میتوان در تاریخ اسلام اولین توجه به مهدویت و ابراز آن را به زمان امام علی(ع) رساند که در آن عصر سبائیه قائل به مهدویت حضرت شده و شهادت وی را انکار کردند. البته اگر هم به سبقه تاریخی ابنسبا مشکوک باشیم، نباید از فکر سبائیه غفلت کرد.
شهرستانی در این باره در ملل و نحل مینویسد: «[ابنسبا] و به زعم فاسد بر آن رفته که «مرتضی» رضیالله عنه کشته نشده و در وی جزوی از اجزای الهی موجود است و هیچ فردی از افراد بر «مرتضی» رضیالله عنه مظفر و فیروز نگردد... زود باشد که فرود آید و جهان را به «عدل» چنانکه از جور پر شده است مملو سازد». 1
بعد از این شاهدیم که کیسانیه در مورد محمد حنفیه همین موضع را اتخاذ نمودند و ایشان را مهدی نامیدند 2 و اینچنین است احوال ناووسیه درباره امام جعفر صادق(ع) و واقفه در مورد امام موسی کاظم(ع) و بسیارند از این امور که در طول تاریخ با دعاوی مهدویت جریانهای تاریخی به راه انداختهاند و هرج و مرجها و قتال بسیاری را باعث گردیدهاند، البته برخی از این قیامها برای اهداف سیاسی و برخی دیگر تنها ابزاری برای رهایی قشر ستمدیده از ظلم و جور حکام بوده است.
مورد دیگر درباره موعودگرایی و مهدویت توجه به نواب عام آن حضرت است، این موضوع نیز از مواردی است که در طول تاریخ و از همان زمان غیبت امام دوازدهم مورد مناقشه بوده است و بسیاری از این فرصت در نهان و آشکار استفاده کرده دعوی نیابت حضرت کردهاند و از این راه مطامع شخصی و سیاسی خود را جامه عمل پوشاندهاند. در دوران نواب خاص، تاریخ شیعه نام کسانی همچون شلمغانی و در ادوار بعد کسانی مانند علی محمد شیرازی (باب) را ضبط کردهاند که به گزاف مدعی نیابت حضرت قائم شدهاند.
اما از دیدگاه عرفانی بخصوص عرفان خاص شیعی که در باطن ولایت مطلقه سیر مینماید و مقامات معنوی انسان کامل را که مظهر تام آن خلیفه خداوند بر روی زمین است مورد کنکاش روحی قرار میدهد، مفهوم مهدویت و منجی آخرالزمانی امری فوق مرتبت انسان عادی است.
در تفکر عرفانی شیعی وقتی که از ولایت مطلقه سخن به میان میآید لاجرم باید در مراتب هستی شناسانه سیر نمود و ولی بر حق را نه در زمین بلکه در آسمانها جست؛ این جستجو نه در سیر تاریخی و نه در وجود جسمانی صاحب ولایت بلکه در مقامات قدسی و الهیگونه وی است.
هانری کربن در این باره مینویسد: «شرح احوال امام دوازدهم که در مورد تولد و غیبت او با سخنان رمزآمیز گفته شده فراوان است. باید بیدرنگ تذکر دهیم در این مورد نقد تاریخی به جایی نخواهد رسید. این مطلب مربوط به امری است که ما آن را به عنوان تاریخ مقدس مشخص کردیم. در این مورد باید به عنوان نادرهشناسی و پدیدهشناسی مبادرت به کار و جستار کرد یعنی باید مراد و مطلوب ضمیر شیعه را کشف کرد و به مطالعه آن پرداخت تا در نور راهنمایی آن امری را که از سرچشمه و مبانی بر ضمیر و وجدان شیعه مکشوف شده بازشناخت. »3
شاید بتوان گفت منظور محقق و شرقشناس ارجمند هانری کربن به طور واضح این است که امر مهدویت را باید نه در عقل و نقل، بلکه در زی اشراقات معنوی سالکان حقیقی شیعی و ولایتمداران باطنی جستجو کرد تا امر امام غایب به شفافی بیشتری ادراک گردد.
ملاعبدالله زنوزی برای شناخت مراتب حقیقی نبوت و ولایت سنخیت و ایجاد نسبت معنوی را (که از طریق سلوک روحی و سیر در بواطن روحانی عوالم غیبی حاصل میگردد) لازم میشمارد: «ولیکن بدانید ای صاحبان بصیرت و فطنت و ای طالبان معرفت که مقام فنا، و فنای در فنا، و مقام بقای بعد از فنا، به اصالت و تمامیت و به حقیقت و بالذات، مقام خاتم نبوت و خاتم ولایت است، بعد از آن برای کسی که در میانه او و آن دو صاحب ولایت، نسبت معنوی و رابطه حقیقی متحقق شود و این نسبت معنویه را مراتب مختلفه و درجات متفاوته است و مقامات غیرمحصوره بلکه غیر متناهیه است و سبب میراث معنوی این و آن سبب معنوی است. و مراد از میراث معنوی مراتب ارث معنوی انکشاف حقایق غیبیه و معانی غیبیه و معارف حقیقیه است. »4
حال، عرفای سترگ شیعی و میراث داران معنوی این میراث عظیم بر آنند که کسی جز آخرین فرد از ثلاله حیدر کرار را آن قدرت روحی و دَم مسیحایی نیست که بتواند موعود و منجی بشریت باشد تا به امر پروردگار لباس تجسد پوشد و زمین را از لوث وجود اهریمن و اهریمن صفتان پاک گرداند و تمامی مظاهر شر را معدوم نماید و در نهایت انسانها را به فطرت نخستین خویش سوق دهد؛ از این رو ما شیعیان به گفتار فرزانگان بر آنیم که روزی آن نگار پردهنشین به امر حق تعالی پرده از رخسار بر میافکند و جمال دل آرای نور افشانش را مینمایاند و یوسف وار همه را شیفته خویش خواهند کرد و دیگر اهریمن از تاب نورانیت او نتواند قدم از قدم بردارد و مدینه فاضله و عدل حقیقی عینیت مییابد.
هوشنگ شکری / جامجم
پینوشتها:
1ـ توضیحالملل (ترجمه ملل و نحل شهرستانی) مصطفیبن خالقداد هاشمی عباسی، تصحیح محمدرضا جلالی نایینی، اقبال 1373.
2ـ رک: تاریخ شیعه و فرقههای اسلام تا قرن چهارم، دکتر محمدجواد مشکور، انتشارات اشراقی1386؛ همچنین: مهدیان دروغین، رسول جعفریان، نشر علم 1391.
3 ـ تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کربن، ترجمه اسدالله مبشری، امیرکبیر 1352.
4ـ انوار جلیه، ملاعبدالله زنوزی، تصحیح جلال الدین آشتیانی، امیرکبیر 1381.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد