پایان 32 ماه زندگی مخفیانه

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از بامداد هشتم فروردین 91 همزمان با آتش‌سوزی در یک چادر مسافرتی در منطقه تفریحی «شش‌دار» در دستور کار پلیس ایلام قرار گرفت. ماموران پس از حضور در محل جنایت متوجه شدند، در زمان حادثه چهار پسر جوان داخل چادر مسافرتی حضور داشتند که بشدت دچار سوختگی شده‌اند. بلافاصله مصدومان به بیمارستان منتقل شده که یکی از آنها بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.

کارشناسان آتش‌نشانی هم پس از بررسی محل حادثه اعلام کردند؛ آتش‌سوزی عمدی بوده و چادر مسافرتی با بنزین به آتش کشیده شده است. با اعلام گزارش آتش‌نشانی و مرگ یکی از مصدومان، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.

ماموران در نخستین گام با مراجعه به بیمارستان به تحقیق از مصدومان پرداخته که یکی از آنها در بازجویی‌ها گفت: عصر روز حادثه برای تفریح در این محل چادر زدیم. شب حادثه، ما چهار نفر در یک چادر خوابیدیم و سجاد و هوشنگ هم در چادر دیگری استراحت ‌کردند. هوا در حال روشن شدن بود که متوجه شدم هوشنگ و سجاد مقابل در چادر ما ایستاده‌اند. هوشنگ بنزین پاشید و قبل از این‌که بتوانم کاری انجام دهم، سجاد کبریت کشید. تمام چادر شعله‌ور بود و ما هیچ راه فراری نداشتیم.

با این اظهارات تحقیقات برای دستگیری دو مظنون پرونده آغاز شد و ماموران موفق به دستگیری سجاد شدند، اما هوشنگ به محلی نامشخص گریخته بود. سجاد پس از انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی‌ها گفت: من و هوشنگ از مدتی قبل با مقتول و دوستانش اختلاف پیدا کرده بودیم و به دنبال راهی برای انتقامگیری بودیم؛ روز حادثه به بهانه تفریح آنها را به دره شش‌دار کشاندیم. سحرگاه زمانی که آنها در خواب بودند، چادرمان را جمع کردیم و پس از پاشیدن بنزین، چادر آنها را به آتش کشیدیم.

تحقیقات پلیس برای دستگیری هوشنگ ادامه داشت تا این‌که کارآگاهان پلیس آگاهی ایلام در جریان تحقیقات خود، متوجه شدند متهم به قتل از این استان گریخته است. رد پای قاتل فراری در چند استان کشف شد اما قبل از حضور ماموران، او مخفیگاه خود را تغییر می‌داد. سرانجام هفته گذشته کارآگاهان دریافتند که هوشنگ با اجاره خانه‌ای در دروازه‌غار تهران به زندگی مخفیانه‌اش در آنجا ادامه می‌دهد. کارآگاهان سرانجام با دستور قاضی حسن باقری، رئیس شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران متهم را در خانه‌اش دستگیر کردند.

هوشنگ پس از انتقال به پلیس آگاهی منکر اتهامش شد و گفت: من هیچ اختلافی با مقتول و دوستانش ندارم و نمی‌دانم چرا آنها این ادعا را مطرح کرده‌اند. شب حادثه برای تفریح به محل حادثه رفتیم. آن شب سجاد با مقتول و دوستانش درگیر شد، ولی این در حدی نبود که به دنبال انتقام باشیم. حوالی صبح سجاد مرا بیدار کرد و خواست آنجا را ترک کنیم. چادرمان را جمع کردیم و به طرف جاده که همان نزدیکی بود حرکت کردیم. سجاد از من خواست تا بازگشت او منتظر بمانم. دقایقی بعد هم هراسان بازگشت و متوجه آتش گرفتن چادر مقتول و دوستانش شدیم.

در حالی که متهم درباره علت فرارش در این مدت سکوت کرده است، تحقیقات از او در پلیس آگاهی ادامه دارد.