شادمانی بازتولید ایمان

در این روزهای مملو از برکت، جشن‌های بسیار زیادی برگزار می‌شود که می‌توان آنها را از جنبه‌های متعدد بررسی کرد، به لحاظ تاریخی، دینی، جامعه‌شناختی و... همین امر موجب شد با دکتر جبار رحمانی، استادیار انسان‌شناسی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به گفت‌وگو بنشینیم. از نظر او، انگیزه شرکت در مراسم دینی بازتولید ایمان و تجربه دینی ـ اجتماعی است. البته بزرگداشت‌ها نیز نباید از هدف بازتولید ایمان دور شوند و در گرداب تکرار الگویی برجای مانده از گذشته بیفتند و خطیب و واعظ و به عبارتی افزایش آگاهی دینی باید بیشتر اهمیت داشته باشد تا صرف مدیحه‌سرایی.
کد خبر: ۶۸۳۶۶۰
شادمانی بازتولید ایمان
به لحاظ تاریخی، برپایی مراسم شادی برای ولادت ائمه از چه زمانی آغاز شده است؟

از سابقه تاریخی جشن‌های ولادت ائمه در دوره اولیه تاریخ تشیع چندان نمی‌توان صحبت کرد. جشن‌های بزرگداشت ولادت ائمه بیشتر متعلق به دوره‌های متاخر تاریخ تشیع است. در این میان، تولد امام زمان شرایط متفاوتی داشته است.

نکته اصلی این است که تاریخ تشیع روندی داشته که در دوره‌های اولیه بیش از همه بر چند آیین خاص تمرکز کرده است که مهم‌ترین آن، مناسک عزاداری محرم بوده، آن هم به گونه‌ای که این مراسم عزاداری محور توسعه و فرهنگسازی شیعیان قرار گرفته است. البته در مراحلی از تاریخ تشیع مانند دوره آل بویه مراسم دیگری نیز مانند عید غدیر برجسته‌تر شد. اما در مجموع ولادت ائمه محور آیین‌های شیعی در بزرگداشت ائمه نبوده و باید آن را بیشتر یک امر متاخر به حساب آورد.

با توجه به سیره ائمه و روایات، آیا می‌توان الگویی برای مراسم‌ مذهبی که بخشی از آن به آیین تبدیل شده است، یافت؟

در متون شیعی بیش از همه بر محتوای آیین‌ها و مناسک تاکید شده و محور این تاکیدات محتوایی درباره آیین‌ها و مناسک شیعی، بزرگداشت یاد و پیام امامان شیعی بوده است. در باب فرم و جزئیات رفتاری و شیوه‌های برگزاری این آیین‌ها، بندرت دستورات مشخص و معینی می‌توان دید.

به‌‌عنوان مثال در باب مناسک عزاداری محرم، بیشترین تاکیدات بر رفتارهای فردی و در نهایت در حیطه خانواده فرد دیده می‌شود. می‌توان گفت پیدا کردن توصیه‌های جمعی و عمومی در حیطه فرم مناسک بزرگداشت ائمه بسیار نادر است. از این لحاظ، صحبت از یک الگو با فرم مشخص تقریبا ناممکن است. لذا الگوهای موجود از عزاداری و جشن‌های ائمه، ناشی از شرایط تاریخی و فرهنگ‌های اجتماعات شیعی بوده است. به عبارت دیگر آنچه به‌عنوان سنت اصیل جشن‌ها و مناسک دینی (مانند عزاداری و مولودی‌ها) خوانده می‌شود، فرم و الگوی تاریخ‌مندی است که در شرایط تاریخی و فرهنگی خاصی شکل گرفته و امروز قائلان سنت‌های اصیل، این ریشه‌های تاریخی را نادیده گرفته، سعی می‌کنند آن را به مناسک دین ارجاع دهند، در حالی که توصیه‌های ائمه بیش از هر چیز بر بزرگداشت یاد امامان و بازتولید ایمان شیعی بوده، نه تکرار یک فرم و الگو.

مهم‌ترین وظیفه خطیب را هنگام حضور مردم برای مراسم مذهبی در چه اموری می‌بینید؟

محور مناسک و مراسم مذهبی، بازتولید ایمان و آگاهی دینی مردم است و ایجاد فضایی برای کسب تجربه دینی. در فضای مراسم به دلیل ذهنیت آماده مومنان، بستر مساعدی برای ترویج و توسعه آگاهی آنان نسبت به دین وجود دارد.

از سوی دیگر مطالعات علمی نشان داده فضای مراسم دینی، جایی است که دینداران هر آنچه را به‌ آن معتقدند، دوباره در کنش مناسکی (عزاداری یا شادی) تجربه می‌کنند. به همین دلیل آنچه یک خطیب می‌تواند انجام بدهد، آن است که به مومنان کمک کند درک عمیق‌تری از حقیقت دینی خودشان داشته باشند. به همین دلیل باید ایمان مومنان را از یک سو عمیق‌تر کرد و از سوی دیگر آگاهی مومنان را به حدی توسعه داد که بهتر و عمیق‌تر بتوانند با مسائل معاصر و به روز خودشان مواجه شوند. به عبارت دیگر این مراسم جایی است که ایمان مومنان جانی تازه می‌گیرد و نیرویی دوباره پیدا می‌کند، لذا خطیب باید در همین خصوص به مومنان کمک کند.

به نظرتان کدام یک از این وجوه امروز کمرنگ تر از همیشه شده است؟

منطق آیین‌ها و مناسک مذهبی امروزی در بخش‌های زیادی از جامعه تفاوت کرده است. روال آیین‌ها در گذشته این‌گونه بوده که بخشی به مدح و بخشی به موعظه اخلاقی و بخشی نیز به توسعه آگاهی دینی اختصاص می‌یافت، اما غلبه گفتمان مداحی در مراسم مذهبی (هم مولودی و هم عزاداری) سبب شده بخش‌هایی کلیدی از محتوای این مراسم (یعنی موعظه و آگاهی دینی) تقریبا آنقدر نحیف شوند که حضور جدی‌ نداشته باشند و عملا بخشی حاشیه‌ای از محتوای مراسم و مناسک محسوب شوند. این‌که بیشتر مومنان سعی می‌کنند خودشان را به بخش مداحی مراسم برسانند و محور بسیاری از مراسم، مداح محسوب می‌شود، دلیلی بر این مدعاست.

تبلیغات تمام زندگی ما را گرفته، حتی برای مراسم مذهبی تا از این طریق جمعیت بیشتری جذب شود. چندی پیش جایی نوشته بود: «شام ولادت» و عده‌ای به خاطر شام رفته بودند ولی منظور آنان «شب» بود. گرچه هدف احتمالی کسب جمعیت حاصل شده بود ولی آیا کوشیدن برای جذب جمعیت بیشتر،‌ آن هم از چنین راه‌هایی، با روح این مجالس ارزشمند و معنوی‌ سازگار است؟

باید منطق دنیای مدرن را در مواجهه با دین بهتر بشناسیم. ما همیشه در این تصور خام هستیم که نفوذ مدرنیته به دین از بیرون است، اما باید دقت کنیم که نفوذ مدرنیته نه توسط بیرونی‌ها و غربی‌ها، اتفاقا دقیقا توسط خود مومنان و در راستای ایمانشان انجام می‌گیرد.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دین در دنیای مدرن آن است که منطق بازار و رقابت در دین هم وارد می‌شود. به همین دلیل هرکس سعی می‌کند تبلیغ بیشتر و پررنگ و لعاب‌تری برای مراسم خودش داشته باشد. غلبه بر رقابت سبب می‌شود عرصه دینداری نیز به نوعی به بازار دینی تبدیل شود و فضاهای دینی به یک پاساژ شباهت پیدا کنند، یعنی تا حد ممکن پررنگ و لعاب‌تر و پرشکوه‌تر باشند تا مخاطبان بیشتری داشته باشند. به همین دلیل در این فضای رقابتی، محتوا تا حدی به دلیل سلیقه و ذائقه مخاطب تقلیل و گاه تخفیف پیدا می‌کند اما باز هم تاکید می‌کنم این فرآیند را خود دینداران (هیات امنای مراکز مذهبی مانند مسجد، حسینیه و هیات عزاداری)‌ انجام می‌دهند، نه انسانی بیگانه با سوءنیت.

با نگاه جامعه شناختی، مردم در حوزه شخصی دین، برای حضور در مراسم ولادت ائمه چه اولویت و جایگاهی قائل هستند؟

همان‌طور که پیشتر هم توضیح داده شد، مناسک دینی، بستر اصلی تجربه دین توسط دینداران است. ایمان مومنان به واسطه انجام مراسم و مناسک دینی به دست می‌آید و بازتولید و تقویت می‌شود. به همین دلیل باید دقت کرد مومنان یک دین، ذائقه دینی خود یا ایمانی را که در جستجوی آن هستند، با شرکت در مراسمی که می‌پسندند، تجربه می‌کنند و بسط می‌دهند.

توسعه محافل مولودی و آیین‌های شادمانه در جامعه ما، تا حدی ناشی از تحول در ذائقه دینی مردم است. در گذشته، مردم به دلیل شرایط زندگی‌شان، بیشتر تمایل داشتند در مجالس عزاداری دینی شرکت کنند، اما تحول شرایط زندگی و گرایش‌های دینی مردم، سبب شده آنها علاوه بر مناسک عزاداری، تمایل بیشتری به شرکت در مناسک شادمانه مانند مولودی و دیگر اعیاد دینی داشته باشند.

این تمایل فزاینده به مشارکت در مولودی‌ها و جشن‌های شادمانه دینی، در اقشار جدید و متوسط رو به بالای شهری، بیانگر تحولی در ذائقه دینداری مردم است که مستلزم بحثی دیگر است و در این مجال نمی‌گنجد.

کسی که در مراسم دینی مانند ولادت یا عزا شرکت می‌کند، انتظار دارد چه چیزی در نهایت برای خودش و دیگران حاصل شود؟

به تعبیری ساده می‌توان گفت ما به دو دلیل در مراسم دینی شرکت می‌کنیم؛ از یک‌سو نیازمند بازتولید ایمان دینی و تجربه دینی خودمان و از سوی دیگر نیازمند بازتولید و تجربه هویت دینی ـ اجتماعی خودمان هستیم. به عبارت دیگر شرکت ما در مراسم، یک بعد اجتماعی و فرهنگی (یعنی ابعاد اجتماعی و فرهنگی حیات فردی و جمعی ما) دارد و یک بعد دینی (تجربه دینی از باورها و اعتقاداتمان نسبت به افراد و مکان‌ها). به همین دلیل در حیطه نیازها و انگیزه‌های دینی، وقتی کسی در مراسمی شرکت می‌کند، قبل از هر چیز و بیش از همه می‌خواهد ایمان دینی‌اش را بازتولید و تجربه کند یا آگاهی دینی و اخلاقی‌اش را بازتولید کند و توسعه بدهد.

در حیطه هویت اجتماعی، هر فرد با شرکت در این محافل و مجالس دینی، تعلقش به یک جمع و قشر اجتماعی را که دینداری نسبتا مشابهی دارند، نشان می‌دهد. شرکت ما در مجالس دینی محله‌مان، هویت اجتماعی ما را نیز بازتولید می‌کند. به‌طور عام می‌توان گفت شرکت در هر مراسمی دلایل آشکار و ضمنی دینی و اجتماعی خاصی دارد. به همین دلیل است که یک مومن، در مراسم عزاداری محرم یا ولادت حضرت علی، هر مجلسی را نمی‌رود؛ او جایی می‌رود که از یک‌سو نگاه دینی آن جمع را قبول دارد و از سوی دیگر نوعی همدلی و احساس مثبت، نسبت به افراد حاضر در آن محیط دارد. به عبارت دیگر دینداری در بستر و لابه‌لای عوامل اجتماعی شکل می‌گیرد و عمل می‌کند و این دو را باید همیشه در نظر داشته باشیم.

حورا نژاد صداقت - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها