فیلم «شب، بیرون» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی و تهیهکنندگی پرویز پرستویی در شصت و چهارمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درآمد و سپس با حضور کارگردان و تهیهکننده مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست کاوه سجادی حسینی، کارگردان فیلم «شب، بیرون» درباره ساخت این فیلم گفت: بعد از چند سال که نتوانستم فیلم بسازم تصمیم گرفتم فیلمی با هزینه کم و با داستانی ساده بسازم. این قصه از سال 88 در ذهن من بود و کمکم شکل گرفت تا اواخر سال 91 که شروع به نوشتن آن کردم و تابستان 92 ساخت این فیلم را با کمک دوستان خوبم شروع کردم. در نهایت هم آقای پرستویی تهیه کنندگی این فیلم را قبول کردند.
پرویز پرستویی،تهیه کننده این فیلم نیز درباره چگونگی همراهی با این پروژه گفت: این فیلم کاملا مستقل و با هزینه خود آقای سجادی و همسرشان خانم گلستانی و بقیه دوستانی که کمک کردند ساخته شد؛ دوستانی که بدون اینکه دستمزدی بگیرند با این پروژه همراه شدند. متاسفانه اینگونه فیلمها در دولت قبلی مورد بیمهری قرار گرفتند و حمایتی از آنها نشد، چه به لحاظ امکانات و چه مجوز. من شاهد بودم که این فیلم تقریبا به صورت زیرزمینی ساخته شد و حیف بود که زحمات آنها هدر برود. هنوز هم هستند جوانانی که اینگونه کار میکنند و باید حمایت شوند. این بود که تلاش کردیم که این فیلم نمایش داده شود و خوشبختانه در جشنواره فجر دوره گذشته به نمایش درآمد. بعد از آن هم تلاش کردیم که این فیلم پروانه نمایش عمومی بگیرد تا هم دیده شود و هم دوستانی که تلاش کردند تا این فیلم ساخته شود متضرر نشوند.
در ادامه مانی باغبانی که به عنوان منتقد در جلسه حضور داشت درباره این فیلم گفت: اینگونه فیلمها که بنا به شرایط بدون مجوز یا به صورت زیرزمینی ساخته میشوند و بعد یا پروانه نمایش میگیرند و یا نمیگیرند، به عقیده من فیلمهای نسل نوی سینمای ایران محسوب میشوند. به این فیلمها موج نو نمیگویم چون متعلق به نسلی هستند که کاملا متفاوتاند با قبل. این قبل هم سینمای قبل خودشان را شامل میشود و هم خانواده و جامعه قبل خودشان را. مدل طرز فکر این سینما با مدلهای دیگر فرق میکند و اساسا چیزی که باعث میشود این سینما به وجود بیاید نوعی لجبازی است. این لجبازی گاهی به نفع فیلمهاست و گاهی به ضرر فیلمها. اینجور تشبیه میکنم که اگر سینمای ایران را یک امپراطوری در نظر بگیریم که ورود به آن خیلی هم ساده نیست از یک طرف یک عدهای خیلی راحت وارد این سرزمین شدند که اصلا فیلمساز نیستند و از طرفی یک عدهای دیگری که همین نسل نو هستند اصلا ورود به این سرزمین برایشان مهم نیست و میخواهند یک جای دیگری را برای خودشان بسازند. در نتیجه این فیلمها را باید با همین جنس خودشان مقایسه کرد و اگر آنها را با جریان اصلی سینمای ایران مقایسه کنیم تحلیل اشتباهی کردهایم. چون این سینما خودش را به صورت آگاهانه و منطقی مقابل آن سینمای بدنه قرار میدهد.
در ادامه سجادی حسینی، کارگردان این فیلم درباره پایانبندی فیلم، گفت: من سعی کردم قصه نگویم و قصه ها را حذف کردم. اگر دقت کرده باشید هیچ جای فیلم هیچ اتفاقی نمیافتد جز پایان. گرچه در فیلمنامهام پایان داستان جور دیگری بود ولی الان خودم با این پایان که در فیلم میبینید موافقترم. همچنین سعی کردم طوری فیلم بسازم که مجوز بگیرم.
پرویز پرستویی هم با بیان اینکه بعد از 45 سال تجربه بازیگری همچنان عطش تجربه کردن دارم، گفت: احساس میکنم لذتی که در کار کردن با این نسل میبرم شاید در کارکردن با نسلهای پیشتر نمیبرم. شما دیدهاید که نسل جوان در سالهای اخیر چه در سینما و فیلمسازی و چه در جامعه چقدر تاثیرگذار بودهاند. برای همین احساس کردم که نسل جدید خیلی پویاتر و بروزتر حرکت میکنند. خود من آن حسی را که باید از نسل خودم بگیرم دیگر نمیگیرم. نسل جوان خیلی با محتوا حرکت میکند و کارهایشان هم به لحاظ تکنیکی پیشرو است. احساس میکنم کارگردانان بزرگ سینمای ایران هنوز به عمق بازیگری من نرسیدهاند. هنوز چیزهایی در خودم میبینم که میتوانم تلاشی برای خلق یک نقش متفاوت داشته باشم، ولی در کدام قصه و کدام جریان فیلمسازی؟ فکر میکنم در این زمینه جوانها حداقل برای من مفیدتر باشند.
در ادامه سجادی حسینی در پاسخ به این سوال کیوان کثیریان که این فراز از قصهگویی چه کارکردی دارد، گفت: به هرحال این نوعی تجربه بود. میخواستم ببینم که میشود قصه نگفت و تماشاگر را نگه داشت. در واقع میخواستم تجربه کنم که حالا که نمیگذراند فیلم بسازم حداقل این نوع سینمای بدون قصه را تجربه کنم.
در پایان این نشست کارگردان و تهیهکننده این فیلم به سوالات حاضران در جلسه پاسخ دادند. (تسنیم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد