پژوهش‌گونه‌ای درباره وضعیت طلاق در کشور

آسیب‌های گسست در نظام خانواده

شما هم دعوتید: جشن طلاق با پیاز‌داغ

«جشن طلاق»! به اندازه کافی تکان‌دهنده است؛ آنقدر که تیتر یک روزنامه‌ها و مجله‌ها بشود؛ آنقدر که موضوع جالبی برای یک سخنرانی هشدارآمیز باشد؛ آنقدر که وقتی در یک مهمانی حرفش را بزنیم همه حواس‌شان به ما باشد. چه چیزی عجیب‌تر از اینکه یک زوج ماشین کرایه بکنند، گل مشکی بزنند، آتلیه بروند، کارت بدهند، مهمان دعوت کنند، کیک بگیرند، سالن اجاره کنند و... که چی؟ که ما می‌خواهیم طلاق بگیریم.
کد خبر: ۷۰۷۳۶۰
شما هم دعوتید: جشن طلاق با پیاز‌داغ

جام‌جم‌سرا: خب، می‌بینید که موضوع به اندازه کافی یا حتی بیشتر از آن جذاب است. اما آیا جشن طلاق واقعا وجود دارد؟


البته که هست

مثل خیلی از پدیده‌های خارجی که رسمی یا غیررسمی راه خودشان را باز می‌کنند و سر از زندگی ما درمی‌آورند، سال 88 یکی از رسانه‌ها از برگزاری جشن طلاق در ایران خبر داد و اصلا برای رسانه‌ها چه چیزی جالب‌تر از چنین خبری؟ پس اخبار برگزاری جشن طلاق در ایران با سرعت زیاد منتشر شد. خبرنگار یک خبرگزاری پربیننده در گزارشی مدعی شد که برای شرکت در مراسم جشن طلاق به یک تالار پرطمطراق شهر دعوت شده و نوشت: شام را که می‌خوری، عروس و داماد میکروفن به‌دست می‌آیند، همه گوش‌هایشان تیز می‌شود و چشم‌هایشان از حدقه بیرون می‌زند. انتظارها به سر می‌آید و آنها با افتخار می‌گویند که از این به بعد ما دیگه با هم زندگی نمی‌کنیم و کاملا توافقی از هم جدا شدیم. از حضور تک‌تک شما در جشن طلاق‌مون ممنونیم.

این تنها یک مورد از صدها نمونه انعکاس جشن طلاق در رسانه‌هاست. در آخرین مورد یک روزنامه، 17تیر امسال جشن طلاق را با تیتر «جشن الکی‌خوش‌ها» روی صفحه یک خود برد و حتی مدعی شد که برای جشن طلاق عروس و داماد به آریشگاه، بعد هم به باغ و آتلیه می‌روند.

رسانه‌ها آنقدر بر طبل هشدار درباره جشن طلاق کوبیدند که کار به خطبه‌های نمازجمعه هم کشید. امام جمعه شیراز جشن طلاق را مایه ننگ جامعه اسلامی دانست و آیت‌الله مکارم‌شیرازی هم درباره شیوع آن هشدار داد. اعضای شورای شهر، نمایندگان مجلس، کارشناسان و جامعه‌شناسان و خیلی‌های دیگر هم به مردم یادآوری کردند که جشن طلاق چه اندازه بد و خطرناک است؛ اما کسی از خود نپرسید آیا اصلا جشن طلاق هست؟

البته که نیست

در همه گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌ها هر چه برای یافتن شاهدی مبنی بر مستند بودن آنها تلاش کنید کمتر به نتیجه می‌رسید. تمام مطالب منتشر شده در این موضوع همراه با عکس‌های تزیینی هستند، درحالی‌که می‌شد عکس‌های محو و مات‌شده‌ای از مراسم یا کیک‌های مخصوص طلاق که نویسنده‌های گزارش مدعی وجود‌شان بودند، ضمیمه این مطالب باشد. توصیف‌های شبیه به هم، تخیلی و به‌اصطلاح «پشت میزی» هم ویژگی مشترک بیشتر این مطالب است. تلاش گزارشگر این نوشتار برای یافتن کسی که خودش در این جشن با آن مختصات ذکر شده در رسانه‌ها شرکت کرده باشد، بی‌نتیجه مانده است.

شاهد‌های غیرمستقیم

همه این گزارش‌ها البته هشدار داده و با جامعه‌شناسان هم گفت‌وگو کرده‌اند. اگر فرض جدی نبودن جشن طلاق درست باشد، پس کارشناسان درباره چه چیزی هشدار داده‌اند؟ بررسی ماجرا را با مجید ابهری شروع کردیم؛ جامعه‌شناسی که شاید برای نخستین‌بار 4سال قبل خبر برگزاری چنین جشنی را منتشر کرد.

او می‌گوید:‌‌ علت بیان چنین موضوعی در 4سال گذشته تجزیه و تحلیل مراسمی بود که هیچ‌کس دل خوشی از حضور در آن نداشت و من نیز بیشتر به‌دلیل کنجکاوی به آن مراسم رفته بودم.

دکتر ابهری تأکید می‌کند جشنی که او تجربه کرده بود بعد‌ها تنها در یکی‌ دو شهر بزرگ برگزار شد و کسی از تکرار آن استقبال نکرد. او معتقد است این جشن همه‌گیر نشده و افرادی که این مطالب را می‌نویسند فقط براساس شنیده‌ها مطالبی را بیان می‌کنند و خودشان چیزی ندیده‌اند.

از دکتر فاطمه دانشور، عضو شورای اسلامی شهر تهران هم که از او نقل قول‌هایی درباره جشن طلاق منتشر شده سؤال می‌کنیم که آیا خودش در یکی از این جشن‌ها حضور داشته است؟

خانم دانشور می‌گوید: جشن طلاق اینقدر که در رسانه‌ها درخصوص آن مانور داده می‌شود رواج پیدا نکرده. من تا به حال به چنین جشنی دعوت نشده‌ام اما در پیرامون خودم مشاهده کردم که برای جدایی از یکدیگر شیرینی پخش کردند و احساس شعف و شادمانی داشتند. این یعنی زشتی این پدیده در حال از بین رفتن است و من هم هشدار دادم.

بیشتر گزارش‌های موجود درباره جشن طلاق مدعی برگزاری جشن در تالار‌های بزرگ و طراحی کارت‌های مخصوص این مراسم شده‌اند، بی‌آنکه تصویری از آن منتشر کنند. یکی از این گزارش‌ها حتی نقل‌قول‌هایی از کارت‌فروش‌های میدان بهارستان آورده. راه میدان بهارستان برای ما هم باز بود. در راسته کارت‌فروش‌ها همه از وجود کارتی برای جشن طلاق ابراز بی‌اطلاعی کرده و می‌گویند که تا‌کنون حتی یک نفر هم برای سفارش کارتی با عنوان جشن طلاق به آنها مراجعه نکرده است.

محمدی، یکی از فروشندگان قدیمی می‌گوید: ‌از بچه‌پولدار‌ها هیچی بعید نیست اما اینجا صنف ماست، پرنده پر بزند آمارش را می‌گیریم. پای سابقه‌ام قسم می‌خورم که چنین چیزی نبوده چون اگر بود همکارها خبر می‌دادند.

مدیر تالار سیاره در همان میدان بهارستان و مدیر مجتمع پذیرایی پونک هم تقریبا همان حرف کارت‌فروش‌ها را تکرار می‌کنند؛ اینکه خودشان چنین کاری نکرده‌اند و در این صنف هم‌چنین اتفاقی اگر بیفتد خبردار می‌شوند.

مدیر مجتمع پذیرایی پونک می‌گوید: من حاضر نیستم پول بگیرم که یک عده برای طلاق که منفور‌ترین حلال خداست توی تالار من جشن بگیرند. راستش را بخواهید از خدا می‌ترسم.

آیا ممکن است؟

البته آمار طلاق بالاست، البته طلاق همیشه بد نیست، البته زوج‌ها باید یاد بگیرند بعد از طلاق چطور زندگی کنند، البته فرزندان طلاق باید بالاخره یک جوری با این مسئله کنار بیایند اما همه اینها دلیل نمی‌شود که ما مدعی شویم کسانی که طلاق می‌گیرند جشن برگزار می‌کنند و این موضوع را در سطح کلان برجسته کنیم.

دکتر جعفر بای، کارشناس آسیب‌های اجتماعی مرکز پیشگیری از وقوع جرائم اجتماعی قوه قضاییه، با اشاره به این نکته که وجود جشن طلاق به این فراوانی که رسانه‌ها اعلام می‌کنند، در جامعه واقعیت ندارد، می‌گوید:‌ اگر قرار است 2 نفر از هم جدا شوند و زندگی آنها از هم پاشیده شود گرفتن جشن برای جدایی آن هم برای مغضوب‌ترین حلال خداوند معنایی ندارد. ممکن است این جشن‌ها در بعضی از کشورهای اروپایی که خیلی مقید به خانواده نیستند اتفاق بیفتد اما این موضوع با فرهنگ و زیرساخت‌های جامعه ما همخوانی ندارد و مسلما هیچ پدر و مادری راضی نمی‌شوند به جشن طلاق فرزندشان بروند.

او شیوه انتشار آمار در رسانه‌های ایران را هم نقد می‌کند؛‌ «متأسفانه آمارهایی که در هر زمینه‌ای اعلام می‌شود مرجع واحدی ندارند و هرکس به‌خود اجازه می‌دهد در هر زمینه‌ای آماری را با استناد به پژوهشی که انجام داده اعلام کند. در مورد همین طلاق و ازدواج برخی کارشناسان آمارهایی اعلام می‌کنند که با واقعیت درون جامعه همخوانی ندارد. نتیجه چنین هشدار‌های بی‌اساسی این است که جوانان دچار نوعی سرخوردگی و یأس می‌شوند و دیگر میلی به تشکیل خانواده ندارند، چرا که با خود محاسبه می‌کنند ممکن است در آینده‌ای نزدیک آنها نیز جزو آمار طلاق به‌حساب آیند و با وجود این، عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند و زندگی مجردی را برمی‌گزینند.»

دکتر سیما فردوسی‌ نیز با اشاره به این نکته که در سفرهایی که به آمریکا و انگلیس داشته عمومیت داشتن چنین جشنی را احساس نکرده می‌گوید:‌ من با طلاق مخالف نیستم و نمی‌گویم که افراد باید بسوزند و بسازند تا به پای هم پیر شوند ولی جشن طلاق نه تنها متداول نیست بلکه چون اساساً انسانی هم نیست مورد توجه جدی قرار نگرفته. به‌نظرم رسانه‌ها شلوغش کرده‌اند.

به‌نظر می‌رسد عده‌ای از رسانه‌ها، کارشناسان و جامعه‌شناسان پدیده را شناسایی کرده و درباره‌اش حرف زده‌اند اما کمی پیازداغ ماجرا زیاد شده است. هشدار درباره چنین آسیب هایی خوب است اما اگر نتیجه‌اش این باشد که آمار طلاق که بالاست، برایش جشن هم می‌گیرند، پس چرا ازدواج کنیم، آن وقت تبدیل به ترس شده که حتما خوب نیست.(مهدیه تقوی راد/ همشهری آنلاین)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
كاظمی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
۰
۰
سلام.زوجی كه میخوان از هم جدا بشن مهم نیست كه جشن طلاق بگیرن یا نگیرن و بدون جشن از هم جدا بشن مهم اینه كه تصمیم گرفتن از هم جدا بشن این همه غوغا كه جشن طلاق چیه و نباید جشن بگیرن و ازاین حرفا توی رسانه ها رد و بدل میشه اما یه نفر نپرسیده كه با جشن یا بی جشن چرا باید كار جوونای ما به طلاق بكشه اینا چه جشن بگیرن و چه نگیرن از هم جدا میشن و آمارشون هم روز به روز داره افزایش پیدا میكنه چرا سن ازدواج این همه بالا رفته چرا همه دارن سوق پیدا میكنن به زندگی مستقل یك نفره واقعا چرا؟

نیازمندی ها