به قول ژان ژورس، سیاستمدار فرانسوی «وفاداری به نیاکان و به گذشته به معنای انتقال خاکستر کانون آنها به زمان حاضر نیست بلکه شعلههای فروزان آن کانون است که باید منتقل شود و امروز نیز مانند گذشته ما را گرم و روشن سازد. یک شط، زمانی وفادار به سرچشمه خویش است که به سوی دریا روان شود زیرا سرچشمه واقعی وی آنجاست.»
باید به فرزندانمان بیاموزیم که اگر این بزرگان نبودند یأس و نومیدی با امور ناشناخته زندگی بر ما غلبه میکرد و ما مدتها پیش باید پرچم سفید تسلیم را برافراشته و به مرگ میگفتیم، ما اسیران و بندگان تو هستیم؛ درباره ما هر چه میخواهی انجام بده.
میخواهم این بار از بزرگی برایتان بگویم که شانزده سال از وفاتش میگذرد و ما را خطاب قرار میدهد: «سالهاست برای فرهنگ و انسانیت و حیات معقول نگاشتم؛ آیا شما توانستهاید آثارم را دراین شانزده سال به نسل جدید بشناسانید؟» براستی چه جوابی داریم که بگوییم؟ علامه جعفری به کنار برای بزرگان دیگری که سالهاست از میان ما رخت بر بستهاند چه کاری انجام دادهایم؟ به جز این بوده که تنها بسنده کردیم به مراسمی یا بزرگداشتی؟
علامه محمدتقی جعفری از آن دسته علمای عرصه معرفت و سالکان وادی حیرت بود که غیرت دینی و علمیاش موجب شده بود روزگارش را وقف سخندانی و سخنسنجی و حکمتآموزی کند و قریب به یکصد و اندی اثر از خود به یادگار بگذارد. چنین علمایی را از جهتی میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
1 ـ کسانی که دارای بینش درون دینی هستند هم نگاهشان درون دینی بوده و هم مسائلشان بیشتر دینی و محصور به علوم دینی است.
2 ـ گروه بعدی آنها هستند که دارای بینش دینی بوده، اما مسائلشان صرفا دینی و محصور به علوم دینی نیست، بلکه مسائل آنها بسیار فراخ و گسترده و در برگیرنده مسائل مختلف فکری؛ علمی و فرهنگی بشر است؛ پختگانی از گروه دوم وجود دارند که به خود دین هم از زاویه متفاوت نگاه میکنند.
اگر بخواهیم علامه را از این دو دیدگاه بسنجیم؛ او در زمره عالمان گروه دوم قرار دارد. تنوع آثار و موضوعات و مسائل مختلفی که او در آثارش به آنها پرداخته و مخصوصا دیدگاههای انتقادی و تطبیقی ایشان درباب مسائل مستحدثه عرصه علم و فرهنگ بشری از قبیل حقوق بشر، حقوق حیوانات، زیباییشناسی، عرفان، فلسفه دین، فلسفه علم و... دلیلی بر این مدعاست.
علمایی چون علامه طباطبایی، شهید مطهری، علامه محمدتقی جعفری و... که به علوم و مسائل زمان نیز آشنایی داشتند، سزاوار عنوان عالم دینی هستند، زیرا این گروه از علما، درد دین و درد زمانه و انسان را توامان داشتند و در درمان نیز متحمل زحمات فراوانی شدند.
استاد جعفری در قسمتی از آثار خود درباره بزرگان رشدیافته که از مادیپرستی به دور هستند میفرمایند: «شخصیتهای رشد یافته و سالکان راه خدا با شخصیت و رفتار و گفتار و کردار و اندیشههای پاکشان از اساسیترین عوامل توجیه و تفسیر عالم هستی بودهاند. انسانهای رشد یافته با شخصیت و صفات و رفتار بسیار عالی و با عظمتی که از خود نشان میدهند، بقدری از ماده و مادیاتپرستی فاصله میگیرند و بقدری شرف و ارزش پدیدار میسازند که چهره عالم را برای ما دگرگون نموده و اثبات میکنند جهان طبیعی قدرت به تربیت چنین موجوداتی را دارد.» کلام آخر این که اینک علامه محمدتقی جعفری ظاهرا در بین ما نیست اما افکار و پیامش در روان و مغز ما طنینانداز است. بازخوانی آراء و اندیشههای علامه جعفری در عرصههای مختلف و بویژه در عرصه فرهنگ از ضرورتهای زمان کنونی است. افکار عمیق و ناب علامه در زمینه مفهومشناسی فرهنگ، شکلگیری و پیدایش فرهنگ، فرهنگپذیری، تغییر و تحولات فرهنگی، اشتراکات و تفاوتهای فرهنگی، ارتباطات بین فرهنگها، دیپلماسی فرهنگی و روش و روششناسی و رویکردهای نظری به فرهنگ و در یک اصطلاح گفتمان فرهنگی میتواند نهتنها دستمایه پژوهشگران و صاحبنظران و دانش پژوهان و دوستداران فرهنگشناسی واقع شده بلکه راهگشای سیاستگذاران و مدیران و برنامهریزان و مجریان فرهنگی قرار گیرد تا با کار بست اندیشههای وی برونرفت از چالشهای فرهنگی و اجتماعی را رقم زده و سرنوشت بهتر و متکاملتری برای آیندگان ترسیم نمایند.
فرید صلواتی/ جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد