خبر بسیار ساده بود: جوانی هجده ساله به نام مایکل براون بهضرب گلوله پلیس کشته شد. اتفاقات و واکنشهای پس از این حادثه به موجی عظیم در ایالات متحده تبدیل شد.
ابتدا پلیس برای آرام کردن فضا اعلام کرد این نوجوان سیاهپوست مظنون به سرقت بوده و پس از حمله به پلیس و در حین فرار کشته شده است، اما اظهارات شاهدان آن روز روایت دیگری داشت. شاهدان گفتند براون همراه دوستش در حال عبور از خیابان بود که پلیس به آنها مظنون شد و دستگیرشان کرد. پس از چند لحظه صدای شلیک چند گلوله به گوش رسید و بدن بیجان مایکل براون روی زمین افتاد. نتایج کالبد شکافی از خشونت بیشتر پلیس در این ماجرا پرده برداشت.
نتایج نشان داد براون در این حادثه هدف اصابت 9 گلوله قرار گرفته که چند گلوله به نقاط حساس بدن از جمله قلب و سرش اصابت کرده بود. پس از آن بود که موج شدید اعتراضات به این اتفاق در سراسر آمریکا گسترده شد. اما نوع واکنش نیروهای پلیس به این اعتراضات در نوع خود بیسابقه بود. نیروهای پلیس برای سرکوب معترضان با چنان تجهیزات و نیروهایی به خیابانها آمدند که بسیاری آن را با تجهیزات ارتش مقایسه کردند. میزان این تجهیزات و نیروها به حدی بود که صدای باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا هم بلند شد و او خواستار بازنگری در تسلیحات نیروهای پلیس شهری و ایالتی شد. شدت خشونت آنها علیه معترضان نیز در نوع خود بیسابقه بود.
در این میان و پس از گذشت چند ماه، نام افسر شلیککننده به براون اعلام شد. دارن ویلسون بیست و هشت ساله پس از حضور در دادگاه، از اقدام خود دفاع کرد. اما آنچه بیش از همه عصبانیت مردم را به همراه داشت، رای دادگاه رسیدگی به این پرونده بود. قاضی این پرونده در کمال تعجب، ویلسون را تبرئه و او را بیگناه اعلام کرد. در بحبوحه این اتفاقات بود که یک سیاهپوست دیگر در نیویورک به دست نیروهای پلیس کشته شد.
تصاویر ضبط شده فردی چهل و پنج ساله به نام اریک گارنر را نشان میداد و در حالی که چند نیروی پلیس بشدت گردن او را گرفته بودند، فریاد میزد: نمیتوانم نفس بکشم. نیروهای پلیس با همین وضع او را داخل ماشین بردند، اما پس از چند ساعت مشخص شد گارنر نیز کشته شده است. این اتفاق باعث شد هزاران نفر از مردم نیویورک برای چند شب متوالی تظاهرات گستردهای را ضد نژادپرستی حاکم در آمریکا برگزار کنند. معترضان به منع تعقیب پلیس قاتل اریک گارنر، با بستن خیابانهای شهر، به نشانه همبستگی با مقتول سیاهپوست چهل و پنج ساله فریاد میزدند: عدالت و صلح نیست، من نمیتوانم نفس بکشم! تنشهای نژادی و اعتراضات مردمی به دیگر شهرهای آمریکا نیز کشیده شد. معترضان در شیکاگو، واشنگتن، سنت لوئیس، مینیاپلیس و بسیاری از شهرهای دیگر ضد نژادپرستی موجود، روی زمین خوابیدند و خیابانها و بزرگراهها را بستند.
اما سریال وحشتناک قتل سیاهپوستان در آمریکا به دست پلیس، به همین جا پایان نیافت و چند ماه بعد یک مرد سیو چهار ساله در آریزونا قربانی نژادپرستی شدید پلیس شد. آنطور که رسانهها گفتند یک پلیس سفیدپوست آمریکایی در ایالت آریزونا مرد سیاهپوست سی و چهار سالهای به نام رومین بریسبون را به ضرب گلوله به قتل رساند. پلیس اعلام کرده است افسر قاتل تصور میکرده بریسبون اسلحه دارد، اما مشخص شده که او بطری دارو در دست داشته است.
وجود این حوادث و اتفاقات دنبالهدار موجب شد بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران آمریکایی از فرهنگ نژادپرستی که سالهاست در جامعه آمریکا ریشه دوانده و هر از چند گاهی با چنین اتفاقاتی، بروز پیدا میکند، انتقاد کنند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد