عنوانبازی: Borderlands: The Pre-Sequel
پلتفرم: PC، X360، PS3
ناشر: 2K Games
سازنده: 2K Australia
سبک: تیراندازی اول شخص نقشآفرینی
امتیاز: 7.5
سری بازیهای بوردرلندز تا انتهای شماره دوم حداقل در مورد یک آدم بد به نام «جک خوش تیپه»، سیارهای به اسم پاندورا و چهار نفر دیگر است که در شماره بازی به دلیل هدفی متفاوت عازم این سیاره شدهاند که به اصطلاح به آنها والت هانتر میگویند. در کنار گیمپلی تیراندازی که تقریبا روندی ثابت و یکنواخت دارد، جمع کردن غنایم شامل مهمات و پول و اسلحههای بسیار متنوع، گشت و گذار آزادانه در دنیای باز پاندورا، صحبت با افراد مختلف و انجام ماموریتهای جانبی فراوان و چهار کاراکتر با قابلیتها و درخت تواناییهای منحصر به فرد ـ که در واقع کلاسهای بخش نقشآفرینی بازی هستند ـ از عناصر اصلی سری بازیهای بوردرلندز به شمار میروند. البته به هیچ عنوان نباید طنز شیرین و خوب پرداخت شده آن را فراموش کرد که بهطور مداوم شما را به خنده میاندازد. جنبه طنز این مجموعه را میتوانید حتی از اسم سومین و جدیدترین نسخه آن یعنی Borderlands: The Pre- Sequel نیز متوجه شوید، طوری که نام آن اسپینآفها و محتواهای اضافی را که در طول سال برای یک بازی منتشر میشوند، اصلا جدی نگرفته است. به این ترتیب حتی قبل از شروع بازی میتوانید متوجه شوید طنز و شوخی فراوان چیزی است که پیوسته برای شما تکرار میشود و این یکی از خصلتهای اصلی است که یک عنوان بوردرلندز باید داشته باشد که خوشبختانه سپردن ساخت این نسخه غیر از استودیوی اصلی یعنی Gearbox به این موضوع لطمهای وارد نکرده است.
داستان بازی مربوط به بازهای بین نسخه اول و دوم است و به طور عمده در قمر معروف سیاره پاندورا یعنی Elpis اتفاق میافتد و هدف آن بیان چگونگی تبدیل شدن «جک خوشتیپه» از یک قهرمان در نسخه اول به ضدقهرمانی در نسخه دوم است. در کنار این از چهار شخصیت جدید که برای کاراکترهای بازی استفاده شده است که کسانی که نسخههای قبلی بازی را تجربه کرده باشند، تقریبا سه نفر از آنها را قبلا در جبهه دوست یا دشمن دیدهاند. از بین این شخصیتهای جدید میتوان به Lawbringer اشاره کرد که در استفاده از ریولور و اسنایپر مهارت دارد و توانایی اصلیاش به او این امکان را میدهد برای مدتی کوتاه به طور خودکار نشانهگیری کند و با شلیکهای سریع دشمنان را از پای دربیاورد. Gladiatorکلاس دیگری است که وجه بارز آن سپری است که ضربات وارد شده از طرف دشمنان را در خود ذخیره میکند و بعد میتوانید از همه آنها یکجا استفاده و آسیبی مهلک به دشمن وارد کنید. Enforcer هم به نوعی همان کلاس کماندو نسخه دوم بازی است با این تفاوت که از منظر فناوری و تواناییهای مرتبط به آن تقویت شده است، اما شاید Claptrap را بتوان متمایزترین کلاس این نسخه دانست. کلپترپ، این ربات دوست داشتنی در اینجا به گونهای برنامهریزی شده است که میتواند از هریک از شخصیتها برخی از تواناییهایشان را قرض بگیرد و به نوعی آنها را با هم ترکیب کرده و به توانایی جدیدی دست پیدا کند.
نکته جالب اینجاست که این کار کاملا تصادفی صورت میگیرد؛ یعنی هر بار که از توانایی مخصوص این کلاس استفاده کنید، قدرت متفاوتی در اختیار شما میگذارد و همواره غافلگیرتان میکند. این پیشبینیناپذیری باعث شده جایی که به قدرت خاصی نیاز دارید، آن را نداشته باشید و از طرفی در نقطهای که از همه چیز ناامید شدهاید ناگهان معجزهوار عمل کند. از دیدگاه گیمپلی شاید عدهای این ویژگی را دوست نداشته باشند، ولی با شناختی که از شخصیت و داستان کلپترپ در نسخه دوم به دست آوردهایم و اینکه رباتی بود که دائما دچار باگ و گلیچ میشد، نمیتوان منکر قدرت ویژه او شد. نکته دیگری که باید در مورد این کلاس بدانید، تکیه فراوان آن به دیگر کاراکترهاست و اگر بخواهید بازی را تکنفره انجام دهید تقریبا هیچ دفاعی ندارید و بلافاصله و به طور مداوم کشته خواهید شد. یکی از نکات گیمپلی این نسخه کمتر شدن بهای مرگ است. هم فاصله نقاط رسپاون شدن کمتر شده و هم منابعی که به ازای مردن از دست میدادید، شاید بتوان به نوعی پر شدن مجدد میزان سلامت و سپر دشمنان را اصلیترین مجازات مرگ دانست که متاسفانه مانع این نشده که بازیکنان همین طور خود را داخل درگیری پرتاب نکنند تا آخر سر بتوانند با سلام و صلوات از آن بیرون بیایند.
وفادار ماندن به روح یک مجموعه برای دنبالههای آن میتواند یک مزیت بزرگ باشد، از طرفی ضعف اصلی این بازی نیز آنجاست که بیش از حد همان بوردرلندز باقی مانده است. طول زمان بازی با در نظر گرفتن 18 ـ 24 ساعت برای خط اصلی که تعدادی ماموریت جانبی هم وسط آن پراکنده شده است، به نسبت دو نسخه قبلی بسیار کمتر است. جهان بازی کوچکتر شده، محیطها تنوع کمتری دارند و این قضیه در مورد دشمنان نیز صادق است و با این که با تجربه نکردن آن چیز خاصی از دنیا و داستان مجموعه را از دست نمیدهید، اما Borderlands: The Pre- Sequel موفق به انجام کاری شده که کمتر بازیای توانسته آن را بخوبی انجام دهد و آن جذاب و سرگرم کننده بودن لحظه به لحظه بازی است، حتی اگر به قدم زدن خالی اختصاص داشته باشد!
مجید رحمانی
ضمیمه کلیک
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد