پایگاه اینترنتی قنطره طی گفتوگویی با یهودا شائول به بررسی حوادث جنگ اخیر علیه باریکه غزه و پیامدهای ناشی از ادامه اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در فلسطین پرداخته است که در ادامه، متن کامل این مصاحبه را میخوانید.
جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه باریکه غزه نقطه اوج اقدامات خشونت بار این رژیم علیه مردم غزه است. آیا شما این مساله را تائید میکنید؟
برای پاسخ به این سوال نیازمند مطالعات و پژوهشهای بیشتری هستیم، اما واقعیت این است که اسرائیل در جریان این عملیات از راهبردهای جدیدی استفاده کرده است که در گذشته مورد استفاده قرار نگرفته بود. به عنوان مثال، یکی از سربازان ارتش که در جنگ «سرب گداخته» علیه غزه در سال 2009 حضور داشت، در شهادت خود در برابر سازمان «شکستن سکوت» داستانی را که در نخستین روزهای آن جنگ اتفاق افتاده بود، این طور تعریف کرده است که وی در جریان انجام ماموریت، دو یا سه فلسطینی را دیده بود که از منزلشان در فاصله 200 متری او خارج شده و پس از مدت کوتاهی دوباره به این منزل بازگشته بودند. این نظامی اسرائیلی از طریق گوشی بیسیم خود جزئیات این حادثه را به فرماندهان ارتش صهیونیستی اطلاع داده بود و آنها بلافاصله یک جنگنده را مامور بمباران منزل فلسطینیان میکنند. نظامی مذکور از این ماجرا بشدت متعجب میشود و اعتراض خود را نسبت به وقوع چنین حادثهای اعلام میکند. وی گفته بود این افراد فلسطینی غیرمسلح بودند و هیچ تهدید مستقیمی را متوجه ارتش اسرائیل نمیکردند، اما ماموران سازمان اطلاعات «شاباک» مدعی شده بودند صاحب این منزل عضو فعال جنبش حماس بوده و ما چارهای جز بمباران آن نداشتیم.
ارتش صهیونیستی عملا منزل این شهروند فلسطینی را هدف قرار داد و با خاک یکسان کرد. این در حالی بود که چند زن و کودک در داخل آن سکونت داشتند. چنین اقداماتی در جریان عملیات «سرب گداخته» ارتش اسرائیل علیه نوار غزه بندرت اتفاق میافتاد، اما در جریان جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه غزه که به عملیات «صخره سخت» شهرت یافته است، این گونه حوادث به استراتژی کلی ارتش اسرائیل تبدیل شده است و ارتش با وجود اطلاع از حضور خانوادههای فلسطینی در داخل منازلشان، آنها را بمباران و خانههایشان را تخریب میکند.
این تحولات صورت گرفته در عرصه فرماندهی جنگ و گرایش فرماندهان ارتش عبری به سمت اقدامات خشونتبار را ناشی از چه مسالهای میدانید؟
اوضاع ارتش اسرائیل در جریان هر یک از جنگهایی که به مرور زمان روی میدهد روز به روز بدتر میشود و ما به عنوان اتباع اسرائیل میدانیم این نهایت تنزل اخلاقی است که در جریان یک جنگ به آن رسیدهایم. این نقطه آغاز عملیات بعدی خواهد بود و اوضاع به همین روال ادامه پیدا خواهد کرد. در همین راستا، عملیات صخره سخت ارتش اسرائیل از آنجایی شروع شد که عملیات سرب گداخته سال 2009 در آنجا متوقف شده بود؛ با این تفاوت که در جریان جنگ اخیر دلایل و بهانههای احمقانه و جنونآمیزی برای تجاوز به غزه مطرح میشود؛ به گونهای که ارتش اسرائیل بیپروا اقدام به ریختن بمبهای هشداردهنده کوچک روی بام منازل میکند تا به قول خودش فرصت کمی به اهالی یک منزل برای ترک آن قبل از تخریب داده باشد. لکن ما میدانیم حتی در صورتی که ارتش از حضور خانوادههای فلسطینی در داخل منازل اطلاع داشته باشد، باز اقدام به بمباران آنها میکند و تمام اعضای یک خانواده را به خاک و خون میکشد.
آیا در جریان جنگ اخیر، نگاه صهیونیستها نسبت به فلسطینیان تغییر کرده است؟
برای فهم انگیزه عملیات نظامی ارتش اسرائیل باید واقعیت این رژیم را به صورت دقیق مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. واقعیت این است که هیچ کدام از سربازان ارتش اسرائیل نیازی به شستوشوی مغزی برای شرکت در جنگها علیه فلسطینیان ندارند؛ زیرا اوضاع در داخل اسرائیل بشدت پیچیده بوده و باور آنها این است که یا باید ما اینجا باشیم یا فلسطینیها. آنها اعتقاد دارند که تمام کارهایشان درست است و در مقابل، تمام اقدامات فلسطینیان نادرست. جامعه اسرائیل در کل در شرایط بسیار بدی به سر میبرد. ما بیش از 67 سال است در شرایط اشغالگری بهسر میبریم. افکار عمومی جامعه اسرائیل احساسات و عواطف خود را از دست داده است و دیگر نمیتواند به فلسطینیها به چشم «انسان» نگاه کند. آنها هیچ توجه و اهمیتی به درد و رنج و مصیبتهای طرف مقابل ندارند و امروزه همبستگی با فلسطینیان در اسرائیل تقریبا نوعی جرم و جنایت محسوب میشود، حتی اگر این مساله از زبان کودکان بیان شود.
این شرایط چه بازتاب و تاثیری بر نظامیان صهیونیست دارد؟
بیشک یک نظامی اسرائیلی در حال خدمت به دقت درباره کارها و اقدامات خود فکر میکند و درصدد تکرار آنچه درست میپندارد و ترک آنچه اشتباه تلقی میکند، برمیآید. آنها در برخی مواقع اقدام خاصی را در ذهنشان مجسم میکنند و با خود میگویند هیچ کس نمیتواند چنین کاری انجام دهد، اما یک هفته بعد ناگهان همین کاری که از نظر وی نشدنی بود، از خود او سر میزند. به این ترتیب، افراد بهصورت آهسته و پیوسته تمام خطوط قرمز را زیرپا میگذارند و پس از عبور از خطوط قرمز متعدد متوجه میشوند که دیگر از اصولشان تخطی کردهاند.
به عنوان مثال، وقتی یک نظامی در آغاز خدمت نظامیاش نیمههای شب به منزل یک فلسطینی حمله و تمام اعضای خانواده را بیخواب میکند، با مشاهده صحنههای گریه کودکان در درون خود احساس میکند کار درستی نکرده است، اما پس از مدت کوتاهی در اثر تکرار به این کار عادت میکند و بهتدریج این مساله را فراموش میکند که با عملش یک خانواده را آزار داده و زندگیشان را منقلب کرده است.
آیا وقتی دوران خدمت نظامی را سپری میکردید تجارب مشابهی داشتید؟
اجازه بدهید داستانی درباره تجارب کاری خودم در اسرائیل نقل کنم. سال 2002 من به همراه یگان نظامی محل خدمتم به ماموریتی در اردوگاه آوارگان جنین در نزدیکی شهر رامالله اعزام شدم. ما به مدت یک هفته اقدام به تفتیش خانه به خانه منازل فلسطینیان میکردیم و این عملیات با مسابقات جام جهانی همزمان شده بود. قرار بود مبارزه مهمی میان تیم برزیل و یک تیم دیگر برگزار شود که همه ما دوست داشتیم آن شب آن را تماشا کنیم. فرمانده یگان ما از طرفداران تیم برزیل بود و به همین دلیل ما عملیات را نیم ساعت قبل از آغاز مسابقه متوقف کردیم. سعی کردیم منزلی را پیدا کنیم که ماهواره داشته باشد و بتوانیم مسابقه را در آن منزل تماشا کنیم. بالاخره یک منزل را پیدا کردیم و به صورت سرزده وارد آن شدیم و تمام اعضای خانواده را در زیرزمین خانه حبس کردیم و خود به تماشای مسابقه نشستیم. چنین کاری برای ما کاملا عادی و رضایتبخش بود و هیچ کسی از ما به درست بودن یا نبودن این مساله فکر نکرد یا درباره آن شک و تردیدی به خود راه نداد.
چرا در داخل اسرائیل هیچ گونه اعتراضی نسبت به حمله این رژیم به غزه صورت نمیگیرد؟
فضای عمومی حاکم بر اسرائیل بسیار ناگوار و نامساعد است و حتی میتوان گفت بهمراتب بدتر از فضای حاکم بر جامعه اسرائیل در زمان جنگ سال 2012 ارتش علیه غزه است. فضا به هیچ وجه برای اعتراض نسبت به عملیات نظامی ارتش در غزه فراهم نیست، البته منظورم رسانههای گروهی نیست، بلکه شمار زیادی از تظاهراتکنندگان مخالف جنگ در شهرهای تلآویو و حیفا از سوی برخی گروهکهای اسرائیلی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. حتی برخی از این افراد به بیمارستان منتقل شدند، اما پلیس در قبال این شرایط هیچ کار خاصی نمیکند.
در عین حال، برخی سیاستمداران و مسئولان برجسته در اظهارات مطبوعاتیشان خواستار تخریب و انهدام کامل برخی محلهها و مناطق در نوار غزه هستند. یک استاد دانشگاه «بار ایلان» هم در جریان گفتوگو با یک شبکه رادیویی، خواستار اعمال قدرت بر مبارزان مقاومت از طریق تجاوز به نوامیسشان شده بود! متاسفانه میدان مانور تندروها در داخل اسرائیل خیلی گسترده است و در مقابل، هیچ تریبونی برای مخالفان و منتقدان وجود ندارد و نمیتوانند صدایشان را به جایی برسانند.
اما این شرایط باعث تخریب وجهه رژیم صهیونیستی در غرب شده است. با مشاهده واکنشهای تند و انتقاد آمیز در سراسر جهان چه احساسی به این تندروها دست میدهد؟
درست است که وجهه اسرائیل تخریب میشود، اما همچنان به اشغالگری و شهرکسازیهای خود ادامه و به این ترتیب، دامنه حکومت نظامی خود علیه فلسطینیان را بسط و گسترش میدهد. اسرائیل درصدد فرار از میدان این جنگ نیست، بلکه برعکس، سعی در اعمال سلطه بیش از پیش در این منازعه دارد. ما برای ادامه اشغالگریمان در فلسطین دست به هر کاری میزنیم، اما من به عنوان یک شهروند اسرائیلی احساس میکنم اظهارات ضداسرائیلی برخی تظاهرکنندگان در اروپا بشدت نگرانکننده شده است. این اظهارات موجب میشود اسرائیل احساس کند «همه جهانیان با ما مخالف هستند.»
شما به عنوان یک فعال صلح چه احساسی در قبال این اوضاع دارید؟
من فعال ضدجنگ یا طرفدار صلح نیستم، اما با خشونتی که از سوی ارتش اسرائیل اعمال میشود، مخالف هستم. علاوه بر این، من مخالف کشتار انسانها به دلیل بیتوجهی به خواستههای ما هستم. آیا کسی در جهان وجود دارد که چنین منطقی را قبول کند؟ بیشک بسیاری از اسرائیلیها به فعالان سازمان شکستن سکوت به چشم خیانتکار نگاه میکنند. اگر شما ده سال قبل به من میگفتی روزی نزدیک به هزار نظامی اسرائیلی به کمپین شکستن سکوت خواهند پیوست، حتما به این حرف شما میخندیدم، اما واقعیت این است که امروز بیش از هزار سرباز اسرائیلی نظراتشان را تغییر دادهاند و روایتهای آنها درباره ماهیت واقعی اسرائیل براحتی به اطلاع افکار عمومی جامعه اسرائیل میرسد.
برخی ناظران سیاسی معتقدند تهدید بزرگ متوجه امنیت رژیم صهیونیستی در وجود جنبش حماس خلاصه نمیشود، بلکه این تهدید بزرگ همان ادامه اشغال سرزمین فلسطین است. نظر شما در این باره چیست؟
من این مساله را قبول دارم و در عین حال، تنها راه برخورداری یهودیان از حق تعیین سرنوشت خود در داخل اسرائیل را توقف روند محروم کردن فلسطینیان از همین حق میدانم. در واقع، نحوه تعامل با فلسطینیان بزرگترین تهدید برای اسرائیل به شمار میرود و باعث تضعیف مشروعیت بینالمللی این رژیم میشود. من به منطق «یا ما یا آنها» اعتقاد ندارم و حتی بهتر است بگویم به عکس این منطق اعتقاد دارم. در همین راستا باید حقوق و کرامت فلسطینیان به رسمیت شناخته شود. ما در اسرائیل با نبردی بزرگتر به منظور تغییر نگرش جامعه و فضای حاکم بر آن مواجه هستیم. سوالاتی که در این شرایط مطرح میشود این است که ما به عنوان یک جامعه چه برداشت و تصوری از خودمان داریم؟ ویژگیهای کشوری که ما در آینده میخواهیم در آن زندگی کنیم چه باید باشد؟ آیا ما واقعا قصد داریم تمام خانوادههای بیگناه فلسطینی را بمباران و نابود کنیم؟!
منبع: پایگاه اینترنتی قنطره / مترجم: یوسف رضازاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم
رئیس صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد