خاطرات جالب از دیدار بازرگان و شواردنادزه با حضرت امام(ره)

محافظ حلقه اصلی امام(ره) در مورد دیدار خصوصی بازرگان با امام گفت: "بازرگان به حضرت امام(ره) گفته بود: با این وضعیتی که داریم، اسلام به بن‌بست می‌رسد، که امام گفتند: اسلام هرگز به بن‌بست نمی‌رسد، خودتان به بن‌بست می‌رسید".
کد خبر: ۷۶۸۶۰۲
خاطرات جالب از دیدار بازرگان و شواردنادزه با حضرت امام(ره)

سیدرحیم میریان از محافظان حلقه اصلی امام خمینی(ره) از جمله کسانی بود که وقتی امام خمینی به جماران رفتند، برای محافظت از ایشان به تهران می‌آید و در جماران حلقه اصلی محافظت از امام را به‌همراه تیمی 17نفره انجام می‌دهد. البته بعد از آنکه وضعیت جماران از لحاظ امنیتی بهتر شد کار محافظت به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افتاد و میریان به اندرونی امام می‌رود و کارهای دفتر و شخصی امام را انجام می‌دهد.

سیدرحیم میریان در مورد خاطراتش از دورانی که نزد امام خمینی(ره) بوده است، ابتدای در مورد چگونگی پیوستنش به حلقه اصلی محافظین امام(ره) گفت: به‌خاطر فضایی که بود و شرایطی که منافقین و گروه فرقان و عده زیادی از کمونیست‌ها ایجاد کرده بودند و به جان ملت افتاده بودند و هر روز کشتار می‌‌کردند و همچنین حزب جمهوری را منفجر کردند، مرحوم حاج احمدآقا احساس خطر کرده بودند و از آیت‌الله طاهری درخواست کردند که چند نفر نیروی‌ زبده به حاج احمدآقا بدهند.

وی افزود: ما 5 نفر از طرف حاج‌آقا طاهری به تهران آمدیم. آیت‌الله طاهری نامه‌ای دادند و به خدمت حاج احمدآقا رسیدیم و ایشان فرمودند: "همین جا در دفتر بمانید." آنجا ماندیم و بعد 4 نفر هم از قم آمدند که آقای بهاءالدین، آقای پارچه‌باف، آقای محمودی و ... بودند، چهار نفر هم از تبریز و چهار نفر هم از مشهد آمدند که مجموعاً 17 نفر شدیم. بنا شد که ما به‌طور مخفیانه به‌عنوان حلقه اول، حفاظت دور امام را داشته باشیم.

میریان همچنین در مورد پاسخ نامه گورباچف که شواردنادزه برای امام خمینی(ره) آورده بود نیز گفت: وقتی شواردنادزه پیام را می‌برد، حاج احمد به ما گفت: "تخت منزل امام را بیرون ببرید و 4 تا صندلی در اتاق امام بگذارید که اینها روی زمین ننشینند، روی صندلی بنشینند." ما برای اولین بار صندلی گذاشتیم، زیرا امام هم روی نیمکت می‌نشست. وقتی او آمد اتفاقاً او را به جماران آوردند و خیلی باعث تعجب بود که در محل جماران تا 100متری خانه امام کسبه زندگی می‌کنند، بقالی، قصابی و تاکسی و مردم همه هستند. وقتی به خانه امام آمد باز تعجبش بیشتر شد که در یک خانه 70-80 متری امام به این وضع زندگی می‌کند.

وی افزود: امام هم به‌خلاف همه ملاقات‌هایش که روی نیمکت می‌نشستند و افراد روی زمین می‌نشستند، به‌خاطر اینکه اینها فکر نکنند امام برای اینها تَره خرد می‌کند، رفتند پشت پرده روی صندلی نشستند، زیرا اگر امام روی نیمکتش می‌نشست شاید توقع داشتند امام جلو پایشان بلند شود ولیکن امام برای اینکه هم آنها توقع نداشته باشند و هم این حرکت انجام نشود به پشت پرده رفتند و اینها آمدند و وسط اتاق ایستادند تا امام از پشت پرده آمد و اینها تعظیم و سلام کردند و وقتی امام نشست اینها هم روی صندلی نشستند.

میریان خاطرنشان کرد: شواردنادزه شروع به خواندن پیام کرد. من دم در بودم، آقای صانعی و انصاری هم در اتاق نشسته بودند، در هم باز بود و از نزدیک می‌دیدم. دیدم که آقای شواردنادزه واقعاً رنگش پریده و دارد با لکنت زبان جواب را می‌خواند، مترجم هم برای امام ترجمه ‌می‌کرد. متن پیام هم این بود: "ما دیگر به افغانستان حمله نمی‌کنیم و از فلسطین و شما حمایت می‌کنیم." امام با ناراحتی بلند شدند و پارچه روی زانویشان را برداشتند و فرمودند: "سلام من را به گورباچف برسانید و بگویید این جواب پیام من نشد، من تو را به راهی دعوت کردم که اگر بپذیرید به راه راست می‌روید و ملت شما هم به انحراف کشیده نمی‌شوند و از دامن شرق به غرب نمی‌افتند". بعد امام نشستند و بقیه پیام را خواندند و آنها رفتند.

محافظ حلقه اصلی امام خمینی در مورد ملاقات خصوصی بازرگان و حضرت امام نیز گفت: فقط آمدن آقای بازرگان را می‌دانم که به ملاقات امام آمد، محافظان به‌خاطر اینکه با نظر بد به او نگاه می‌کردند یک مقدار در گشتن با آقای بازرگان تندی کرده بودند، وقتی خدمت امام آمد به ایشان گفت: "پاسدارهایت بد برخورد کردند" که امام به حاج احمد پیغام داد: به آنها بگویید، اگر دشمن من هم به اینجا بیاید حق ندارید کوچک‌ترین بی‌احترامی به او کنید، هر کس به اینجا آمد باید احترامش را حفظ کنید، هر کسی می‌‌خواهد باشد، اینها مهمان من هستند و لذا فرق نمی‌کند.

وی افزود: [بازرگان] در جلسه خصوصی به حضرت امام گفته بود: "با این وضعیتی که داریم، اسلام دارد به بن‌بست می‌رسد" که امام گفتند: "اسلام هرگز به بن‌بست نمی‌رسد، خودتان به بن‌بست می‌رسید." البته بنا نبود این مسئله پخش شود. یادم هست که همان روز صدا و سیما این جمله را پخش کرد. البته از قول بازرگان نگفت، امام فرمود: "می‌گویند اسلام به بن‌بست رسیده ولیکن اینها خود به بن‌بست رسیده‌اند" ولی در دیدار خصوصی این را گفته بود و مسلم به آقای بازرگان گفتند، زیرا کس دیگری در آن دیدار نبود.(تسنیم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
نرم افزار موبایل
-
۲۳:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
۰
۰

نیازمندی ها