به گزارش جام جم ورزشی، هر سال و با فرارسیدن فصل تابستان تب مدارس فوتبال و ثبتنام در آنها به منظور توجه به استعدادهای ذاتی فرزندان این مرز و بوم مورد توجه و اقبال خانوادهها قرار میگیرد؛ مدارسی که در سطح وسیع با مجوز و بدون مجوز در سطح شهر پراکنده هستند و بعضا نیز با یدک کشیدن نام بزرگان فوتبال کشور به دنبال این هستند تا توجه خانوادهها را به خود جلب کنند.
این فعل و انفعال در شرایطی صورت میگیرد که گزارشهای مربوط به تخلفات صورت گرفته در مدارس فوتبال نیز کم نیست و پروندههای زیادی در این مورد تشکیل شده تا به دنبال مسائل و مشکلات موجود، سازمان لیگ بتازگی اعلام کند که این مدارس باید زیر نظر باشگاههای فوتبال فعالیت کرده و هر باشگاه مدارس فوتبال خاص خود را داشته باشد تا به این طریق کنترل و نظارت در رابطه با عملکرد آنها بهتر صورت گیرد.
اما براستی این سیاست میتواند شرایط آشفته مدارس فوتبال در ایران را ساماندهی کند؟
دور شدن از هدف
در حالی که در تعریف اهداف تاسیس مدارس فوتبال مواردی همچون گسترش و توسعه فوتبال، آموزش پایه و علمی فوتبال، شناسایی و کشف استعدادهای برتر در سنین پایین و شکوفایی آنها و غنیسازی اوقات فراغت نونهالان و نوجوانان به منظور پشتوانهسازی برای تیمهای ملی در ردههای سنی مختلف مورد توجه قرار گرفته، اما آنچه در مدارس فوتبال فعلی مورد توجه نیست، اهدافی است که به آنها اشاره شد. اهدافی بلند و قابل توجه که به طور طبیعی اگر طی 15 سال گذشته مورد توجه قرار میگرفت و سالی یکی دو نفر نیز در هریک از این مدارس در سطح کشور به فوتبال ملی ما معرفی میشدند، امروز نباید با فقر بازیکن در هیچ ردهای در سطح ملی مواجه باشیم.
وحید امیری، بازیکن سابق تیمهای وحدت و استقلال تهران که اکنون به عنوان مدیر مدرسه فوتبال فعالیت دارد، با اشاره به این که مدارس فوتبال در کشور وضع نابسامانی دارند، مشکل را در ساختار بیمار فوتبال ایران جستجو میکند.
وی در توضیح این دیدگاه خود میگوید: برای این که ساختمان شیک و استانداردی ساخته شود، باید فونداسیون خوبی داشته باشیم تا با اتکای آن ساختمانی خوب و شکیل بالا برود که از بالا تا پایین آن همه چیز تابع نظم و قاعده خاصی باشد، اما بنیان فوتبال ما نحیف و ضعیف است و کسی اصلا به این نکته توجه ندارد که اگر خواهان فوتبالی پویا هستیم باید اصل آن که پایهاش باشد، درست کنیم. متاسفانه در این فوتبال آنچه مورد توجه نیست، فوتبال پایه و ردههای سنیاش است؛ ردههایی که باید مرحله به مرحله رشد کرده و کیفیت کارشان بهبود یابد تا در زمانی که به مرحله بزرگسالی میرسند فوتبالشان از هر نظر کامل باشد.
وی با اشاره به نگاه کاسبکارانهای که بر مدارس فوتبال حاکم شده، اضافه میکند: مشکل ما در این مورد خاص ابتدا به زیرساختها برمیگردد، چون زیرساختها و زمین چمن به اندازه لازم فراهم نیست، ما مجبور میشویم کلاسها را خارج از استانداردهای موجود و با تعداد زیادی از متقاضیان برگزار کنیم. خود ما زمینی را که در اختیار داریم به سه بخش تقسیم کردهایم و در هر کلاس نیز 30 نفر را پذیرش میکنیم، در حالی که طبق اصول کاری و استانداردها ما باید 18 نفر را در هر کلاس تحت آموزش قرار دهیم، آن هم در شرایطی که باید برای همین تعداد دانشآموز نیز بین سه تا پنج مربی را مورد استفاده قرار دهیم. بنابراین مشکل اولیه از همین جا شکل میگیرد که چون متقاضی زیاد است و امکانات محدود، کلاسها بالاتر از ظرفیت خود برگزار میشود و شرایطی که باید به عنوان الفبای کار مورد توجه مربیان و معلمان این کلاسها قرار گیرد، دانسته یا نادانسته مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
مهاجم پیشین تیمهای وحدت و استقلال، آموزش را موضوع مهمی میداند که نمیتوان هر کسی را تحقیق نکرده و بدون مدرک، مسئول آن در فوتبال کرد. وی که خود را شاگرد مکتب مربی بزرگی همچون علی محمد مرتضوی در باشگاه وحدت میداند، در این زمینه میگوید: در قدیم مربیان به بازیکنان قبل از هر چیزی درس زندگی میدادند؛ موضوعی که امروز اصلا در فوتبال ما مورد توجه نیست. در حالی که من معتقدم فوتبال ابزار تربیتی مهمی است که ضرورت دارد در مدارس فوتبال و قبل از هر کاری بدانیم سکان هدایت و آموزش نوگلان جامعه خویش را دست چه کسانی میدهیم. از این منظر من معتقدم مربیان مدارس فوتبال بیش از آن که مربی باشند باید معلم باشند تا بتوانند در کنار آموزشهای اولیه فوتبال، چگونه زیستن را نیز به نونهالان و نوجوانان یاد بدهند؛ موضوعی که کمتر در مدارس امروزی فوتبال مورد توجه بوده و معلوم نیست که بعضیها با کدام سابقه و پیشینهای، عهدهدار بحثهای آموزشی در مدارس فوتبال شدهاند. معتقدم بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهای موجود در این رابطه، از همین بیتوجهی بزرگ فوتبال ما ناشی میشود.
برای همین نیز مشاهده میشود که در مدارس فوتبال بیش از آنکه به دنبال شناسایی استعدادها و شکوفایی آنها باشند به دنبال این هستند که ببینند شغل پدر و مادر بازیکنان چیست. اگر ببینند بازیکن از خانوادهای است که مکنت مالی دارد، به انواع مختلف تلاش میکنند پول بیشتری را از آنها دریافت کنند. خود من یک بار سر زمین دیدم که یک مربی میخواست با پدر یک بازیکن شماره رد و بدل کند. خودم را به او رساندم و گفتم که چه معنی دارد شماره تلفن همراه پدر این بازیکن را گرفتهای؟ پاسخش جالب بود. گفت آخر دیدم این بازیکن به لحاظ برنامه تغذیهای مشکل دارد و خواستم با کار ویژه به او برنامه تغذیه بدهم. به او گفتم من که مدرک مربیگری درجه A آسیا با 15 سال سابقه کار را دارم به خودم اجازه نمیدهم در این مقوله وارد شوم، اما تو با مدرک C مربیگری، کارشناس تغذیه هم هستی؟! حرفم این است که اگر نظارت دقیق نباشد، امکان سرکیسه کردن خانواده بازیکنان هست، مثلا با انجام کلاسهای ویژه بدنسازی، تغذیه و... .
هیچ گونه نظارتی بر کار مدارس فوتبال نیست
امیری با اشاره به این که هیچ گونه نظارتی بر کار مدارس فوتبال صورت نمیگیرد، یادآور میشود: متاسفانه هیات فوتبال تهران به موضوع مهم نظارت به منظور جلوگیری و برخورد با تخلفهای صورت گرفته توجهی ندارد و کار به حال خود رها شده است. بیشک وقتی نظارتی نباشد زمینه هر گونه تخلفی هست و اصولا اگر همه چیز سر جای خود قرار داشت، امروز شاهد این نبودیم که سودجویان و دلالان مسئول مدارس فوتبال شوند.
وی با تصریح این که ساماندهی مدارس فوتبال امری شدنی، اما هزینهبر است، میگوید: ابزارهای نظارتی باید در این زمینه قوی عمل کنند. متاسفانه الان نظارت در حد صفر است و متمرکز نبودن مدیریتها در کنار چند قانونی موجود نیز باعث شده تا زمینه برای سوءمدیریتها فراهم شود. شاید اگر این نظارتها در مسیر قانونی خود انجام شود و کسی نیز از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکند، میتوان وضع نابسامان موجود را ساماندهی کرد.
اسمهای فریبنده
یکی از موضوعات اساسی در بحث مدارس فوتبال، اسمهای بزرگی است که در کنار این مدارس ردیف شدهاند. از مدرسه فوتبال مرحوم ناصر حجازی بگیرید، تا مدرسه فوتبال امیر قلعهنویی، محمد پنجعلی، فرشاد پیوس، بهزاد داداشزاده، محمود کلهر و... مربیان و بازیکنان شناختهشدهای که شاید تنها اسمشان پای این مدارس باشد، چه در غیر این صورت خودشان اصلا حضور فیزیکی ندارند و مربیان دیگری با مدرک و بیمدرک کار آموزش کلاسها را بر عهده دارند.
وحید امیری با اشاره به این مساله و در پاسخ به این پرسش که خانوادهها در بحث ثبتنام فرزندانشان در مدارس فوتبال به چه مواردی توجه کنند، میگوید: قبل از هر چیز خانوادهها باید به مراکز دارای مجوز و رسمی مراجعه کنند. توجه صرف به اسمها محلی از اعراب نمیتواند داشته باشد، بویژه در شرایطی که خیلیها به دنبال این هستند با تبلیغات فریبنده، توجه خانوادهها را جلب کنند. مثل این که بعضیها روی مدارس حرفهای فوتبال تبلیغ میکنند؛ موضوعی انحرافی که معلوم نیست با چه کارکردی میخواهند حرفهای عمل کنند. آن هم در شرایطی که کار و شیوه آموزشی نونهالان و نوجوانان فوتبال یکسان است. بنابراین خانوادهها باید قبل از آن که فرزندان خود را در این مدارس ثبتنام کنند، خوب تحقیق کنند و ببینند مدیری که اسمش پای مدرسه فوتبال نوشته شده، پای کار هست یا خیر و در وهله بعد هم چه مربیانی و با کدام پیشینه اخلاقی، رفتاری و آموزشی و علمی، کار آموزشی را در مدارس یادشده بر عهده دارند.
با تخلفات برخوردی نمیشود
ناصر فریادشیران، مربی ردههای پایه تهران نیز این موضوع را تائید کرده و میگوید: متاسفانه مدارس فوتبال فرصتی را فراهم آورده تا عدهای با سوءاستفاده از اسمشان، چند مدرسه فوتبال را در تهران به نام خود ثبت کنند؛ مدارسی که اسمشان این ذهنیت را ایجاد میکند که زیر نظر مربیان و بازیکنان سرشناس فوتبال ایران اداره میشوند، اما در مقام عمل این اتفاق نمیافتد تا مربیانی بیسابقه و بینام و نشان و بعضا بدون مدرک در راس این مدارس قرار گیرند.
مربی پایهای فوتبال تهران که سابقه زیادی در این زمینه دارد با اشاره به این که در کمال تاسف برخوردی با مدارس متخلف صورت نمیگیرد، میگوید: وضع مدارس فوتبال تهران اسفناک است و چون نظارتی صورت نمیگیرد امکان هر سوءاستفادهای هست. طی این سالها اگر هم به علت تخلفی مدرسه فوتبالی بسته شده است، بلافاصله شاهد این بودهایم که در منطقهای دیگر و با اسم جدید فعال شدهاند.
فریادشیران رویکرد تازه سازمان لیگ در فعالیت مدارس فوتبال زیر نظر باشگاهها را در صورت اجرایی شدن، مثبت ارزیابی میکند و میگوید: بیشک اگر باشگاهها در این زمینه متولی کار مدارس فوتبال باشند، پاسخگویی و نظارت بر کار آنها نیز راحت است، اما مشکل اینجاست که اکنون باشگاههای استقلال، پرسپولیس، پیکان، سایپا، پاس قوامین، نفت، نیروی زمینی، پارسه و مقاومت، 5 درصد تیمهای پایه حاضر در تهران را تشکیل میدهند و 95 درصد کار دست تیمهای خصوصی است.
پول بگیر، هر چقدر میتوانی
گرچه در بحث آییننامه مدارس فوتبال، مربیان در مدارس فوتبال درجهبندی میشوند تا هریک بر مبنای مدرک مربیگری و سابقه بازی در تیمهای ملی یا سابقه کارشان، مبلغی را به لحاظ آموزش در کلاسهای فوتبال دریافت کنند، اما شهریهای رسمی برای کار مدارس فوتبال تعیین و ابلاغ نشده است و به طور طبیعی هر مدرسهای هر چقدر که تیغش میبرد، میتواند از خانوادهها با ضابطه و بیضابطه دریافت کند. فریادشیران با اشاره به این موضوع میگوید: مبنای شهریهای برای کار مدارس تهران وجود ندارد و تازه اگر هم باشد کسی خود را پایبند به آن نمیداند. جالب آن که بعضا دیده شده که در ابتدای ثبتنام از بچهها در مدارس فوتبال، به آنها فرمی داده میشود که اطلاعات آن همه چیز را از جمله وضع شغلی و مالی خانوادهها در بر میگیرد. این مساله نیز با هدف خاص صورت میگیرد تا مسئولان مدارس فوتبال بتوانند با توجه به شرایط مالی هر بازیکن به طرق مختلف از والدین آنها پول دریافت کنند.
حساسیت کار در فوتبال پایه
فریادشیران در عین حال به موضوع مهمتری اشاره کرده و میگوید: کار در فوتبال پایه آنقدر حساس است که هر کسی که در این زمینه فعالیت میکند، باید ضمن دیدن آموزشهای لازم از تجربه لازم کار در ردههای سنی برخوردار باشد. حتی ساعتی نیز که برای تمرین کلاسهای آموزشی در مدارس فوتبال اختصاص داده میشود، خیلی مهم است؛ موضوعی که متاسفانه مورد توجه نیست و در تابستان گرم، بدترین ساعات تمرینی در ظهر به نونهالان و نوجوانان اختصاص داده میشود. آن هم در شرایطی که معمولا پزشکی نیز در این کلاسها حاضر نیست و خدای ناکرده اگر اتفاقی برای یک نونهال یا نوجوان پیش بیاید، معلوم نیست که چه کسی پاسخگو خواهد بود.
به هر صورت و در شرایطی که حرف و حدیث در این زمینه بسیار بوده و ما در این گزارش نخواستیم با ذکر مشخص تخلفات صورت گرفته در مدارس فوتبال، وضعی سیاه ترسیم کنیم، خانوادهها باید نهایت دقت را به خرج دهند تا فرزندان خود را در کلاسهایی ثبتنام کنند که بار فنی و آموزشی برای آنها در بر داشته باشد. بیشک اگر مدارس فوتبال به وظیفه ذاتی خود عمل کنند، میتوان از قبل کار آنها و با شناسایی استعدادهای فوتبالی، زمینه رشد و شکوفاییشان را فراهم ساخت؛ نکتهای که به نظر میرسد طی این سالها نسبت به آن غفلت شده است.
هیات فوتبال تهران و پولهایی که میگیرد
هیات فوتبال تهران برای این که نام مدارس فوتبالی را که خود مجوز فعالیتشان را صادر کرده در سایت این هیات قرار دهد، از هر یک از مدیران مدارس 130 هزار تومان دریافت کرده است.
هرچند اصولا هیات فوتبال وظیفهاش خدمترسانی است و نباید از بابت اطلاعرسانی پولی را اخذ کند، اما به نظر میرسد که وقتی بحث پول در میان است، این هیات نیز به هر بهانهای میخواهد از مدارس پول دریافت کند.
با توجه به فعالیت 75 مدرسه دارای مجوز که اسمشان در سایت هیات فوتبال تهران درج شده، این هیات هر سال از این راه ده میلیون تومانی کاسب میشود. جالب آن که هر سال نیز صاحبان مدارس باید برای تمدید مجوز خود نامهنگاری و دوندگی کرده و با انگشتنگاری و انجام مقدمات لازم، مجوز فعالیت دوباره را دریافت کنند.
عدهای از مدیران مدارس رسمی فوتبال با گلایه از این بابت میگفتند، اگر مجوزی صادر میشود، باید تا زمانی که تخلفی صورت نگرفته به قوت خود باقی بماند، نه این که برای تمدید مجوز، هر سال نیاز به کلی دوندگی و نامهنگاری باشد.این در شرایطی است که دهها برابر 75 مدرسهای که دارای مجوز هستند، در تهران بزرگ بدون مجوز فعالیت میکنند و کسی نیز تاکنون نتوانسته جلوی فعالیت غیرقانونی آنها را بگیرد.
حجتاله اکبرآبادی / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد