
«حاجبالدوله» چون به قیافه آنها دقیق میشود میبیند که مرد مستی که به گفته فراشها در خیابان تلوتلو میخورده و روی پا بند نبوده، دارای لباسی تمیز و گیوهای سفید بدون ذرهای گل است و حال آنکه فراشهای حکومتی که مست نبودهاند به لحاظ فصل زمستان و بارندگی و وجود گل و شل در معابر تا کمر گلی و خیس هستند!
«حاجبالدوله» از تماشای جوان مست و فراشهای هوشیار با ظواهری که شرح آن رفت متعجب شده و از جوانک مست میپرسد:
جوانک، تو چطور مستی هستی که حتی گیوههایت هم به گل و شل آلوده نشدهاند؟
جوان مست پاسخ میدهد: قربان، علت این است که چاکر باریک باریک راه میروم!
«حاجبالدوله» از این پاسخ که میشنود بیشتر متعجب شده و مجددا میپرسد:
باریک باریک راه رفتن چه صیغهای است؟!
مرد جوان متعاقب این گفته حاکم تهران، به نرمی شروع به راه رفتن کرده و از کنار گل و لای حیاط دارالحکومه میگذرد و از در حیاط هم خارج شده و متواری میگردد!
«حاجبالدوله» از هوشیاری جوان مست و مدهوشی فراشان هوشیار! خود که به سختی غرق تماشای راه رفتن جوان شده، به طوری که حتی جلوی فرار او را هم نگرفتند متغیر گردیده میگوید:
این نوکرهای پدرسوخته را بخوابانید و یکی بیست ضربه شلاق به آنها بزنید تا مستی از سرشان بپرد!
منبع: هزار و یک حکایت تاریخی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با گردآورنده کتاب «قصه جریحهدار شد» مطرح شد
ناصر ابراهیمی در گفت و گو با جام جم آنلاین؛
گفتوگو با محمد خیراندیش در حاشیه اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰
رئیس مرکز ارتباطات و رسانه آستان قدس رضوی از تولید یک برنامه نخبگانی میگوید