جام جم سرا: حجاب یک میراث فرهنگی است و از میراث فرهنگی هم باید به شیوهای فرهنگی حراست کرد و هم از ابزارهای قانونی دیگر در حراست آن، یاری گرفت. یعنی باید کاری کرد تا مردم به حجاب به عنوان یک فرهنگ نگاه کنند و به آن عشق بورزند و داوطلبانه انتخابش کنند؛ حجابی که برای آنها نه محدودیت که مصونیت میآورد و به جای طردشدگی، پذیرش اجتماعی را به دنبال دارد.
در حوزه آموزش هیچ ابزاری بهتر از تلویزیون نیست، این رسانه امروز در دورافتادهترین نقاط کشور نیز در دسترس است و خاصیتش این است که مردم حرفهایش را باور میکنند و از آن تأثیر میگیرند. بیشتر مردم وقتی ماجرایی را از تلویزیون میبینند تردید نمیکنند که حق با گوینده است و وقتی میخواهند برای حرفهایی که میزنند مدرک بیاورند میگویند خودشان آن را از تلویزیون دیدهاند یا شنیدهاند.
تلویزیون رسانه قدرتمند تصویری است که همین تصویر میتواند برگ برنده دیگری برایش باشد چون افراد با دیدن، بهتر متقاعد میشوند و از طریق چشمها بیشتر تحت تأثیر قرار میگیرند و بعید نیست طالب چیزی بشوند که میبینند. پس رسانهای چنین قدرتمند میتواند آثاری عمیق بر جا بگذارد و با زبانی نرم چیزهایی را آموزش دهد که با هیچ تحکمی قابل آموزش نیست. این قدرت در حوزه ترویج حجاب نیز جاری است؛ به طوری که تلویزیون قادر است مستقیم و غیرمستقیم از حجاب بگوید و بر تعداد دوستداران آن بیفزاید.
«مدینه» و «ستایش»؛ نماد زنانی محجبه و فعال
البته در سالهای اخیر از این قابلیت تلویزیون در حد مطلوبی استفاده شده و شخصیتهای محجبه در تلویزیون بیشتر ظاهر میشوند و زنان چادری چه در فیلمها، چه در سریالها و چه در برنامههای زنده بیشتر حضور دارند. شاید فی البداهه بشود به سریالهای «مدینه» و «ستایش» اشاره کرد که این روزها هر دو از شبکه تماشا در حال بازپخش هستند.
در این دو مجموعه، دو زن با حجاب کامل جلوی دوربین ظاهر شده و روایتگر نقشهایی شدند که به دل مینشست. مدینه زنی است با اعتقادات و باورهای دینی که وقتی خانواده اش دچار مشکل میشود، با سختکوشی و تکیه بر اعتقادات مذهبی از مشکلات عبور میکند و نمادی از امید، آگاهی، دینباوری و اخلاق میشود.
ستایش نیز زنی جوان است که در سالهای ابتدایی زندگی مشترک همسرش را از دست میدهد و به علت عشق به همسر ازدسترفتهاش و قولی که به او داده، دو فرزندش را با مشقت بزرگ میکند تا مطابق اعتقادات مادی و مستبدانه پدر شوهرش بزرگ نشوند.
این دو زن هر دو نماد مقاومت، تلاش و امید بودند، دو زن که حجاب ویژگی اصلی ظاهر آنها و اعتقادات دینی و اخلاقی، ویژگی اصلی باطن آنها بود. گرچه، شخصیت مثبت این دو، به منزله مثبت بودن تمام فضای مجموعههای مذکور نیست و یا اینکه نمیتوان انتقادی به این دو مجموعه گرفت.
در دهه های ۶۰ و۷۰ نیز سریالهایی در تلویزیون پخش میشد که همین تأثیر عمیق را بر مخاطب داشت که اتفاقاً شخصیتهای جذاب آن نیز زنانی باحجاب بودند؛ مجموعههایی چون «سایه همسایه»، «در پناه تو» و «در قلب من» از این جمله بودند. «در پناه تو» روایت زندگی چند جوان دانشجو بود که دو نفر از آنها با هم ازدواج کردند اما چون از یک طبقه فکری نبودند ناچار به طلاق شدند. این طلاق نیز بیشتر عبرتآموز بود و میشد از آن درس گرفت که نباید در ازدواج بر اساس ظاهر آدمها قضاوت کرد و بیگدار به آب زد ولی نکته جذاب این سریال، حضور شخصیت مریم (لعیا زنگنه)، دختری با حجاب و کاملاً آراسته بود. در زمان پخش این سریال، حجاب مریم تأثیر زیادی بر مخاطبان جوان بهویژه دخترها داشت و خیلی از دبیرستانیها و دانشجویان سعی میکردند به سبک مریم افشار چادر بپوشند و از روسریهای رنگی استفاده کنند.
در سریال «در قلب من» نیز از چادر بهخوبی استفاده شد و خانوادهای که جلال اجلالی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر نقشهایش را ایفا میکردند، تحت تأثیر همین حجاب و البته اعتقادات مذهبی باطنی، از خانواده دیگر سریال که مستول نیز بود، خوشتر بودند. البته برقرار کردن رابطه حتمی میان حجاب، فقر و خوشبختی کار درست و منصفانهای نیست، همان طورکه ربط دادن همه بدبختیها به ثروت و بدحجابی کاری دور از قواعد اعتدال است ولی تلویزیون به عنوان رسانهای که رسالتش ترویج حجاب و عفاف است، باید مخاطبان را به این نتیجه برساند که داشتن حجاب و عفاف یکی از لازمههای داشتن آرامش و رسیدن به خوشبختی است؛ آن هم برای جامعه ایرانی و اسلامی ما که این باور قرنهاست در تار و پودش بافته شده است. در آثار دیگری نیز حجاب، محور مرکزی کار بود؛ به طور مثال، مجموعه «وزیر مختار» با بازی سعید نیکپور و ایرج راد و اکبر عبدی، موضوعی تاریخی را درباره غیرت مردم ایران در دفاع از زنان محجبه روایت میکرد.
تبلیغ غیرمستقیم حجاب
مهدی ناظمی اردکانی عضو دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز بر این نقش تأکید میکند و میگوید همه رسانهها موظف به گسترش نمادهایی از فرهنگ هستند و رسانه ملی موظفتر از بقیه رسانهها، زیرا رسانهای است که باید پیامهای رهبری را در جامعه ترویج کند. او معتقد است اگر رهبری، چادر را حجاب برتر میدانند، تلویزیون نیز مثل آنچه که تاکنون کرده باید شخصیتهای مثبت فیلمها، سریالها، مستندها و برنامهها را به خانمهای چادری اختصاص دهد تا از این طریق باعث نفوذ حجاب در جامعه شود.
این همکار دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در واقع منظورش تبلیغ غیرمستقیم چادر و حجاب است و به آموزش ضمنی این پیام به مخاطبان باور دارد. به گفته او، تبلیغ غیرمستقیم تأثیر زیادی بر مخاطبان میگذارد، مثل اینکه آنها بانوانی را در تلویزیون ببینند که جزو متخصصان و نخبگان و افراد موفق جامعه هستند و با حجاب چادر همه پله های ترقی را طی کردهاند.
زهره الهیان نماینده مردم تهران در مجلس هشتم و فعال حوزه زنان نیز تحلیلی مشابه از نقش تلویزیون دارد و معتقد است حجاب باید به عنوان یک آموزه ثابت در برنامه های تلویزیون مد نظر باشد و از حجاب به ویژه چادر به عنوان عامل مصونیت زنان یاد شود؛ البته همه اینها به روشهای غیرمستقیم و نرم و نه دستوری و باعث دلزدگی و اغلب در قالب های هنری مثل فیلمنامههای جذاب. منیره نوبخت عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان نیز نقشی شبیه به این برای تلویزیون قائل است و گرچه میگوید در دو سه دهه گذشته از مسائل فرهنگی به ویژه موضوع حجاب غفلت شده و این حضور کمرنگ را میشد در برخی از برنامههای تلویزیون نیز مشاهده کرد اما در سالهای اخیر توجه به حجاب در رسانه ملی بیشتر شده که البته بهتر از این نیز میتواند بشود. وی نیز به ترویج حجاب به صورت غیرمستقیم معتقد است، مثل تولید برنامه هایی برای بررسی آسیبهای ناشی از بدحجابی و یا حتی برگزاری مناظرههایی با موضوع حجاب و عفاف و انعکاس دادن نظرات مختلف مردم در این مناظرهها.
البته نوبخت یک شرط برای برنامه سازی در تلویزیون قائل است و آن اینکه سیاست ترویج حجاب به تولید برنامه های ساختگی منجر نشود؛ برنامه تصنعی از نگاه او، برنامهای است که زنان در آن واقعاً باحجاب نیستند و به حجاب اعتقاد ندارند، اما بر حسب سیاستهای رسانه با حجاب جلوی دوربین ظاهر میشوند.
در واقع او معتقد است برنامه هایی میتواند افراد را به سمت حجاب جلب کند که مردم درباره آن احساس نکنند که ساختگی است؛ موضوعی که زهره الهیان نیز به آن معتقد است و میگوید برای جلوگیری از مصنوعی شدن برنامهها باید از نیروهای ارزشی استفاده کرد که در زندگی شخصی خود به رعایت حجاب پایبندند.
بار سینما بر دوش سیما
استفاده از بانوانی که در قلب خود به حجاب اعتقاد دارند و در ظاهر نیز به آن پایبندند، نکته ای کلیدی است که باید مورد توجه باشد. حرف این کارشناسان درست است چون عالم بازیگری در همه جای دنیا، جهانی رنگارنگ است و کسانی که جلوی دوربین قرار میگیرند و از این طریق شناخته و معروف میشوند، عوالم و سبک و سیاق خاص خود را دارند. همین میشود که یک چهره محجبه محبوب در تلویزیون در برهه ای از زمان به واسطه نقشش در یک فیلم یا سریال، گروه وسیعی را تحت تأثیر مشی زندگی خود قرار میدهد اما اندکی بعد چهره ای متفاوت از او در زندگی شخصیاش یا در رسانه ای بجز تلویزیون منتشر میشود و همه آن آثار خوب قبلی را از بین میبرد. بازیگران و مجریان این چنینی کم نیستند، کسانی که تلویزیون موفق شده از آنها الگویی خوب برای مردم بسازد ولی مشی آنها در زندگی شخصی با این چهره ایده آل در تناقض قرار گرفته و همه تلاشها را نقش بر آب کرده است.
در فیسبوک، اینستاگرام، وایبر و در همه شبکه های اجتماعی امروزی میشود این چهره های متفاوت و نفی کننده حجاب را دید. البته شاید عده ای بر اصل آزادی افراد در انتخاب سبک زندگی و نوع پوشش دست بگذارند و محدود کردن چهره های تلویزیونی در خارج از فضای تلویزیون را نوعی تجاوز به حریم خصوصی آنها تلقی کنند اما باید گفت این نه دخالت است و نه ایجاد محدودیت، بلکه یک خواسته منطقی از جانب کسانی است که دوست دارند چهره محبوبشان در تلویزیون به نقشی که زیر سایه حجاب آن را ایفا کرده، همیشه پایبند باشد و لااقل در انظار عمومی آن طور که انتظار میرود، ظاهر شود.
رعایت این نکته مهم است چون نباید تصاویری که مردم به آن دل بسته اند و از آن الگو گرفته اند یکباره فرو بریزد و نابود شود و مردم دوباره بدون الگو بمانند ولی واقعیت است که هماهنگ نبودن رسانهها با هم فعلاً این مشکل را به وجود آورده است.
مهدی ناظمی اردکانی همکار دبیرخانه شورای فرهنگی و منیره نوبخت عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، هر دو از این بابت به سینما انتقاد دارند و میگویند این رسانه در راستای سیاستهای تلویزیون حرکت نمیکند.
ناظمی اردکانی که معتقد است بار اصلی ترویج حجاب به دوش سیماست و بسیاری از فیلمهای سینمایی، رسانه های مکتوب، تئاتر و حتی سایتها، ترویج حجاب را در اولویت ندارند، میگوید مفهوم رسانه ملی این است که بقیه رسانهها باید همگام با آن حرکت کنند و پیامهای رسانه ملی را تقویت کنند، نه اینکه در جهت تضعیف پیام های آن حرکت کنند. نوبخت نیز توضیح میدهد که ظاهر شدن افراد با چهره های متفاوت در رسانه های مختلف به باور مردم در مورد حجاب ضربه میزند؛ این تناقض موجب آسیب رساندن به نقشه فرهنگی کشور در حوزه حجاب و عفاف میشود. بر این اساس نوبخت پیشنهاد میدهد که در عرصههای هنری از یک سو حجاب باید دغدغه ای اصلی و برنامه ای اساسی باشد و از سوی دیگر دستاندرکاران باید به تربیت نیروهای معتقد و پایبند به باورهای دینی و اعتقادی بپردازند و از این افراد در رسانهها استفاده کنند. پس طبق گفته کارشناسان، کلید ترویج حجاب در دست رسانهها به ویژه تلویزیون است؛ به این شرط که همه رسانهها همگام با هم پیش بروند(مریم خباز/مجله سروش)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد