرفت و ترکیه و قطر علیه وضع جدید قرار گرفتند. بنابراین اولین نتیجه، شکاف در این جبهه بود .جبهه عربستان، قطر، ترکیه و مصر مهمترین جبهه منطقه‌ای بود.

وی افزود که در عمل روابط عربستان با قطر و ترکیه از یک سو و مصر بعد از عزل محمد مرسی و ترکیه از طرف دیگر به هم ریخت.از طرف دیگر روابط بین مصر و قطر بحرانی شد و مشکلات بزرگتر شد.

دبیر کل مقاومت اسلامی لبنان در پاسخ به این سؤال که " انعکاس این تحول کجا مشاهده می‌شود؟ گفت: با وجود اینکه آنها می‌گویند هماهنگی همچنان در مورد موضوع سوریه وجود دارد انعکاس این تحول را می‌توان در سوریه مشاهده کرد. ولی شکی وجود ندارد که این هماهنگی مانند اوایل نیست.

دوم: مسئله سوریه در چهارچوب اولویت‌های اخوان المسلمین بود ولی الان به خاطر حوادث مصر به داخل این کشور اکتفا کردند و اولویت‌ها و اهتمامات اساسی آنها در مصر متمرکز است.

سوم: اختلاف بین عربستان و اخوان المسلمین در سوریه منعکس شده است و این مسئله از نتایج اوضاع منطقه‌ای است.

چهارم: مشکلات داخلی ترکیه است.

پنجم: تحولاتی که در قطر رخ داده است.

ششم: حوادثی بود که در عراق رخ داد. عراق مثل لبنان سیاست عدم دخالت در جنگ سوریه را آنقدر دنبال کرد تا اینکه واقیعت در این کشور به شکل بدی رقم خورد تا جایی که استان‌های همجوار سوریه به کارگاه‌های تولید خودروهای بمب گذاری شده تبدیل شد که در هر روز 10، 15 ، 20 خودروی بمب گذاری شده تولید می‌کرد. تمامی تحقیقاتی که صورت گرفته است به کسانی رسیده است که پشت پرده این خودروها هستند. این موضوع در ادامه به درگیری حال حاضر بین دولت عراق و داعش انجامیده است.

نصر الله تصریح کرد: جنگ بین داعش و عراقی‌ها تاثیر خود را بر اوضاع سوریه گذاشته است و بر موضع عراق نیز تاثیر داشته است به همین خاطر ملاحظه کردیم که موضع سیاسی عراق در سال گذشته چه در نشست های وزرای خارجه عرب و در دیگر محافل به شکل بسیار زیادی تغییر نشان می‌دهد.

وی گفت: این چیزی بود که ظاهرا مشاهده می‌شود ولی آن چیزی که پشت پرده وجود دارد به دلیل مقاومت نظام کاملا متفاوت است. بسیاری از کشورهای عربی با نظام سوریه در تماس هستند و به نظام می‌گویند که «مقاومت کن ما با شما هستیم.» و من می‌دانم که بسیاری از کشورهای عربی در ظاهر با معارضان هستند و در خفا از نظام می‌خواهند که به سرعت سرنوشت جنگ را یکسره کند و از وقت استفاده کند و این چیز عجیب و غریب در بین عرب‌ها وجود دارد.

شرایط بین‌المللی بهتر شده است

دبیر کل حزب الله در پاسخ به سؤالی درباره اوضاع بین المللی گفت: در مورد اوضاع بین المللی شکی وجود ندارد که فضا الان بهتر شده است. ژنو 1 و 2 را با هم مقایسه کنید در مورد ژنو 1 وضوح و شفافیتی وجود ندارد. بلکه بر عکس آیا موضع روس‌ها به این اندازه محکم بود که در کنار بشار اسد قرار بگیرند و دست بردار نباشند.می‌توانم بگویم که موضع روسها در سال گذشته محکم و یکپارچه بوده است و در ماه های گذشته نرمشی را شاهد نبوده است.

سید حسن نصر الله افزود: من شخصا معتقدم که اروپایی ها و آمریکایی‌ها اقدام به گام های نظامی نخواهند کرد نه به خاطر روسیه بلکه دلیل آن اوضاع آمریکا است. اقتصاد آمریکا، دولت این کشور،‌راهبردهای واشنگتن در منطقه، اوضاع داخلی اروپا،‌تمام این شرایط اجازه نخواهد داد.به همین دلیل من سخن برخی‌ها در مورد اینکه بحران روسیه با آمریکا دامنه تحرک واشنگتن و غرب در قبال سوریه را گسترش خواهد داد، مخالف هستم.

وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: مدت بحران سوریه طولانی خواهد شد چه مسائل اوکراین رخ داده بود و چه رخ نمی‌داد؛ چرا که اساس این موضوع در جایی دیگری بود ولی در مجموع اگر بخواهیم نکته‌ها را کنار یکدیگر قرار دهیم تاثیرات مثبت آنچه که در اوکراین روی داد بر منافع سوریه بیشتر از تاثیر منفی آن بود.

نامزدی مجدد بشار اسد برای ریاست‌‌جمهوری

نصرالله با اشاره به آغاز تحولات چند سال اخیر کشورهای عربی و وقوع بیداری اسلامی تصریح کرد:‌ از همان زمان اسرائیلی‌ها از عدم توانایی آنها برای ورود به جنگ دوم با حزب الله سخن گفتند و دلایل مختلفی برای این امر دارند. آنها با ایران نیز نمی‌توانند بجنگند. اسرائیلی گفتند که تنها راه حل موجود ضربه زدن به حلقه میانی این محور است. آنها از این موضوع سخن گفتند و شیوه اجرای این امر روشن نبود. البته آنها از جنگ اسرائیلی علیه سوریه سخن می‌گفتند. هنگامی که تحولات سوریه آغاز شد، مهم‌ترین گزینه‌های اسرائیل را در حال تحقق می‌یافتند لذا نفس راحتی کشیدند.

دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به گذشت سه سال از آغاز تحولات سوریه گفت: اکنون وقتی که طرف اسرائیلی اوضاع استراتژیک متعلق به وی را مورد ارزیابی قرار می‌دهد، بر خلاف سه سال گذشته و یا دو سال قبل در می‌یابد که مشکلی در جبهه مصری ندارد. در خصوص سوریه، می‌بیند که سوریه در مقابل دیدگانش در حال خونریزی است. محور مقاومت با مشکل بزرگی مواجه است. فلسطین بر اثر مشغول شدن امت اسلامی و درگیری‌های داخلی با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می‌کند. گرچه امت (اسلامی) قبل از این نیز از آرمان فلسطین غافل بود ولی قضیه فلسطین (همواره) در گفتمان‌ها و سخنرانی‌ها حاضر بود. اکنون طرف فلسطینی دارای مشکلاتی است. غزه نیز علاوه بر مشکلات سابق دچار مشکلات بیشتری شده است که قبلا وجود نداشتند. در اینجا به سردی روابط بین حماس و این محور و با ایران و حزب الله و همچنین قطع شدن روابطش یا سوریه اشاره کنم. همه این موارد تاثیر داشتند. به طور خلاصه وقتی طرف اسرائیلی به منطقه بنگرد و به گفته خودش به جغرافیای استراتژیکش نگاه کند، در می‌یابد که نسبت خطر و تهدیدات بزرگی که سه سال قبل آنها را انتظار داشت، کاهش یافته‌اند.

وی افزود: اکنون اوضاع و شرایط تغییر کردند. اسرائیل در همه اوضاع منطقه مشکلی حقیقی به نام ایران دارد. موضوع ایران (برای رژیم صهیونیستی) بسیار نگران کننده است. اسرائیل از هرگونه تفاهم و همگرایی و یا حل اختلافات بین ایران و غرب نگران است. بله نگران است و لذا آمریکایی‌ها همواره به او اطمینان می‌دهند و او را در جریان جزئیات تحولات قرار می‌دهند تا غافلگیر نشود. او از موضوع ایران نگران است و لذا مشاهده می‌کنیم که طرف اسرائیلی وقتی جهان برنامه هسته‌ای ایران را مورد بحث قرار می‌دهد، خواستار اضافه کردن برنامه موشکی ایران به موضوعات مورد بحث است. این موضوع بیش از اینکه یک خواسته آمریکایی باشد، خواسته اسرائیلی است. لذا او ایران را می‌بیند و این مشکل پا برجاست

دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد، موضوع مقاومت لبنان، وقتی اسرائیل از نگرانی‌هایش سخن می‌گوید، از زاویه‌های مختلف به این موضوع می‌نگرد. از جمله آنکه گمان می‌کند که پیشرفت امور در سوریه ممکن است بشار اسد را به دادن سلاح‌هایی به حزب الله تشویق کند که پیش از این به او نمی‌داد. این موضوعی است که دشمن مطرح می‌کند. او از سلاحی که معادلات را بر هم زند، نگران است و اینکه این موضوع خط قرمز است و اجازه وقوع آن را نمی‌دهند. این موضوع نقطه نگرانی و پریشانی (اسرائیل) است و همه بهانه‌هایی که اکنون می‌گیرد در همین راستاست. این بهانه‌ها را در حمله به «جنتا» استفاده کرد تا هجومش را توجیه کند که مدعی شد که نقطه مورد هدف کاروانی بود که سلاح را انتقال می‌داد و این (ادعا) نادرست است.

نکته دیگر اینکه درست است که اسرائیل ممکن است حضور حزب الله در سوریه را عامل فرسایش (قدرت) ببیند ولی به زاویه دیگری نیز می‌نگرد که برای آنها مهم‌تر و خطرناک‌تر است. این موضوع به افزایش مهارت حزب الله مربوط می‌شود. برای نمونه امروزه در کشورهای عربی نبرد القصیر در عرصه سیاسی و رسانه‌‌ای رخ داد. (این نبرد) بر اساس قاعده هر کسی که با توست به شما «خسته نباشید» می‌گوید و هر کسی که علیه شماست، به شما فحش می‌دهد، شکل گرفت. در همین سطح این موضوع در کشورهای عربی پایان یافت و این موضوع نزد اسرائیل متفاوت است.

سید حسن نصر الله در ادامه افزود اسرائیل آنچه را که در القصیر روی داد به دقت و از اول تا آخر همراه با جزئیات زیاد آن مورد بررسی قرار داد. نشست و دقیقا مورد محاسبه کرد و مطالعاتی را در این مورد انجام داد هیچ کس شکی ندارد که ورود ما به مناطقی که مجبور شدیم به آنها وارد شویم چه در القصیر و چه در القلمون یا دمشق جدای از مشارکت حزب الله در کنار نیروهای سوری بود.

من در اینجا از دیدگاه نظامی صرف، سخن می‌گویم شما به نبردهای وارد شدید که تماما با تجربه‌های مقاومت در لبنان بود متفاوت بود؛ به همین خاطر اسرائیل بعد از القلمون و القصیر چشم به کجا خواهد داشت؟ چشم به الجلیل خواهد دوخت.

وی تصریح کرد: اسرائیل الان تجربه‌ای را که حزب الله در سوریه اندوخته است زیر نظر دارد. آیا این تجربه حزب الله را قادر می‌سازد که اگر جنگ جدیدی در لبنان رخ داد راه های جدیدی را اتخاذ کند؟ این موضوع به صورت جدی بررسی می‌شود.الان مشغولیت آنها ایران و حزب الله است و طبیعتا غزه همچنان مشغولیت بزرگ آنها را تشکیل می‌دهد.

دبیر کل حزب الله لبنان گفت: همچنین اسرائیل الان از پیروزی این محور در سوریه هراسان است و آشکارا این ترس را بیان می‌کند.آنها می‌گویند که اگر سوریه این جنگ را پشت سر بگذارد این برای کل محور پیروزی به حساب می‌آید و به همین دلیل از پیروزی بشار اسد نگران هستند و این مسئله رابطه موجود بین اسرائیل و گروه‌های مسلح در استان القنیطره را تفسیر می‌کند و در نزدیکی مرزها مسئله از زخمی‌ها و بیمارستان‌ها فراتر می رود.

وی افزود: تحرک افراد مسلح مساحتی بزرگ دارد و این افراد آزادی تحرک فراوان دارند و اسرائیل هیچ محدودیتی برای تحرک افراد مسلح،تسلیح و آموزش آنها قائل نیست. در برخی از موارد هدف حملات هوایی اسرائیل پوشش حرکت افراد مسلح است. ما روابط محکمی را بین افراد مسلح و اسرائیل رهگیری کرده‌ایم.

سید حسن نصر الله در مورد خطوط قرمز حزب الله در مورد جغرافیای سوریه گفت: ما هر جا که لازم باشد خواهیم بود.

اسرائیل به دنبال تجزیه کشورهای عربی است

نصرالله درباره اینکه آیا بهار عربی به نفع اسرائیل صورت گرفت، گفت: به اعتقاد من در دو جهان عربی و اسلامی و حتی در غرب برداشت یکسانی از چیزی که اتفاق افتاد وجود ندارد بیش از یک برداشت وجود دارد اما ما در حزب الله این موضوع را بارها بررسی کردیم و به این ایده نزدیک هستیم که چیزی که روی داد اقداماتی مردمی و واقعی بود که همه را غافلگیر کرد یعنی اینکه رژیم های فاسد و ضعیفی سرنگون شدند و این در چارچوب قوانینی است که بر جنبش تاریخ و جوامع بشری حکومت می کند بنابراین برخی از این تحولات به اوضاع داخلی همچون فساد، ظلم، دیکتاتوری، زندان ها، آزادی ها، فقر و گرسنگی و محرومیت مرتبط می شود و بخش بزرگ دیگر از آن به مناقشه با اسرائیل مربوط می شود برای مثال برخی از دوستان در تونس آمدند و به ما خبر دادند که جنگ تابستان 2006 بر جوانان تونسی تاثیر گذاشته و آنها در انتفاضه تونس از آن درس گرفتند آیا ملت های عربی از موضع رژیم های عربی در موضوع فلسطین خشمگین نیستند مطمئنا که همین طور است و خشمی گسترده نسبت به آن وجود دارد.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: ما از انقلاب‌های تونس، لیبی و مصر فهمیدیم که موضوع با قیام مردمی آغاز شد و رژیم ها را غافلگیر کرد همان گونه که آمریکایی ها، فرانسوی ها، غربی ها، جامعه بین المللی و همه غافلگیر شدند همان گونه که کشورهای منطقه هم غافلگیر شدند همه به آنچه روی داد غافلگیر شدند پیش بینی نمی کردند که این جنبش ها تا حدی پیش برود که بتواند نظامی را سرنگون کند و این گونه بود که رژیم ها هم آشفته حال شدند زیرا حمایت مردمی را از دست داده بودند و نمی دانستند در نتیجه کاهلی و ضعف خود چگونه با این جنبش ها برخورد کنند.و برای مثال حسنی مبارک دیگر ده ها هزار تن را که در حمایت از وی تظاهرات کنند پیدا نکرد و گروهی موسوم به واقعه الجمل را به خدمت گرفت و در پرانتز باید گفت که عربستان از همان ابتدا علیه جنبش اعتراضی در مصر بود همان گونه که با این جنبش ها در تونس و بحرین هم مخالفت کرد اما از این جنبش در سوریه حمایت کرد. برای مثال عربستان در قبال اعتراضات لیبی هم ساکت نشست زیرا دشمنی با معمر القذافی محسوب می شد.

دبیر کل حزب الله افزود:رژیم های منطقه آشفته حال بودند و نمی دانستند چه کار می کنند از همان ابتدا آمریکا هم نمی دانست چکار کند و چندین نظر و ایده ارائه می دادند وزارت خارجه آن یک نظر می داد و سی آی ای یک نظر دیگر وزارت دفاع پنتاگون هم دیدگاه خودش را داشت.

ما در اینجا با نظریه دیگری که با آن موافق نیستیم مقابله می کنیم اگرچه این نظریه حامیان زیادی دارد و آن اینکه جنبش ها و اعتراضات عربی نقشه آمریکا و اسرائیل بوده است این درست نیست آنها انتفاضه های مردمی بود که احزاب و گروه ها و جنبش ها هم به آن ملحق شدند آمریکا کشوری استعمارگر است که اصول ایدئولوژی خاصی ندارد بر اساس منافع خود عمل می کند بنابراین به دنبال منافع خود در تونس، لیبی، عراق، ایران، سوریه و دیگر کشورهاست آمریکایی ها بر اساس منافع خود کار می کنند.

سید حسن نصرالله گفت:درباره گروه های اسلام گرا که پس از سرنگونی رژیم های عربی به قدرت رسیدند به اعتقاد من اسلام سیاسی و اسلام غیر سیاسی وجود ندارد این نامگذاری درست نیست یک دیدگاه واقعی در جهان عرب وجود دارد که جریان اسلام گرا و احزاب جریان های اسلام گراها بیش از دیگر احزاب دارای نفوذ هستند بنابراین آمریکایی ها آنها را مانعی نمی بینند و در هیچ کجای جهان اسلام با این موضوع که جنبشی اسلام گرا در قدرت باشد مشکلی نمی بینند اسرائیل هم با این مساله مخالفتی ندارد مشکلی نیست که رئیس جمهورش اسلام گرا و دارای محاسن باشد و همسرش هم محجبه باشد و نمازهای پنجگانه را بجا آورد حج برود و هر چه می خواهد بپوشد بلکه موضع آن رئیس را در قبال اسرائیل می پرسند یا موضع آن در قبال آمریکا و طرح آن در منطقه یا موضع آن درباره نفت بنابراین اگر آن رئیس جمهور با آمریکا باشد به آن خوش آمد می گویند و اگر ضد آمریکایی باشد باید سرنگون شود اگرچه شرایط هر کشوری با کشور دیگر فرق می کند هر کشوری مشکلات سنگین دارد انتظارات مردم و انقلابیون زیاد است و در نهایت این کشورها که در آن بهار عربی روی داده تا کنون نتوانسته اند کم ترین انتظار انقلابیون را برآورده کنند.

نصرالله درباره اختلافات موجود در این کشورها گفت:این احتمال وجود دارد که قدرت های بزرگ به همراه کشورهایی در منطقه برای سوق دادن این کشورها به تجزیه و اختلاف نقشه کشیده اند و هیچ کمک جدی به آنها نمی کنند آنها فتنه انگیزی می کنند و هر راهی را برای همبسته نشدن مردم این کشورها به کار بسته اند.

وی افزود: اسرائیل هم به دنبال تجزیه کشورهای عربی است می خواهد جنگ ها و درگیری های بیشتری در کشورهای عربی روی دهد بنابراین به هر طریق مذهبی، فکری، قومی، عشیره ای و قبیله ای به دنبال فتنه انگیزی است برایش مهم این است که در کشورهای عربی عده ای عده دیگری را به قتل برساند این منفعت اسرائیل است اما اینکه سرویس موساد در جهان عربی و اسلامی دست به این اقدامات می زند باید گفت درباره این توان اسرائیل مبالغه آمیز تصور می شود و برخی اوقات درباره قدرت امنیتی اسرائیل در تجزیه جهان عربی و اسلامی اغراق می شود اما اینکه این تجزیه صورت گیرد منفعت اسرائیل است تاکید می کنم که این امر، منفعت اسرائیل است.

سید حسن نصرالله گفت: آمریکایی ها هم به نفعشان است که منطقه تا یک، دو ، سه، چهار یا پنج سال به آتش کشیده شود و پس از آن برخی کشورها تجزیه شده و کشورهایی ضعیف و ناکارآمد روی کار آیند زیرا این امر به سلطه آمریکا بر منطقه کمک می کند و آمریکا می تواند همه امکانات و سرنوشت منطقه را به نفع خود مصادره کند و پایگاه های نظامی خود در منطقه و همچنین منافع اسرائیل را مصون بدارد.

دبیر کل حزب الله گفت در هر حال مشکل رهبری، برنامه ریزی و بکارگیری تفکری راهبردی درباره جنبش های اعتراضی که به سرنگونی رژیم های فاسد منجر شد وجود دارد من می دانم که کشورهایی در منطقه کشورهایی منطقه ای و عربی به دنبال تقسیم کشورهای عربی بزرگ هستند. قبل از وقوع بهار عربی یعنی قبل از سه سال پیش هم آمریکایی ها به دنبال تجزیه کشورهای بزرگ عربی بودند فرانسوی ها و انگلیسی هم خود را به این بحث ها نزدیک کرده بودند اما اکنون تصمیم بدست آمریکایی هاست آنها حتی موضوع ضرورت تقسیم عربستان به چند کشور را بررسی می‌کنند.(فارس)