هنوز عدهای چالش دارند بر سر این که بالاخره سپاسگزاری را با ذال بنویسند یا با «ز»، عدهای هنوز چند ثانیه مکث میکنند که برای نوشتن آنفلوآنزا، آی با کلاه دوم را بنویسند یا نه؛ خیلیها مرددند میان ت، ط، ث، س،ص، ق ، غ و ذ، ز، ض و ظ.
همین تردید و دودلی است که دیکته بعضی از ما را ضعیف کرده، همین است که وقتی برای یک مطلب در اینترنت کامنت میگذاریم، یا در شبکههای اجتماعی اظهارنظر میکنیم، یا نظرمان را به شیوه پیامکی ارسال میکنیم، دیکته کلمات از زیر دست بعضیهایمان درمیرود و شکل غلط واژهها را مینویسیم.
ما زیاد کتاب نمیخوانیم و کمتر سراغ منابع مکتوب میرویم، خیلی از ما هنوز فرهنگ شفاهی را میپسندیم، سنت گوش دادن به حرف دیگران و منتظر ماندن برای شنیدن روایات و اطلاعات از زبان آدمها.
دیدن و گوش دادن هنوز هم برای خیلی از ما راحتتر از خواندن است، پس عجیب نیست که چشم بعضی از ما با دیکته کلمات ناآشناست و برای نوشتن واژههای نه چندان پیچیده، اسیر حروف مشابه میشویم و مردد میمانیم میان ت و ط.
این که نوشتن به زبان فارسی گاهی پرغلط میشود به سیستم آموزشی ما نیز مربوط است، به جدی گرفته نشدن درس ادبیات در برخی سالها و به بیمیلیهای دانشآموزان برای نوشتن.
اما اگر ما مردمی کتابخوان بودیم، اگر دیکته کلمات مدام از جلوی چشممان میگذشت، اگر ادبیات فارسی در مدرسه و دانشگاه، درسی ویژه و پراهمیت بود یا اگر برخی مفاهیم را درک میکردیم (مثل این مفهوم که «گزاردن» به معنی به جا آوردن است) آن وقت به احتمال زیاد کم پیش میآمد که دیکته زبان مادری را به غلط بنویسیم ولی حالا که این اتفاقات نمیافتد، ما مردمی هستیم که غلت املاعیمان ضیاد اسط.
مریم خباز - گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد