درفاصله یک ماه گذشته شهر بیت المقدس شاهد شهادت دو نفر به نامهای عبدالرحمان الشلودی و معتز الحجازی بوده است. به دنبال این حوادث بود که صهیونیستها برای نخستین بار درهای مسجد الاقصی را بستند و از اذان گفتن در آن جلوگیری کردند. بیش از 1350 نفر یهودی افراطی از جمله نیربرکات، شهردار بیت المقدس در طول هفته، پیوسته به این مسجد رفت و آمد کرده و هربار تعدادی از ساکنان این شهر را بازداشت میکنند. رژیم اسرائیل حتی دستور داد تعدادی از این افراد به جاهای دیگر تبعید شوند و درهمان حال به تخریب منازل فلسطینیها به بهانه نداشتن مجوز اقدام کرد. اسرائیل همچنین اعلام کرد هزاران واحد مسکونی جدید را در مناطق «جفعات هاماتوس»، «رمات شلومو» و «جبل ابوغنیم» در بیتالمقدس خواهد ساخت.
با این حال اعتراضات و تظاهرات فلسطینیها نیز در نقاط مختلف بیتالمقدس و به طور خاص در دفاع از مسجدالاقصی ادامه دارد. تا جایی که نویسندگان و تحلیلگران و سیاستمداران اسرائیلی هشدار میدهند این شهر اکنون در آستانه وقوع یک انتفاضه جدید است. وقوع چنین قیامی میتواند به سایر نقاط کرانه باختری نیز کشیده شده و آن وقت به گفته آنان از کنترل اسرائیل خارج خواهد شد. از همین رو آنها خواستار اتخاذ تدابیری وسیع برای جلوگیری از وقوع چنین قیامی شدند.
در جریان تشییع جنازه شهید حجازی، تشییعکنندگان فریاد میزدند: «ای کرانه باختری یاالله. به خاطر خدا برخیزید»! این همان فریادی است که زمان حمله اسرائیل به غزه نیز بارها شنیده شد. وقتی فلسطینیها در همبستگی با زندانیان فلسطینی بخصوص در دوران اعتصاب غذای اسطورهایشان دست به برگزاری تظاهرات زدند هم این گونه شعارها شنیده شد. در گذشته نیز بارها دیدهایم که این گونه اعتراضات و مقاومتها اوج گرفته، اما هرگز به جاهای دیگر سرایت نکرده و در مجموع به صورت یک قیام سراسری در نیامده است.
در زمانهای گذشته کافی بود چهار کارگر فلسطینی در غزه کشته شوند تا کل منطقه شعلهور شود. انتفاضه سال 1987 که برای چند سال استمرار پیدا کرد همینطور شروع شد. اگر توافقنامه اسلو نبود که ملت فلسطین را از سرزمینش جدا کرد و همه فلسطینیها را به اجزا و بخشهای گوناگون تقسیم کرد امروز هم شاید همین اتفاق میافتاد، اما با به حاشیه رانده شدن سازمان آزادیبخش فلسطین و گفتوگوهای سازش، بخشی از فلسطینیها از مقاومت دست کشیدند و آن را محکوم کردند بدون اینکه اسرائیل از تجاوزات خود دست برداشته یا از توسعه شهرکسازیهایش منصرف شده باشد. اگر بعد از اشغال عراق همبستگی اعراب فرو نریخته بود و اگر با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اردوگاه سوسیالیسم درهم شکسته نشده بود شاید یک بار دیگر انتفاضه میتوانست به اهداف خود برسد و به عنوان مهمترین دستاورد خود یک دولت فلسطینی را اعلام کند.
در بیست و هشتم سپتامبر 2000، دیدار تحریک آمیز اریل شارون از مسجدالاقصی کافی بود تا یک انتفاضه جدید را کلید بزند که اگر همزمان با آن مرگ «توافقنامه اسلو» اعلام میشد میتوانست رویاهای فلسطینی را جامه عمل بپوشاند، اما همان زمان بود که درباره اهمیت انتفاضه و اینکه باید مسلحانه باشد یا غیرمسلحانه بحث و جدلهایی به راه افتاد و برخی به آن به عنوان یک تاکتیک برای بهبود شرایط فلسطینی در جریان گفتوگوهای صلح نگریستند. تا اینکه گفتوگوها نیز به بنبست رسید و طرحی در آن ارائه شد که باید فلسطینیها امتیازات بزرگی میدادند و یاسر عرفات از آن سرباز زد و در نهایت خودش کشته شد.
امروزه تعداد شهدا در کرانه باختری و غزه بیش از هر زمانی شده تا آنجا که در غزه حدود 2200 نفر شهید میشوند و این علاوه بر تعداد زیاد مجروحان است و به غیر از خسارتهای مالی فراوانی که بر جای ماند. از سوی دیگر مسجدالاقصی به صورت روزانه در معرض تجاوز اسرائیلیها قرار میگیرد و فراخوانهایی برای تقسیم مکانی وزمانی آن مطرح میشود که همه زمینهسازی برای تخریب این مسجد و بنای معبد سلیمان برجای آن است، با این حال هیچ انتفاضهای رخ نمیدهد... واقعا چرا؟
در این جا فرصت زیادی برای توضیح این مساله نیست، اما میتوان به طور خلاصه به چند نکته اشاره کرد:
1 ـ نبود یک رهبری برای انتفاضه. محمود عباس، رئیس دولت خودگردان بارها مخالفت خود را با هرگونه انتفاضه جدید اعلام کرده است. اخیرا نیز او باوجود تجاوزات اسرائیلیها خواستار آرامش در بیتالمقدس شده بود.
2 ـ شکاف بین فلسطینیها نقش مهم و اساسی در عدم وقوع یک انتفاضه جدید دارد. همانطور که تعدادی از رهبران فلسطینی نقش مهمی در عدم وقوع آن داشتهاند. اختلاف بین گروههای فلسطینی درباره اهداف انتفاضه و اشکال مبارزه مسلحانه یا غیرمسلحانه نیز نقش مهمی در این باره دارد.
3 ـ یک انتفاضه جدید باید در درجه اول بتواند موجبات امیدواری و اطمینان خاطر فلسطینیها را فراهم کند و از یاس و حرمان آنها بکاهد.
4 ـ تغییرات شگرفی که در سطح منطقه خاورمیانه به وقوع پیوسته موجب جنگهای داخلی و طایفهای و قومی و مذهبی در بسیاری از کشورهای عرب شده و همین امر موجب میشود تا خیلیها دغدغه مبارزات ملت فلسطین را نداشته باشند یا توجه به مسائل و مشکلات داخلی خود را در اولویت نخست قرار دهند.
باوجود این نکات اما، باید گفت دیر یا زود یک انتفاضه جدید به وقوع خواهد پیوست زیرا پروژه صهیونیستی ـ استعماری همچنان استمرار دارد و جلوی تجاوزات آنها گرفته نشده است. طمعورزیهای توسعهطلبانه صهیونیستها هر روز بیشتر میشود و جامعه اسرائیلی نیز هر روز به سمت افراطگرایی بیشتر سوق پیدا میکند.
شاید انتفاضه آینده به شکل موجهای پی در پی باشد و اشکال محلی به خود بگیرد، اما اگر بخواهد پیروز شود باید دارای یک رهبری واحد بوده و استراتژی جدیدی را دنبال کند و خطمشیای که نسبت به گذشته متفاوت باشد. کما اینکه یک انتفاضه جدید نیازمند افزایش توان تشکیلاتی، تودهای، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی خود بوده و باید به صورت یک جبهه ملی گسترده وارد عرصه شود. این مساله را میتوان از طریق سازمان آزادیبخش فلسطین نیز دنبال کرد به شرطی که از نو بازسازی شود و اصلاح گردد. به گونهای که در برگیرنده همه اقشار فلسطینی باشد و هریک از گروههای فلسطینی بتوانند در آن نمایندهای داشته باشند. از آن گذشته انتفاضه جدید باید به صورتی باشد که همه فلسطینیها در هر جایی که باشند اعم از داخل یا خارج از آن بتوانند در آن مشارکت داشته باشند.
منبع: السفیر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد