در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عبارت فوق بخشی از کتاب خاطرات« سرگوراوزلی» اولین سفیر انگلیس در ایران است . اوزلی (1844 – 1770) بخشی از عمر خود ( 1806 – 1787 ) را سرگرم تجارت در هند بوده و در این زمینه موفقیت کسب کرده بود . او وابسته به دربار «اوده» در «لکهنو» (4 – 1800) (2) بود . سفیر تام الختیار بریتانیا ، صاحب منصب نظامی و استاد اعظم لژ فراماسونری انگلستان بود که بعد از انتخاب به مقام سفارت ایران ریاست فراماسونری منطقه ای نیز به وی داده شد و فرمان تاسیس لژهای ماسونیک را در ایران به دست آورد .
اوزلی در ژوئیه 1810م/1189ش به اتفاق میرزاابوالحسن خان شیرازی نماینده ایران که به عنوان مشایع و مترجم ، وی را همراهی میکرد ، از لندن به تهران آمد . او نخستین سفیر دولت بریتانیا در ایران محسوب میشود و انتصاب او را میتوان نقطه عطفی در تاریخ تهاجم فرهنگی غرب به ایران محسوب کرد . اوزلی غیر از ماموریتهای سیاسی و مانیتی مشتمل بر جاسوسی ، انعقاد پیمان با شاه ، کوتاه کردن دست روس و فرانسه از ایران و اخلال در روابط ایران با دولتهای اروپایی وظیفه داشت تا از امکانات نظامی و مالی پادشاهی ایران ، محصولات عمده ، وضع کشاورزی ، بازرگانی و پیشهوری ، آداب و رسوم و عقاید و تاریخ و آثار باستانی آن کشور اطلاعات لازم را جمع آوری کند . وی همچنین مامور بود که برای خرید کتب خطی فارسی و عربی به قیمت مناسب برای موزه بریتانیا تا ششصد لیره در سال هزینه کرده و گیاهان ، بذرها و ریشههای کمیاب را برای باغ سلطنتی نباتات در «کیو» واقع در حومه لندن جمع آوری کند (3)
نخستین وظیفه اوزلی آن بود که موافقت فتحعلی شاه را نسبت به پیمان قطعی با انگلستان که متن آن را از لندن با خود آورده بود جلب کند . شاه موافقت کرد و پیمان در مارس 1812 امضا شد . این پیمان (عهدنامه مفصل) شرایط پیمان مقدماتی سرهارفورد جونز را تایید میکردو تعمیم میداد. عهدنامه مفصل یک قرارداد غیر عادلانه بین ایران و انگلیس بود که از سوی دولت ایران تعهدات صریح و روشنی در جهت حفظ مصالح و منافع دولت انگلستان برعهده گرفته شده بود ، بی آنکه دولت انگلستان متقابلا تعهدات قطعی را متعهد شده باشد .(4)
اوزلی ضمن اقامت در ایران به نزدیکترین فرد و مشاور فتحعلی شاه تبدیل گردید . وی و هموطنانش آشکارادر امور داخلی ایران مداخله کرده ، ارتش را کنترل و کلیه امور مالی مملکت را اداره میکردند. آنها پیوسته به کوره دشمنی روسیه و ایران میدمیدند و مانع خاتمه یافتن جنگ بین دو کشور میشدند (5)
با اعلام جنگ ناپلئون به روسیه در آوریل 1812 و حضور عده ای از سربازان و سایر افراد هیات نظامی بریتانیا در ارتش ایران ، انگلستان نگرانی خود را از ادامه جنگ ایران و روسیه ابراز داشت . به همین جهت اوزلی از جانب مقامات انگلیسی ماموریت یافت میان دو کشور میانجیگری کند تا روسیه بتواند تمام توان خود را مصروف مقابله با فرانسه کند . وی در راه رسیدن به اهداغش با مخالفتهای شدید عباس میرزا و وزیرش میرزا عیسی قائم مقام فراهانی رو به رو شد .
اوزلی در گزارشی که از روز 10 ژوئیه 1813 برای وزیر خارجه کشورش فرستاد ، در مورد ملاقاتش با فتحعلی شاه چنین نوشت « با تهدید قطع پرداخت کمک مالی بالاخره موفق شدم اجازه پادشاه را کسب کنم که با نمایندگان دولت روس بدون دخالت میرزا بزرگ (فراهانی) و اطرافیانش داخل مذاکره شوم . اکنون افتخار دارم به اطلاع شما برسانم که ما توفیق یافتیم به رفیق و متحد خود روسیه حتی از این ناحیه دور کمک کنیم . زیرا من اختیار تام دارم متارکه جنگ میان دولتین ایران و روس را برای مدت یک سال به مرحله قطعی برسانم . به این ترتیب روسها خواهند توانست از سپاهیان قفقاز برضد دشمن مشترک (ناپلئون) استفاده کنند . » (6)
پیدا بود که انگلیسیها در پی تغییراتی در مواد و شرایط معاهده گلستان بودند و اوزلی که عاقد عهدنامه بود امکان این تغییرات را نداشت بلکه او ناچار به ترک ایران بود تا دیگری آمده و تغییراتی را که لازم بود بدهد . بنابر این ماموریت وی اتمام میپذیرفت . بنا به دعوت امپراطور روس الکساندر اول در 22 آوریل 1814 از راه روسیه عازم انگلستان گردید . پس از انجام تشریفات از طرف کارگزاران دولت ایران عازم مرز روسیه شد . سرانجام در 23 اوت 1814 پس از استقبال بی نظیر از سرحد ایران تا مسگو وارد پطرزبورغ شد.
اوزلی در قسمتی از یادداشتهایش راجع به ابراز رضایت امپراطور از ملاقات و اقدامات وی در انجام مذاکرات و برقراری صلح با ایران و وعده مساعدت های مادی و معنوی او نسبت به خودش اشاره میکند. اوزلی هم این خدمات ناچیز را فقط قسمتی از وظایف خود میداند.
در 31 اوت در ملاقات با کنت نسلرود استرداد ایالات قره باغ و طالش را یاد شد و بعد از مذاکرات طولانی و نشان نقشه ها و غیره تا حدی رضایت حاصل کرد که در صورت کسب اجازه از دولت انگلستان نظریات پادشاه ایران را که نسبت به وی اعتماد سرشاری داشته تامین کند . متاسفانه حرکت ناپلئون از آلپ تمام نقشه ها را بر هم زد و اوضاع اروپا را مجددا پریشان ساخت . در این هنگام باز ایران اهمیت پیدا کرد . اوزلی برای اینکه مجددا از ایران تحبیب نموده باشد دکتر کمبل را به دربار ایران فرستاد و یک کاغذ هم به عباس میرزا نایب السلطنه نوشت و در آن سعی کرد خیال نایب السلطنه را راحت کند و کوشش نمود از وحشت حرکت مجدد ناپلئون بکاهد . در ضمن جدا تقاضا کرد که نمایندگان فرانسه را به هیچ وجه به ایران راه ندهد . پس از 14 ژوئن 1815 از امپراطور مرخصی گرفته عازم انگلستان شد. (7)
اوزلی از محققان قابل توجه در زمینه زبان و ادبیات فارسی ، مولف « یادداشتهایی از شرح زندگی شاعران ایران» و از بنیانگذاران انجمن سلطنتی آسیایی انگلستان نیز بود.
پانوشت ها
1 – رائین ، اسماعیل ، فراموشخانه و فراماسونری ذر ایران ، ج 1 ، تهران ، امیرکبیر ، 1347 ، ص 23
2 – دنیس رایت ، انگلیسی ها در میان ایرانیان (دوره قاجاریه 1921 – 1787 م) ترجمه لطفعلی خنجی ، تهران ، امیرکبیر ، 1359 ، صص 24 – 25
3 - موسی نجفی ، موسی فقیه حقانی ، تاریخ تحولات سیاسی ایران ، بررسی مولفه های دین و حاکمیت و مدنیت و تکوین دولت ، ملت در گستره هویت ملی ایران ، تهران ، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ، 1381 ، ص 543
4 – زاوش – ح.م. نقد و تحقیق در تاریخ معاصر ایران، نخستین کارگزاران استعمار ، تهران ، نشر بهاره ، 1366 ص 410
5 - همان ، ص 414
6 – پارسا نژاد ، امید، اوزلی و معاهده صلح ، روزنامه شرق ، س سوم ، شماره 608 ، ص 19
7 – محمود محمود ، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس ، تهران ، اقبال ؛ 1367. 1/191 – 195
8 – دنیس رایت ، پیشین ، 24
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد