از سوی دیگر دو استان لوهانسک و دونتسک طبق یک نظرسنجی اعلام استقلال کرده و قصد دارند یک اتحادیه هوادار روسیه تشکیل دهند. دو روز گذشته در اوکراین انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد. روسیه که تاکنون موضعی منفی داشت و میگفت نتایج آن را به رسمیت نمیشناسد در آخرین لحظات اعلام کرد نتایج آن را خواهد پذیرفت.
این امر نشان میدهد بحران اوکراین از چنان حساسیت و دقتی برخوردار است که هر لحظه احتمال میرود بازیگران رویکرد خود را تغییر دهند. با این حال بحران اوکراین در منطقهای حساس جریان دارد. کمی دورتر از این کشور، ارمنستان و آذربایجان قرار دارند که هریک موضعی متفاوت نسبت به روسیه داشته و اینک تحولات اوکراین بر آنها نیز اثر گذاشته است. مقاله حاضر به برخی مسائل حاشیهای بحران اوکراین میپردازد.
نتیجه رایگیری در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در بیست و هفتم مارس امسال کاملا روشن بود. اکثریت صد کشور حاضر در این مجمع اقدام روسیه در شبهجزیره کریمه اوکراین را محکوم و همهپرسی در مورد الحاق آن به فدراسیون روسیه را امری غیرقانونی اعلام کردند.
آذربایجان از کشورهایی بود که به این قطعنامه رای مثبت داد، اما همسایه دیگر این کشور یعنی جمهوری ارمنستان به همراه 9 کشور دیگر از جمله روسیه سفید و کرهشمالی و سوریه به نفع روسیه رای دادند. البته اختلاف آرای این دو جمهوری قفقاز جنوبی موضوع تازهای نیست. روسیه در حکم حامی ارمنستان عمل میکند و از قلمرو این کشور به عنوان سرپل نظامی خود استفاده کرده و در شهر جومری پایگاهی نظامی با چند هزار پرسنل و شمار زیادی هواپیمای جنگنده دارد و طبق قرارداد مربوطه تا سال 2044 میتواند از این پایگاه استفاده کند.
بحران اوکراین جبههگیریهای متفاوتی در کشورهای بلوک شرق سابق ایجاد کرده است. از جمله ارمنستان به خاطر کمک های مالی روسیه مجبور به حمایت از جداییطلبان اوکراین شده و درجناح دیگر باکو برای نزدیکی بیشتر به غرب، خلاف جهت مسکو حرکت میکند |
هر دو طرف یعنی آذربایجان و ارمنستان همواره بر روابط خوب و سنتی خود با روسیه تاکید میکنند، اما این به معنی همکاری یکسان این دو کشور با مسکو نیست. روسیه به ارمنستان، یعنی همان کشور از نظر اقتصادی ضعیف و از نظر منطقهای تقریبا منزوی ـ که مرزهایش با ترکیه و آذربایجان بسته است ـ فشار میآورد که به اتحادیه گمرکی تحت سیطره روسیه بپیوندد.
این همان اتحادیه موسوم به اروسیاست که اکنون قزاقستان و روسیه سفید در آن عضویت دارند. اتحادیهای که به مثابه نسخهای در برابر اتحادیه اروپا عمل میکند.
البته کرملین برای متحد کردن این گروه از کشورها از سیاستهای گوناگونی استفاده میکند. برای مثال مسکو در تابستان گذشته بهای نفت و گاز صادراتی خود را بشدت افزایش داد و تنها زمانی که پرزیدنت سرکیسیان رئیسجمهور ارمنستان حاضر شد تمایل خود به پیوستن به اروسیا را اعلام کند، مسکو نیز قبول کرد که در قیمتهای اعلام شده تجدیدنظر به عمل آورد.
البته این تصمیم ارمنستان در عمل هر گونه انعقاد قرارداد گمرکی با اتحادیه اروپا را برای ایروان ناممکن کرد. ارمنستان به صورت شفاهی نیز از اشغال شبهجزیره کریمه از سوی روسیه حمایت کرد و پرزیدنت سرکیسیان طی سخنانی در حضور پوتین گفت که برگزاری رفراندوم در کریمه را امری قانونی و کاملا مشروع میداند.
از سوی دیگر دستگاه سیاست خارجی این کشور نیز آمادگی خود را برای پشتیبانیهای لجستیکی از این متحد ارمنستان اعلام کرد. این موضع ارمنستان اما درست نقطه مقابل مواضع این کشور در خلال جنگ میان گرجستان و نیروهای روسی در سال 2008 است. در آن زمان ایروان با وجود همه فشارهای مسکو حاضر نشد از استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی حمایت کرده و آن را به رسمیت بشناسد.
اما وضع در باکو کاملا به صورت دیگری است. گرچه پرزیدنت الهام علیاف از انتقاد علنی از مسکو و ابراز عقیده صریح در مورد بحران اوکراین خودداری میکند اما گاه از مشروعیت نداشتن تغییر مرزها بدون تدوین و انعقاد قراردادهای لازم سخن میگوید و البته وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان با لحنی صریحتر بر اهمیت بالای حفظ تمامیت ارضی اوکراین برای آذربایجان تاکید میکند. روسیه با نگرانی شاهد آن است که باکو با تقویت همکاریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی خود با غرب و بویژه با ایالات متحده آمریکا و ناتو، امتیازهای زیادی را نصیب خود میکند و به همین دلیل مسکو در تلاش است به هر صورت ممکن روابط تجاری و اقتصادی خود با این همسایه جنوبی را گسترش دهد. افزون بر آن باکو ادعاهایی ارضی را نیز بر سر استخراج مواد خام علیه مسکو مطرح میکند. جمهوری آذربایجان بر آن است که موقعیت استراتژیک خود در دریای خزر را تقویت کرده و با تکیه بر منابع نفت و مواد خام خود جایگاهش را به عنوان یکی از صادرکنندگان مهم نفت و گاز به اروپا تثبیت کند. در عین حال باکو به روسیه اعتمادی ندارد و از این میترسد که اشغال کریمه ابعادی بزرگتر پیدا کند و به همین دلیل از اروپا و غرب انتظار دارد به تامین امنیت جمهوری آذربایجان توجه بیشتری نشان دهند.
نفوذ مسکو در باکو به مراتب کمتر از نفوذی است که بر ایروان دارد. اما آذربایجان نیز میداند که در برابر روسیه کشوری کوچک و ضعیف به حساب میآید و به همین دلیل به روابط دوجانبه با مسکو اهمیت زیادی میدهد. علاوه بر آن روسیه با سازمان امنیت و همکاری اروپا و از سوی دیگر با فرانسه و آمریکا بر سر قرهباغ اختلافهای زیادی دارد. غرب نیز همراه با باکو جمهوری ناگورنی قرهباغ را به رسمیت نمیشناسد و این منطقه تحت کنترل ارمنستان و بخشهای بزرگی از هفت استان آذری در همین منطقه را بخشی از خاک جمهوری آذربایجان به شمار میآورد. این مساله همواره کشمکشهای زیادی را در منطقه به وجود آورده است و نقش روسیه در این مورد نه فقط به دلیل پشتیبانی از ارمنستان، بلکه به دلیل ارسال سلاحهایی است که هر روز هم به باکو و هم به ایروان صادر میشود.
این اختلافها و تنشهای فراآتلانتیکی با مسکو بویژه بر سر بحران اوکراین موجب شده است که آمریکا و فرانسه بر تلاشهای خود در جهت احیای مذاکرات صلحی که از سالها پیش متوقف شده بود بیفزایند و به این ترتیب تا آنجا که ممکن است از نفوذ روسیه در منطقه قفقاز جنوبی بکاهند. اما این مساله این خطر را نیز در بر دارد که روسیه همکاریهای خود با غرب را کاهش داده و وضع در مجموع بیثباتتر و وخیمتر شود. به هر صورت کرملین هنوز هم کارتهای اصلی خود را رو نکرده است و این احتمال وجود دارد که ارمنستان به دلیل وابستگیهایش به روسیه هر چه بیشتر از روند صلح فاصله بگیرد و منافع خود را به اهداف سیاست خارجی روسیه گره بزند. در صورت تحقق چنین احتمالی است که مسکو بالاخره از امکان و ابزار لازم برای فشار بر باکو برخوردار خواهد شد.
تحولات یاد شده نشان میدهد بحران اوکراین میتواند ابعاد فرامنطقهای داشته باشد و اگر این بحران به صورتی مسالمتآمیز و مرضیالطرفین حل و فصل نشود، میتواند تنشها و کشمکشهایی را در دیگر کشورها نیز دامن بزند.
سایت NZZ سوئیس/ مترجم: محمدعلی فیروزآبادی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد