مساحت این میدان ۹۷۰۰ کیلومتر مربع تعیین شده که ۳۷۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی ایران و ۶۰۰۰ کیلومتر مربع آن در آبهای سرزمینی قطر قرار دارد. کل حجم گاز قابل برداشت میدان به همراه میعانات گازی، معادل ۲۳۰ میلیارد بشکه نفت خام است.
این در حالی است که ذخیره بخش ایرانی میدان ۱۴ تریلیون مترمکعب گاز درجا و ۱۰ تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و ۱۷ میلیارد بشکه میعانات گازی (۹میلیارد بشکه قابل برداشت) است که باوجود این پارسجنوبی ۵۰ درصد ذخایر گازی ایران و ۸ درصد از ذخایر گازی جهان را در خود جای داده است، اما ذخیره بخش قطری میدان ۳۷ تریلیون مترمکعب گاز درجا و ۲۶ تریلیون مترمکعب گاز قابل برداشت و ۳۰ میلیارد بشکه میعانات گازی (۱۰میلیارد بشکه قابل برداشت) است که معادل 9/99 درصد ذخایر گازی قطر و ۲۱ درصد ذخایر گازی جهان است.
این میدان نفتی و گازی که تقریبا توان تامین انرژی مورد نیاز 10درصد از جمعیت کره زمین را دارد همواره محل بحث و گفتوگو بین مسئولان و کارشناسان نگران ایرانی بوده است. البته نه برای مالکیت و تعیین حدود مرزی آن بلکه برای میزان برداشت و نحوه استحصال از ذخایر این منبع عظیم گازی جهان؛ چون مدتهاست که ایران دربرداشت گاز از رقیب خود قطر عقب افتاده است.
برداشت ایران و قطر
در حالی که قطر با سرعت هرچه تمامتر با استفاده از تمام امکانات خود در برداشت از میدان گازی و نفتی پارسجنوبی اقدام میکند، ایران هنوز مشغول تعیین تکلیف یا اخراج پیمانکاران داخلی و خارجی مستقر در میدان یاد شده و فراهم کردن سرمایه فعالیت، فناوری و نظارت بر بهبود اجرای فازهای 24 گانه تعریف شده است. به عبارت بهتر کاهلی و کندی و تنبلی و بیمدیریتی در برداشت از این میدان، ایران را از قطر عقب انداخته و مصداق بارز ضربالمثل: «من از بیگانگان هرگز ننالم، که با من هر چه کرد، آن آشنا کرد» شده است.
براساس اطلاعات و آمار اعلام شده از سوی سازمانهای معتبر بینالمللی، ایران تقریبا روزانه 285 میلیون مترمکعب گاز این مخزن را استخراج و برای استفادههای داخلی و خارجی به خطوط انتقال ارسال میکند در حالی که قطر در همین زمان 370 میلیون مترمکعب از گاز پارسجنوبی را به بازارهای جهانی روانه میکند. در تازهترین اظهارنظر داخلی از این دست نیز مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس رسما اعلام کرده ایران نصف قطر از این میدان برداشت میکند.
در همین حال اگر از بحث ذخایر گازی این میدان بزرگ جهانی بگذریم به بحث استخراج منابع نفتی پارسجنوبی خواهیم رسید که در این باره هم شرایط تقریبا برهمین منوال است و باز هم نشانهای گستردهای از عقبافتادگی ایران در تولید نفت دیده میشود. بهطوری که براساس آمار ارائه شده از سوی وزارت نفت در حالی که تولید ایران از لایه نفتی این میدان مشترک هنوز به هدف اولیه 35 هزار بشکه نرسیده که قطر با حفر 160 حلقه چاه تقریبا روزانه 500 هزار بشکه نفت سنگین از این میدان که در کشور قطر به عنوان الشاهین از آن یاد میشود، استخراج میکند. رسانهها از این رویداد به عنوان خیمه عربی در منابع نفتی ایران یاد کردهاند.
این اتفاق زمانی رخ میدهد که با یک حساب سرانگشتی درمییابیم اگر ایران میتوانست طبق برنامه در پارسجنوبی توسعههای لازم را انجام دهد با صادرات گاز طبیعی برداشت شده از این میدان نیازی به صادرات نفت نداشت، چون درآمد برداشت 100 میلیون مترمکعبی گاز از این میدان میتوانست تمامی نیازهای ارزی ایران را تامین کند.
اخبار خوش دولت یازدهم
روند لاکپشتی توسعه این میدان عظیم گازی جهان در ایران هرچند باعث افزایش نگرانیهای گستردهای در میان مسئولان بوده و مدیران، بخصوص مدیران نفتی دولت نهم و دهم با وجود صرف 44 میلیارد دلار بودجه در این میدان که به بهرهبرداری از حتی یک فاز منجر نشده است، اکثر مشکلات را به کارشکنیهای غرب علیه ایران نسبت میدهند، اما به دلیل برطرف شدن ابرهای تیره از آسمان روابط ایران و غرب، دولت یازدهم وعدههای شیرینی برای این میدان عظیم مشترک میان ایران و قطر میدهد؛ به صورتی که در آخرین اظهار نظر بیژن زنگنه، وزیر نفت، با توجه به برنامههای تدوین شده در این میدان عظیم گازی، ایران ظرف سه سال آینده میتواند از قطر در زمینه برداشت گاز پیشی گرفته و گذشته تیره و تار را جبران کند. امید که اینگونه باشد.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد