
بیشتر حکایتهای عامیانه ما شفاهی بوده و در پیوند با زبان مردم جامعه ما، به اینگونه، شکل گرفتهاند. حکایتگویی و نقالی نیز بهعنوان یکی از سنتهای فرهنگی، تاریخی و ادبی ایرانیان، رواج یافته است و پیشینیان ما توانستهاند با حکایتهای نقادانه خود، شور و شادمانی، بردباری و شکیبایی و فهم و دانایی را در مردم ما بهوجود آورند و با نقل و روایتهای گوناگون، فکر، حال و روزگار آنها را تغییر دهند.
پیامبران، حکیمان و عارفان برجسته ما، پیشگامان این سنت فرهنگی و تاریخی بودهاند. یکی از این دانشمندان دین و بزرگان عرفان و ادب و اخلاق، حجتالاسلام، ابوحامد محمد غزالی است. کتاب «کیمیای سعادت» او یکی از آثار معتبر و بااهمیت در زبان فارسی است. حکایتهای «کیمیای سعادت» غزالی بربنیاد و اصل سبک عارفان و نوشتهها و روایتهای متصوفه قدیم بناشده و شکل آنها، ساده، کوتاه و گفتوگویی است.
حکایتهای محمد غزالی، ساخت نقلی و روایتی دارند و زبان و بیان آنها، معمولی و در خور فهم عامه مردم است. «رسول(ص) گفت: دانید که مسلمان که بود؟ گفتند: خدای و رسول وی بهتر دانند.» گفت: «آنکه مسلمانان از دست و زبان وی، آسوده باشند. گفتند: پس مومن که بود؟ گفت: آن که مسلمانان را بر وی، ایمنی بود در تن و مال خویش، گفتند: پس مهاجر که بود؟ گفت: آن که از کاربد، بریده بود.»
درونمایه بیشتر حکایت و محور ماجراهای واقعی و گفتوگوهای آتی، اصول و به قول غزالی «رکن» عرفانی و الهی و حدیثها و روایتهای دینی است: «چون بلال بانگ نماز کرد، بزرگان قریش گفتند: «این غلام سیاه را چه محل آن بود که این شغل، وی را مسلم باشد؟» این آیت آمد که : «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» که از قرآن مجید و به معنی «هر آینه گرامیترین شما نزد خداوند، پرهیزگارترین شماست.» گرفته شده است. البته، حالتهای روحی و جسمی در اینگونه نقلها، فقط به صورت کلی یادآوری شدهاند و ماجراها درحد ظرفیت مکان روی دادن واقعهها که در بسیاری از حکایتها، بیمکان و بیزمان هستند، بدون تشریح و توصیف، آنگونه که در حکایتها و قصههای فارسی بایسته است، بیان شدهاند: «ابراهیم ادهم(ره) یکی را گفت: درمی درخواب دوستتر داری یا دیناری در بیداری؟ گفت: دیناری اندر بیداری، گفت: دروغ میگویی، که دنیا خواب است و آخرت بیداری و تو آنچه اندر دنیاست، دوستتر داری.» به جنبه کلی و عینی اینگفتوگو توجه کنید و ببینید، چگونه خلاقانه، یک «اندرز» از ذهن گوینده صادر شده و بهعنوان شاهد برای موضوعی و آموزهای انسانی، در حکایت جای گرفته است.
به حکایتی دیگر از محمد غزالی، گوش میکنیم: «ابن عمر، رسول(ص) را گفت: آن چه چیز است که مرا از خشم حق تعالی، دور کند؟» گفت: آنکه خشمگین نشوی و رسول(ص) را گفت: «مرا کاری فرمای مختصر و امیدوار» گفت: «تغضب» خشمگین مشو، او هر چند همی پرسید؛ این میفرمود و همین همی گفت» ویژگیهای سبکی و زبانی حکایتهای «کیمیای سعادت» را میتوان در شیوه نگارش و نثر آن، پیدا کرد، ابوحامد محمد غزالی در حکایتهایش، شیوهای ساده و روان دارد و بیشتر جملهها، کوتاه و واژهها، ساده و برخلاف آنچه بعضیها پنداشتهاند، سایه کمرنگی از «تخیل» هم در نثر این حکایتها، دیده میشود؛ بنابراین از نظر زبانی، نوعی پیوند منطقی میان واژهها در محور همنشینی وجود دارد. واژهها و ترکیبهای عربی نیز به این ویژگی زبانی افزوده شده است:ورع (پرهیزگاری)، بایع (فروشنده)، مذلت(خواری)، سباع(درنده)، حقا (به راستی) و... آیههای قرآنی، استشهادها، تمثیلها، نقل قولها و روایتهای پندآموز و عبرتانگیز، هم مختصاتی برای نثر حکایتها، بهوجود آورده که از نظر سبکشناسی، میتوان آن را نثر بینابین (مرسل فینی) دانست.
یعنی: از آنجا که جملهها، کوتاه، مستقل و از نظر معنی به زبان مردم معمولی، نزدیک است، نثر حکایتها، ساده و مرسل است و از سوی دیگر، وجود آیههای قرآنی، واژهها و ترکیبهای لفظی عربی و اشارههای دینی و اخلاقی، آن را به نثر فنی، نزدیک کرده است.
مختصات زبانی دیگری نیز در حکایتهای «کیمیای سعادت» به چشم میخورد که از نظر سبکشناسی، قابل اهمیت است: ـ کاربرد «با» به جای «به» در «همه با یک سوی گریختند». کاربرد «دانیت» به جای «دانید» در:«ای قوم دانیت که... که در واقع، نوعی «ابدال» در زبان صورت گرفته است. واژه «صحبت» به جای «همنشینی» در: «یک شب با شما بیش صحبت نکردم.»، واژه «بردن» به معنی «طول کشیدن» در: «روزگار بسیار برد.». واژه «اندر» به معنی «در» و «به» در: «و جامه کهنه اندرپوشید.»
کاربرد واژه «یا» به جای «ای» در: گفت: «یا دشمن خدا» واژههای مرکب پیشوندی نیز میتواند از ویژگیهای زبانی و سبکی حکایتهای ابوحامد محمد غزالی، بهشمار آید: بازداشتند، درآمد، بازخواند، هرگذشت، بازیافت و فراستد و... و چه مصدری فعل هم در نثر حکایتها زبان آنها را خاص کرده است: «روا بود با ایشان معاملت کردن» یا «چاره نباشد از حد اقامت کردن» یا «همه توبه کردند و باران آمدن گرفت.» با آنکه محمد غزالی، این حکایتها را برای روشنگری، تاکید و شاهد موضوعها و رکنها و اصول اخلاقی مورد نظر و بحث خود بیان کرده است، نحو و صرف جملههای بیانحراف و نگارش درست او و هماهنگی میان لفظ و معنی و رسایی و شیوایی کلام در حکایتها، همه ما را آگاه میکند که با حکایتها و نثری ساده و رسا در تاریخ زبان و ادبیات فارسی، روبهرو هستیم، از آنجا «تجسم» و «تخیل» و تا حدی «توصیف» از عناصر مهم حکایتهای فارسی به حساب میآید، هر گفتوگو و نقل قولی را نمیتوان «حکایت» دانست. نمونههای زیر، به جملهها و نقل قولهای حکیمانه عارفان، بیشتر شباهت دارد: «رسول (ص) را پرسیدند: ایمان چیست؟» گفت: «صبر».
موسی(ع) گفت: «بار خدایا، کجات جویم؟» گفت: «به نزدیک شکسته دلان.»
یکی را پرسیدند که «این قوم از خلوات چه فایده برگرفتهاند؟» گفت: «انس به خدای تعالی» کتاب «در جستجوی رستگاری» در بردارنده نقلها، نقلقولها، روایتها و حکایتهای ابوحامد محمد غزالی و نمونهای از نثر قرن پنجم هجری در زبان فارسی است.
گردآورنده با بهرهگیری از منابع و پژوهش ارزشمند و نگارش مقدمهای مفصل و جامع درباره زندگی، اندیشه و آثار ابوحامد محمد غزالی، بخوبی توانسته است از عهده معرفی نویسنده کتاب «کیمیای سعادت» برآید و با شیوه نگارش نوین خود و نشانهگذاری متنها، کتابی خواندنی و لذتبخش و قابل فهم در اختیار دوستداران ادب عرفانی فارسی قرار دهد.
عبدالحسین موحد / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی«جامجم» با احمد ابوالقاسمی یکی از موفقترین قاریان قرآن و میزبان برنامه «محفل»
در گفتوگو با دکتر علیرضا کیخا معاون امور استانهای رسانه ملی مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین: