ذوالفقار پسرک یازده سالهای که بدون ترس از دوربین عکاسی همراه مادرش در آلونکی به استعمال مواد مخدر مشغول است از جمله کودکانی است که زندگی و رویاهای کودکیاش رنگ خاکستری دارد.
وی که سرش با همان تکه آلومینیوم مستعمل گرم است و چشمانش را به سختی میتوان در میان هالهای از دود مشاهده کرد استعمال دودهای برخاسته از روی چراغ را در پاسخ دادن به سوالهای ما ارجح میداند.
مادرش نیز که مشکلی با حضور ما ندارد، میگوید: ذوالفقار هروئین میکشد، از پنج سالگی مواد را شروع کرده، عامل اعتیادش نیز همسایهمان است.
این خانواده که به دلیل نداشتن شناسنامه ظاهرا جایی برای حمایت قانونی ندارد و نامشان در فهرست شهروندان ایرانی جا نمیگیرد از یارانه محروم است و شغل و چشمانشان به لطف رانندگان پشت چراغ قرمزهای خیابان چهل متری زاهدان دوخته شده تا از این راه بتوانند نانی و البته مقداری هروئین برای ادامه حیات خود دست و پا کنند.
سعید سیزده ساله نیز یکی دیگر از نوجوانانی است که در این منطقه و در خانهای به اصطلاح غیرمجاز ساکن است و حاصل ازدواج مادری ایرانی با پدری افغانی است که پدرش را بر اثر سوءمصرف مواد از دست داده است.
وی از جمله کودکانی است که شناسنامه ندارد و از همین رو فرصت تحصیل را نیز از دست داده و برای تهیه نان برای مادر، خواهر و برادر کوچکش کار را با واکسزدن از کودکی در خیابانهای زاهدان آغاز کرده است.
وی که مدتی به کار فروش ناس و همچنین حشیش اشتغال داشته است، میگوید: مواد مخدر سود خوبی دارد، اما برای من که برادر بزرگتر ندارم خیلی خطرناک است.
درباره اینکه برادر بزرگتر چه کمکی میتواند در این رابطه بکند، میگوید: وقتی تعداد بچهها زیاد باشد با خیال راحتتری میتوان مواد فروخت چون اگر یکی را بگیرند برادر دیگر خرج خانواده را میدهد. در ضمن اگر میزان مواد زیاد باشد برای شکستن حکم دادگاه هر کدام از برادرها با گردن گرفتن قسمتی از مواد میتوانند به بقیه کمک کنند و این طوری مجازات بین آنها تقسیم میشود و هیچ کدام هم اعدام نمیشود.
وی که حالا روزنامهفروشی میکند، میگوید: من فقط به کار و نان نیاز دارم و برایم فرقی نمیکند چه بفروشم.
وی ادامه میدهد: فروش روزنامه بد نیست و ماهیانه ۳۰۰ هزار تومان برای من درآمد دارد، اما روزنامه خیلی دیر به زاهدان میرسد و بعضی روزها هم روزنامه نمیرسد و پول خرید یک نان هم جور نمیشود.
اعتیاد بیش از 700 کودک
بر اساس آمارهای دریافتی ۴۲ منطقه ویژه اجتماعی با جمعیت ۳۰۰ هزار نفر در این استان وجود دارد که مدیر کل سازمان بهزیستی معتقد است آمار فراتر از این میزان است.
با وجود اینکه بیش از هشت دستگاه اجرایی در کارگروه اجتماعی استانداری در این راستا فعالیت دارد، اما به دلیل نبود هماهنگی لازم بین این دستگاهها، فعالیتها به صورت جزیرهای بوده و توان و پتانسیل نیروها برای حل مشکلات این مناطق تاکنون پس از گذشت ۳۰ سال تجمیع نشده است.
هر چند آمارهای غیررسمی حکایت از اعتیاد بیش از ۷۰۰ کودک در شهر زاهدان دارد، اما در این شهرستان و حتی در استان، مرکزی برای درمان و ترک اعتیاد این کودکان وجود ندارد.
مدیر کل سازمان بهزیستی سیستان و بلوچستان در این باره میگوید: متاسفانه تاکنون طرح مدون و جامعی در زاهدان یا استان در این رابطه که به صورت ریشهای با موضوع برخورد کند تهیه و تدوین نشده است.
محمدرضا سراوانی میافزاید: دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به عنوان مسئول کمیته درمان یکی از دستگاههایی است که باید نسبت به راهاندازی و ایجاد کلینیکهای تخصصی ویژه معتادان اقدام کند، اما در استان تاکنون چنین مرکزی دایر نشده است و کودکانی که به صورت موردی در خیابانها جمعآوری میشوند به مراکز ترک اعتیاد بزرگسالان یا بیمارستان علی ابن ابیطالب(ع) ارجاع میشوند.
وی میگوید: در همین خصوص به منظور فراهمسازی امکانات بیشتر برای ترک اعتیاد معتادان از مسئولان دانشگاه علوم پزشکی در جلسات مختلف خواسته شده تا ده درصد تختهای خود را برای درمان معتادان اختصاص دهد، اما این موضوع به دلیل کمبود تخت تاکنون عملی نشده است.
به گفته سراوانی، سالانه تعداد 9000 نفر در مراکز ترک اعتیاد استان بستری میشوند که به دلیل نبود مرکزی برای ترک اعتیاد کودکان آمار کودکان معتاد مشخص نیست.
وی معتقد است: پایین بودن سطح سواد، نداشتن مهارت و عرضه آسان و دسترسی راحت به مواد مخدر، نبود امکانات ورزشی و تفریحی در این مناطق، استعمال مواد مخدر را به یکی از تفریحات نوجوانان تبدیل کرده است و بسیاری از کودکان این منطقه بویژه کودکان کار حداقل مصرف چند نوبت حشیش را تجربه کردهاند.
وی اظهار میدارد: در خانوادههای حاشیه شهر زاهدان پدران معتاد برای رهایی از غر زدن همسر و ریختن قبح کارشان با دست خود همسرانشان را به مواد مخدر آلوده کرده و از معتاد کردن فرزندانشان نیز ابایی ندارند چون به این طریق میتوانند از آنها برای خرید و فروش مواد مخدر استفاده کنند.
وی میگوید: آموزش مهمترین راهحل برای پیشگیری است که متاسفانه اقدامات انجام شده تاکنون متناسب با نیازهای استان در این زمینه نبوده است.
به گفته مدیر کل بهزیستی سیستان و بلوچستان، در این استان ۲۷۰ هزار کودک ۳ تا ۶ سال و یک میلیون و ۱۰۰ هزار نفر نوجوان زیر ۱۸ سال زندگی میکنند. با وجود این جمعیت جوان و زیر ۱۸ سال، امکانات آموزشی بویژه در زمینه روستا مهدها بسیار ناچیز و اندک است.
وی میافزاید: در سیستان و بلوچستان ۳۷ هزار نفر در رده سنی ۶ تا ۹ سال از تحصیل بازماندهاند که فقط ۱۲ هزار نفر از آنها تحت پوشش آموزش و پرورش قرار گرفتهاند. طبیعی است وقتی کودکی در سن فراگیری و پیش از دبستان هیچ آموزشی ندیده و در منطقهای پر خطر زندگی میکند بستر برای آلوده شدن وی بیش از سایر کودکان فراهم است.
مسئول دفتر حمایت از حقوق زنان و کودکان دادگستری سیستان و بلوچستان نیز با اشاره به اینکه قاچاقچیان و باندهای مواد مخدر همواره به دنبال سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان هستند، میگوید: از آنجا که بسیاری از نوجوانان سودای پول و ثروت در سر میپروانند و از طرفی احساسات جوانی آنها مانع تصمیمگیریهای درست میشود یا به دلایلی در خانوادهای دچار آسیب، زندگی میکنند و این موجب شده به طعمههای مناسبی برای باندهای قاچاق تبدیل شوند.
امکلثوم موذن میافزاید: در زندان نوجوانان چهاردهسالهای را میبینید که فقط برای دریافت مبلغ ناچیز و کمتر از ۴۰۰ هزار تومان مقدار زیادی مواد مخدر را حمل و به عبارتی جان و جوانی خود را به ازای ۴۰۰ هزار تومان پیشفروش کردهاند و این موضوع نشان میدهد که قاچاقچیان تا چه حد از ناآگاهی این جوانان سوءاستفاده میکنند. (مهر)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد