ربطی هم ندارد کارتان مرکز شهر باشد، شمال شهر یا شرق و غرب. هیچ تفاوتی نمیکند خودروی شما کوچک باشد یا شاسیبلند و بزرگ.
به هر حال دست کم باید یک ربع برای پیدا کردن جا پارک وقت صرف کنید و این وسط کلی هم تکنیک و زرنگبازی و استعداد از خودتان بروز دهید تا جا پارک پیدا کنید.
پیدا کردن جا پارک آن قدر مهم شده است که تقریبا وقتی جا پارک پیدا میکنید، حس یک سردار بعد از فتوحات بزرگ را دارید حتی آن قدر مهم شده که درباره زرنگبازیها و ترفندهایتان با دوستان و همکاران صحبت میکنید.
همه ما داستانها و حکایتهای هیجانانگیز بسیاری از این موضوع شنیدهایم. اما پشت تمام اینها، واقعیت تلخی وجود دارد؛ واقعیتی که در لحظات عصبانیکننده تقلا برای یافتن سه متر از زمین پهناور خدا برای رها کردن حجمی فلزی به اسم خودرو، شما را میآزارد.
چرا باید چنین باشد؟ آیا مسئولان شهری هنوز بهاین واقعیت پی نبردهاند که کلانشهرهای ما روز به روز بیشتر به بنبست میرسند؟ آیا قیمت خودرو، دلالپروری در خرید و فروش خودرو، هرج و مرج و بیانصافی در تعمیرات خودرو که هر کس هر جور دوست داشته باشد با شما معامله میکند، و ساعتها معطلی روزانه در ترافیک عذاب کمی نیست که مردم برای پیدا کردن جا پارک هم باید اعصاب و انرژی خود را در طبق اخلاص بگذارند؟
در این میان، مسئولان شهری، همواره در پی یافتن پادزهرهای مقطعی بودهاند. هر وقت هوای آلوده، کلانشهرهای کشور را به مرز هشدار برده، به طرحهای موقت مانند زوج و فرد کردن خودروها بسنده کردهاند یا سعی کردهاند با ادبیات منسوخِ هشداری یا نصیحتی به مردم بفهمانند از حمل و نقل عمومی استفاده کنند یا در جدیدترین ابتکار حتی کوچهها را هم خط کشی میکنند و برایش پارکبان میگذارند.
آیا مسئولان تا بهحال فکر کردهاند چرا مردم عذاب ترافیک و استهلاک خودرو و از بین رفتن سوخت و معضل جا پارک را به جان میخرند، ولی تا مجبور نباشند حاضر به استفاده از حمل و نقل عمومی نمیشوند؟ آیا مسئولان فکر میکنند با خطکشی کوچهها از هزینه بیتالمال، مثلا جا پارک بیشتری به شهر اضافه میشود؟ آیا تا به حال محاسبه کردهاند از بین تمام مراکز اداری و تجاری تهران، چند درصد آنها میتواند پاسخگوی جا پارک پرسنل همان مرکز تجاری باشند؟
در این میان بارها از ضرورت ایجاد پارکینگهای طبقاتی سخن گفته شده، ولی چقدر این وعدهها محقق شده است؟ از تکتک شهروندان بخواهید پنج پارکینگ طبقاتی در پایتخت را نام ببرند.
ببینید چند نفر قادرند این کار را انجام دهند. همین خود گویاست که تهران به عنوان یکی از پرجمعیتترین شهرهای جهان، از جنبههای بسیار ابتدایی و پیش پاافتاده فقیر است.
همان معدود مراکز تجاری هم که جا پارک دارند، بدون هیچ واهمهای هر چقدر که دلشان بخواهد، پول پارکینگ میگیرند.
نمونهاش همین مرکز تجاری تندیس در میدان تجریش که خودروی خلق خدا را در آبانبارش به جای پارکینگ میچپاند و ساعتی 3000 تومان از مردم میگیرد و واقعا چه کسی بر آن نظارت میکند؟!
شاید بارها از این موضوعات گفته شده است. کافی است بدانیم چقدر این موضوعات در سلامت روانی شهروندان تاثیر دارد.
مسلما کسی که نیم ساعت دنبال یک جا پارک میگردد، نمیتواند با آرامش رفتار کند. نمیتواند عصبانی نباشد.
سجاد روشنی - گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد