بر خلاف آنچه ممکن است به نظر برسد بیماریهای نقص ایمنی، خود ایمنی و آسم و آلرژی یک بیماری نادر محسوب نمیشود؛ این در حالی که 70 تا 90 درصد بیماران از بیماری خود بی خبر هستند و این بیماری در بی خبری و خاموشی زندگی آنها را در معرض خطر قرار داده است. اما تشخیص بموقع و درمان بیماری، نه تنها میتواند آنها را از خطر مرگ نجات دهد، بلکه میتواند تضمین کننده ادامه مسیر زندگی آنها باشد.
با دکتر نیما رضایی، متخصص ایمنولوژی و مدیر بیمارستان مرکز طبی کودکان درباره ماهیت این گروه از بیماریها گفت و گو کردهایم.
عملکرد سیستم ایمنی بدن تا چه اندازه اهمیت دارد که نقص در آن میتواند چنین پیامدهایی به همراه داشته باشد؟
ایمنی به معنی دفاع است، یعنی درواقع علم ایمنولوژی یا ایمنیشناسی به سیستم دفاعی بدن مربوط است. ما در بدن ارگانهای مختلفی داریم که هریک از آنها در عملکرد سیستمهای مختلف بدن مانند گوارش، تنفس، دستگاه ادراری و سیستم عصبی نقش مهمی ایفا میکنند. یکی از سیستمهای حیاتی بدن انسان سیستم دفاعی است. کار این سیستم دفاع از بدن در مقابل عوامل بیگانه و بیماریزاست. سیستم ایمنی بدن میتواند خودش هم مانند دیگر سیستمهای بدن دچار بیماری شود. برای مثال شاید درباره آلرژیها شنیده باشید. گفته میشود آلرژی بر اثر ازدیاد حساسیت یا واکنش بیش از حد سیستم دفاعی بدن ایجاد میشود. سیستم دفاعی بدن باید یک آستانه تحمل و فعالیت طبیعی داشته باشد. اگر سیستم دفاعی بدن به مادهای که وارد بدن میشود واکنش بیش از حد نشان دهد، میتواند به ایجاد کهیر، ابتلا به آلرژی و سوزش چشم یا مشکلات تنفسی و آسم منجر شود. پس درواقع این علائم ناشی از ازدیاد فعالیت سیستم ایمنی بدن است.
به طور کلی چه بیماریهایی در گروه بیماریهای ایمنی قرار میگیرند؟
یکسری از بیماریها به عنوان نقص ایمنی شناخته میشوند. در حقیقت در این بیماریها سیستم ایمنی بدن کار نمیکند یا در عملکرد آن نقصی وجود دارد. یعنی برخی سربازها که وظیفه دفاع از بدن را به عهده دارند، کارشان را بدرستی انجام نمیدهند و نمیتوانند از بدن دفاع کنند. در چنین شرایطی عوامل بیگانه به بدن حمله میکنند و به آن آسیب میرسانند. گروهی دیگر از بیماریهای مربوط به سیستم ایمنی بدن، بیماریهای خودایمنی یا اتوایمن هستند. یعنی درواقع بدن علیه خودش واکنش نشان میدهد و خودی و ناخودی را نمیشناسد. به جایی رسیده است که بدن بهعنوان یک سیستم یکپارچه، یکی از اعضا یا ارگانهای بدن را بهعنوان بیگانه شناسایی میکند و نسبت به آن واکنش نشان میدهد و این واکنش موجب میشود التهابی در بدن ایجاد شود. این واکنش ممکن است بر اثر خطای سیستم دفاعی بدن درخصوص شناخت عوامل بیگانه باشد و در هریک از ارگانهای بدن رخ دهد.
چگونه و در چه شرایطی سیستم ایمنی بدن دچار نقص میشود؟
نقص سیستم دفاعی بدن وقتی اتفاق میافتد که یکی از اجزای سیستم دفاعی بدن به صورت کمی یا کیفی اشکال دارد و نمیتواند بخوبی کارش را انجام دهد. نقص سیستم دفاعی بدن میتواند اولیه یا ثانویه باشد. از بیماریهای نقص ایمنی ثانویه میتوان HIV را نام برد. وقتی ویروس HIV به بدن حمله میکند، فرد به بیماری ایدز مبتلا میشود. در این بیماری سیستم ایمنی بدن به طور ثانویه تخریب میشود که این نقص سیستم ایمنی ثانویه است. فردی که سرطان میگیرد و درمان میشود یا تحت شیمیدرمانی قرار میگیرد یا رادیوتراپی میشود نیز به نقص سیستم ایمنی دچار میشود. در همه این راهکارها سیستم ایمنی مهار و به طور ثانویه سیستم ایمنی بدن ضعیف میشود. فردی که سوءتغذیه یا مشکل گوارشی دارد، وقتی نتواند مواد غذایی مورد نیاز بدن راجذب کند با ضعف سیستم ایمنی مواجه میشود. گاهی به علل مختلف از جمله ابتلا به بیماری خودایمن مجبور میشوند طحال فرد بیمار را بردارند یا فرد تصادف میکند و بناچار طحال او برداشته میشود یا به طور کلی ارگانی از بدن او را برمیدارند، اینها نقص سیستم ایمنی ثانویه است. در این افراد سیستم ایمنی بدن به طور ثانویه دچار نقص میشود. در نقص ایمنی اولیه یک نقص ژنتیکی وجود دارد که این نقص ژنتیکی موجب میشود فرد آن پروتئین یا سلولی را که باید تولید کند، نتواند تولید کند. بیش از 220 نوع بیماری نقص ایمنی اولیه مختلف وجود دارد.
آیا بیماریهای نقص ایمنی اولیه از زمان تولد خود را نشان میدهد؟
خیلی از این بیماریها از بدو تولد خودش را نشان دهد. بیش از 220 نوع مختلف بیماری نقص ایمنی اولیه داریم، یعنی با یک بیماری سروکار نداریم و این 220 نوع طیفی را تشکیل میدهند. در یک سر طیف، ما بیماری را داریم که کمبود انتخابی IGA است یعنی ایمن گلوبولین A که فقط ناشی از کمبود همین ایمنوگلوبولین است. ممکن است علائم بیماری فقط شبیه علائم سرماخوردگی یا اسهال باشد. در بیش از نیمی از موارد این بیماری شناخته نمیشود. یعنی فرد سرما میخورد و اسهال هم دارد. ممکن است به پزشک هم مراجعه کند و هیچ مشکلی هم برای او ایجاد نشود. این بیماری کمعلامت است. سوی دیگر این طیف، بیماریای داریم به نام مختلط شدید. در این بیماری سلولهایی که برای دفاع بدن حیاتی است، وجود ندارد. بنابراین سیستم دفاعی بدن نمیتواند بخوبی با عوامل بیماریزا و بیگانه مبارزه کند و گفته میشود این گروه از بیماران تولد سال اول خودشان را نمیبینند. البته اگر تشخیص و درمان بموقع بیماری انجام نشود. پس بیماریهای نقص ایمنی یک طیف وسیع است که از یک بیماری کمعلامت یا بیعلامت شروع میشود و در نهایت به یک بیماری شدید ختم میشود. شدت بیماری به این بستگی دارد که چه سیستم دفاعیای درگیر شده باشد. شاهبیت علامت بیماری یا علامت اصلی بیماری عفونتهاست. عفونتهای شدید و تکرارشونده در ارگانیسمهای غیرمعمول و عفونتهایی که به آنتیبیوتیک تزریقی نیاز دارد. بیماریهای خودایمنی و سرطان هم در بیماریهای نقص ایمنی دیده میشوند. یعنی ابتلا به چنین بیماریهایی هم میتواند از علائم ابتلا به بیماریهای نقص ایمنی باشد. مهم این است که بتوان بیماری را بموقع تشخیص داد تا درمان مناسبی برای آن در نظر گرفته شود.
در چه شرایطی بیمار نقص ایمنی میتواند به زندگی عادی خود ادامه دهد؟
بعضی بیماریهای نقص ایمنی بموقع تشخیص داده شده و درمان مناسب هم در نظر گرفته میشود. این گروه از بیماران به سن بلوغ رسیده، ازدواج کرده و بچهدار یا نوهدار شدهاند و با وجود ابتلا به این بیماری به زندگی ادامه دادهاند، اما متاسفانه در سطح دنیا 70 تا 90 درصد بیماران بموقع تشخیص داده نمیشوند. یعنی قبل از این که به پزشک مراجعه کنند بر اثر ابتلا به عفونتی جان خود را از دست میدهند یا ارجاع مناسبی انجام نمیشود که بتوان از روش درمانی مناسبی برای درمان این فرد استفاده کرد. بیماری بیشتر در بچگی دیده میشود. اما بعضی از انواع بیماری ممکن است در سنین بلوغ خود را نشان دهد. یعنی بروز اولیه بیماری ممکن است در بزرگسالی باشد. باید تاکید کرد در کشور ما بروز بیماریهای نقص ایمنی بیشتر است. چون فراوانی ازدواجهای فامیلی در کشور ما و به طور کلی در خاورمیانه بیشتر است.
اگر بیماری با توجه به وجود علائم خفیف به پزشک مراجعه نکند چطور متوجه میشود بیمار است؟
در مواردی که علائم خیلی خفیف است فرد بیمار ممکن است اصلا به پزشک مراجعه نکند و اهمیتی هم نداشته باشد و فرد بتواند بدون مواجه شدن با مشکل یا محدودیتی به زندگی عادی خود ادامه دهد. اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که حساسیت زیاد نداشته باشیم که هر کس به محض ابتلا به هر عفونتی تصور کند به یک بیماری نقص ایمنی مبتلا شده است. به کرات پیش میآید کودکی که مهدکودک میرود در یک بازه زمانی چند ساله دچار سرماخوردگیهای ویروسی میشود. این علامت نقص ایمنی نیست. ما برای بیماریهای نقص ایمنی علائم خاصی را مورد توجه قرار میدهیم. اگر کودکی در سال بیش از هشت بار به عفونت گوش مبتلا شود، بیش از دو بار در سال عفونت ریه پیدا کند، بیش از دو بار در سال دچار عفونتهای جدی شود، بیش از دوبار در سال سینوزیت شدید پیدا کند یا وقتی واکسن میزند واکنش غیرمعمول نشان دهد میتوان به نقص ایمنی مشکوک بود. کسی که بهرغم تغذیه خوب رشد نکرده و عفونت هم پیدا میکند هم مشکوک به نقص ایمنی است. بنابراین از یکسو نباید تصور شود هر عفونتی نشاندهنده نقص ایمنی است و از طرف دیگر باید حساسیت داشته باشیم. کودکی که مرتب دچار سرماخوردگی میشود و فاصله بین سرماخوردگیهای او کوتاه است پدر و مادر نباید به علت مشغلههای کاری این موضوع را نادیده بگیرند. اگر کودکی در سال پنج تا شش بار دچار بیماری عفونی جدی میشود که تب بالا دارد، احتیاج به تجویز آنتیبیوتیک دارد. متاسفانه در کشور ما اینطور باب شده که خیلیها در خانه یک داروخانه دارند و خودمان آنتیبیوتیک تجویز میکنیم که ممکن است بیمار به این آنتیبیوتیک جواب مثبت ندهد.وقتی بعد از یک هفته ادامه روند درمان را پیگیری میکنیم در این شرایط حتی کشت هم به ما جواب نمیدهد. چون آنتیبیوتیکی که بیمار خورده ،کشت را مخفی میکند و نمیتوان درمان مناسب انجام داد.
چه عواملی ممکن است به تشدید علائم بیماری منجر شود؟
مهمترین عامل در بیماریهای نقص ایمنی اولیه عوامل ژنتیکی است. اگر کسی در خانواده بیمار مبتلا به نقص ایمنی اولیه وجود داشته باشد یا سابقه فوت به علت عفونت مکرر در این خانواده وجود داشته باشد باید این موضوع را به پزشک اطلاع دهد تا بررسیهای لازم انجام شود. این مساله فرهنگی است. خیلی اوقات خانوادههایی که یک بچه فوت شده دارند این موضوع را کتمان میکنند. اتفاقا اطلاع از این موضوع برای پزشک معالج اهمیت زیادی دارد. برای مثال در بعضی مناطق خانوادههایی برای درمان مراجعه میکنند که میگویند شش بچه سالم دارند. اما بعد مشخص میشود که میگویند سه تا از فرزندانشان را به علت نداشتن امکانات از دست دادهاند. این موضوع بسیار مهم است و پزشک معالج باید از آن مطلع شود. پدر و مادر فامیل هستند و سه تا از فرزندانشان در همان سال اول فوت شدهاند. اینها باید پیش از این که صاحب فرزند جدیدی شوند برای مشاوره به پزشک مراجعه میکردند تا بررسی شود. افزایش آگاهی مردم مهمترین کار در پیشگیری از بیماریهای نقص ایمنی است یعنی این کار میتواند در پیشگیری، تشخیص بموقع و درمان بیماری نقش بسیار مهمی داشته باشد.اگر ما بیماری را بموقع تشخیص دهیم و درمان مناسبی برای آن در نظر بگیریم میتوانیم زندگی یک کودک را نجات دهیم اما اگر نتوانیم بیماری را بموقع تشخیص دهیم و بیمار را تحت درمان قرار دهیم منجر به ایجاد عوارض طولانیمدت برای بیمار میشود که میتواند به از دست دادن ریهها و مواجه شدن با مشکلات گوارشی منجر شود و حتی مرگ بیمار را به همراه داشته باشد.بنابراین افزایش آگاهی بسیار مهم است. درخصوص پیشگیری با توجه به اینکه اکنون غربالگری در کشور انجام نمیشود اگر موارد مشابهی از فوت مشکوک تا عفونت مکرر در خانوادهای وجود دارد باید این موضوع پیگیری شود.
آیا در بیماریهای نقص ایمنی ثانویه هم روند مشابهی وجود دارد؟
نقص ایمنی ثانویه بحث جداگانهای است. این گروه از بیماریها کاملا قابل پیشگیری است. وقتی شما میدانید بیماری ایدز از روش جنسی، خون و مادر به جنین منتقل میشود امکان پیشگیری وجود دارد، اما در زمینه بیماریهای سرطانی نقص ایمنی از عوارض بیماری است و نکته مهم این است که بدانید آیا با توجه به اینکه نقص ایمنی میتواند منجر به سرطان شود فرد قبلا دچار نقص ایمنی بوده و در مرحله بعد به سرطان مبتلا شده یا نقص ایمنی از عوارض سرطان است. در بیماران مبتلا به سرطان باید توصیههای لازم انجام شود و سیستم ایمنی بهطور مرتب تحت بررسی قرار گیرد تا بر اثر عوارض عفونت ناشی از نقص ایمنی فرد دچار عارضهای نشود. در این صورت ابتلا به سرطان موجب تضعیف سیستم ایمنی میشود. به عبارت دیگر بیماری سرطان، متاستازهای ناشی از آن و درمانهای رایج میتواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند. برای مثال فردی که سرطان گرفته و پیوند مغز استخوان میشود معمولا در بخش پیوند و در اتاقهای ایزوله بستری میشود تا تماس بیمار با محیط و عوامل بیماریزای محیطی کمتر شود و بیمار عارضه کمتری را تجربه کند.
بیماریهای خودایمن چه گروهی از بیماریها را شامل میشود؟
بیماریهای خودایمنی انواع مختلف دارند. یک سری از این بیماریها سیستم استخوان و مفاصل بدن را درگیر میکند مانند بیماری آرتریت روماتوئید که در این بیماری روماتیک فاکتور علیه مفصل واکنش نشان میدهد و مفاصل را از شکل اصلی خارج میکند. بیماریهای سیستمیک مانند لوپوس که چند ارگان از جمله پوست، مفاصل و قلب و چشم را درگیر میکند از دیگر بیماریهای خودایمن است. بیماری به واسکلرودرمی از بیماریهای خودایمن دیگر است. گاهی این گروه از بیماریها سیستمهای دیگر مانند سیستم عصبی را هدف قرار میدهد که نتیجه آن ابتلا به بیماری MS یا multiple sclerosis است که گفته میشود در آن یک پایه خودایمنی وجود دارد. این بیماری خودایمنی محدود به یک یا دو ارگان نمیشود یعنی سیستم دفاعی بدن در سیستمهای مختلف نقش دارد که طیف وسیعی از سقطهای مکرر تا درگیری سیستم تنفسی مانند آسم و سیستم گوارشی مانند بیماریهای التهابی روده را شامل میشود. اخیرا مشخص شده بیماری التهابی روده در کودکان از نقص ایمنی ناشی میشود. بعضی بیماریهای پوستی نیز نوعی بیماری خودایمنی است.
در زمینه نقص ایمنی در کشور چه اقداماتی انجام شده است؟
از زمانی که دکتر فرهودی بحث ایمنولوژی بالینی و آلرژی را در کشور مطرح کرد، نخستین اقدامات در این زمینه آغاز شد. در دوره دوم یک سری امکانات اولیه مانند تزریق ایمنوگلوبولین برای بیماران نقص ایمنی به وجود آمد. در فاز سوم یا دوره ده ساله سوم یعنی از سال 1377 زمانی که من دانشجوی پزشکی بودم تعدادی از استادان علاقهمند بخصوص دکتر آقامحمدی که به تحقیق در زمینه بیماریهای نقص ایمنی علاقهمند بودند و دانشجویانی مثل من که علاقهمند بودیم در این حوزه یک گام اساسی برداشته شود، متعهد شدیم کاری انجام دهیم تا بحث نقص ایمنی در کشور تغییر کند. در این پانزده سال اتفاقات مهمی را در کشور شاهد بودهایم.
ابتدا بانک اطلاعاتی بیماران نقص ایمنی تشکیل شد و در مرحله بعدی انجمن حمایت از بیماران نقص ایمنی راهاندازی شد. کنگرههای بینالمللی در زمینه نقص ایمنی در کشور برگزار شد که اولین کنگره سال 2005 با حضور مهمانان خارجی همراه بود. هر سال مهر ماه کنگره ایمنولوژی بالینی و نقص ایمنی با حضور مهمانان خارجی برگزار میشود. سیر مقالات و کتابهایی که در این سالها در زمینه نقص ایمنی چاپ شده، پیشرفت خوبی داشته و اکنون به جایی رسیده که بیش از 400 مقاله در این زمینه چاپ شده است در حالی که پیش از این هیچ مقالهای با این موضوع چاپ نشده بود. کشف بسیاری از ژنها با همکاری مستقیم ایران، از دیگر موفقیتهای به دست آمده است. ما بیماریهایی مانند نوتروپنی مادرزادی داشتیم. سال 1956 بیماری شرح داده شده بود، اما ژن بیماری سال 2006 در مجله ژنتیک Nature شرح داده و بعد از 50 سال ژن بیماری کشف شد. در این یک دهه بیش از ده ژن با همکاری محققان ایرانی کشف شده است. اگر این همکاریها نبود شاید بسیاری از این بیماریها هنوز یک معمای ناشناخته بود و ژن آنها کشف نشده بود.
آینده این مسیر را چگونه میبینید؟
خوشبختانه اکنون در اغلب استانهای کشور یک فوقتخصص ایمنولوژی، آلرژی کنار بیماران حضور دارد و شبکه خوبی در کشور شکل گرفته است. درمانگاه اختصاصی برای نقص ایمنی وجود دارد که بیماران به این درمانگاه ارجاع داده میشوند. ما با همکاری وزارت بهداشت الگوریتمی نوشتهایم تا بر این اساس، روند تشخیص و درمان بیماری را اجرایی کنیم. در این زمینه در حوزه روابط بینالملل هم عملکرد خوبی داشتهایم. ما در بیمارستان مرکز طبی کودکان با دانشگاه هاروارد تفاهمنامهای امضا کردهایم. علاوه براین با دانشگاههای مختلف از اروپای شرقی و غربی و آمریکا تا دانشگاههایی در کشورهای آذربایجان، بلاروس و مجارستان تفاهمنامه رسمی امضا کرده ایم. این همکاریها نهتنها به ما کمک کرده بلکه در بعضی زمینهها ما هم توانستهایم به آنها کمک کنیم. علم محدوده جغرافیایی نمیشناسد، ممکن است شما در کشورهای مختلف کار کنید، اما علم در فضایی فراتر از محدودههای جغرافیایی شماست و کار گروهی میتواند نقش مهمی در هموار ساختن مسیر پیشرفت علم داشته باشد. موسسه NIH که یک موسسه دولتی آمریکاست، مقاله مشترکی با ایران چاپ کرده که آنها این مقاله را به مسئولان نشان میدهند تا ثابت کنند، علم از سیاست پیشی گرفته و محدودیتهای سیاسی و تحریم مانع نبودن، بلکه این کار علمی است که پیشرفت را تضمین میکند. با تحریم کردن علم و دارو به جایی نمیرسیم. واقعیت این است که وقتی به مسیری که در 15 سال گذشته در این حوزه پشت سر گذاشتهایم، نگاهی میاندازیم متوجه میشویم در این سالها پیشرفت خوبی را در کشور شاهد بودهایم و فکر میکنم آینده روشنی را پیشرو داشته باشیم.
سخن پایانی؟
من همیشه به دنبال این بودهام که با چراغ خاموش حرکت کنم تا آسیب کمتری ببینم. در این بستر آرام در این پانزده سال کارهای زیادی انجام دادهایم. میتوانیم مشابه این کار را در حوزه دیگر بیماریها از جمله اماس، خودایمنی و بیماری بهجت هم انجام دهیم به این شرط که یک گروه با هم کار کرده و از همدیگر حمایت و پشتیبانی کنند. نباید برای ترقی و پیشرفت، دستمان را روی سر همدیگر بگذاریم بلکه باید دست همدیگر را بگیریم.
محقق جوان ایرانی در فهرست برترین دانشمندان جهان
دکتر نیما رضایی، متخصص ایمنولوژی و فلوشیپ ایمنولوژی بالینی و پیوند مغز استخوان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران است که اکنون به عنوان معاون پژوهشی مرکز تحقیقات نقص ایمنی و مدیر بیمارستان مرکز طبی کودکان مشغول فعالیت است. او تحصیل در رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران آغاز کرد و بعد از فارغ التحصیل شدن در دانشگاه شیفیلد انگلستان به تحصیل در رشته پزشکی مولکولی و ژنتیک ادامه داد و پس از آن موفق به کسب PHD ایمنولوژی بالینی و ژنتیک انسانی شد. او در ادامه در دانشگاه نیوکاسل، فلوشیپ ایمنولوژی بالینی اطفال و پیوند مغز استخوان اطفال را گذراند و پس از بازگشت به کشور در این حوزه مشغول کار شد.
براساس آخرین رتبه بندی یک درصد برترین دانشمندان جهان توسط ESI ، دکتر رضایی در جمع یک درصد دانشمندان برتر آمریکا قرار دارد. این انتخاب با توجه به تعداد مقالات، ماهیت آنها و ارجاع مقالات بوده است. وی در حال حاضر حدود 400 مقاله منتشر شده دارد و در حوزه علوم پزشکی بیش از 300 مقاله در کنگرههای مختلف بینالمللی ارائه کرده و چند کتاب به زبانهای فارسی و انگلیسی نوشتهاست. کتاب بیماریهای نقص ایمنی از مجموعه آثار این محقق را انتشارات اسپرینگر در هایدلبرگ و نیویورک چاپ کرده که اکنون به عنوان کتاب مرجع برای دانشجویان آمریکا، اروپا و استرالیا در نظر گرفته شده است.
او کتابهای دیگری درباره ایمنولوژی پیری نوشته است. این محقق جوان که از نخستین محققان کشور در زمینه ایمنولوژی است در جشنوارههای مختلف موفق به کسب جوایز و رتبههایی شده است. دکتر رضایی برگزیده هجدهمین جشنواره رازی است که در جشنواره سیزدهم ابن سینا به عنوان پژوهشگر جوان برگزیده شد. او سال گذشته جایزه بینالمللی پژوهشگر جوان را از آکادمی آلرژی، آسم و ایمنولوژی آمریکا دریافت کرد.
بیماریهای قرن جدید
اکنون در دنیا سیر بیماریها تغییر پیدا کرده است. برای مثال اگر پنجاه سال پیش بیماریهایی مانند آبله و بیماریهای واگیر مانند سرخک، سیاهسرفه و وبا و بیماریهای عفونی دیگر بیداد میکرد امروز با پیشرفت بهداشت و اضافه شدن یک سری واکسنهای جدید به سیستم بهداشتی نوع بیماریها تغییر پیدا کرده است یعنی با بهبود بهداشت و کمتر شدن بیماریهای عفونی شاهد شیوع بیماریهای جدید هستیم. یک سری از این بیماریها به سیستم دفاعی بدن مربوط است. البته چاقی نیز حاصل شهرنشینی و نوع زندگی امروز ماست اما در زمینه سیستم دفاعی بدن و بیماریهای مربوط به آن بیماریهایی مانند آلرژی در مقایسه با گذشته افزایش یافته است.
یک فرضیه در اینباره وجود دارد؛ فرضیه بهداشتی. برای مثال در گذشته بهداشت خیلی رعایت نمیشد و در سنین کودکی بدن در معرض بسیاری از عوامل بیماریزا قرار میگرفت. گروهی از آنها به عفونت مبتلا میشدند و جان خود را از دست میدادند. بدن آنهایی که زنده میماندند، با آنتیژنهای مختلف مواجه میشد. امروزه کودکان در شرایط استریلیزه بزرگ میشوند. بنابراین در دوران کودکی با آنتیژنی مواجه نمیشوند و علیه این بیماریها ایمن نمیشوند که در سنین بزرگسالی میتواند با عوارضی همراه باشد. یکی از این عوارض آلرژی است که به واکنش معمول نسبت به بعضی مواد گفته میشود. عارضه دیگر بیماریهای خود ایمن است یعنی سیستم ایمنی بدن تنظیم خودش را از دست میدهد و میتواند به بیماریهای مختلف واکنش نشان دهد. عارضه دیگر یک سری بیماریهای ژنتیک است. خیلی از بیماریهای ژنتیک تا 50 یا 60 سال قبل شانسی برای بقا نداشتند. ژن خیلی از بیماریها در سالهای اخیر مورد شناسایی قرار گرفته و درمان آنها شناسایی شده است. وقتی شما بیماری را تشخیص دهید و بتوانید آن را درمان کنید میزان مرگ و میر کمتر میشود اما بار بیماری در جامعه افزایش پیدا میکند و میتوان این بیماریها را در سطح جامعه مشاهده کرد. بنابراین این گروه از بیماریها مانند بیماریهای خودایمن، آلرژی و بیماریهای ژنتیک مانند نقص ایمنی در کل دنیا بیشتر دیده میشود.
فرانک فراهانی جم / گروه دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد