مهمترین راه برای شناخت انسانها، نه صرفا خواندن کتابهای کتابخانه، بلکه مطالعه روی انسانها، در متن تجربه زندگی آنهاست. شاید برای برخی مخاطبان عجیب به نظر برسد که چگونه نوشتن خاطرات سادهای چون حرفهایی که بین بچههای کلاس رد و بدل شده است یا خاطره رفتن به ورزشگاه برای دیدن بازی فوتبال یا خاطره رفتن به خانه مادربزرگ در روز اول عید و دیدن همه بچههای فامیل میتواند مهمترین منبع انسانشناسی ما باشد.
اما واقعیت این است که همین خاطرات هستند که انسانها را در واقعیترین نمودشان به ما معرفی میکنند؛ انسانها، اعم از خودمان، والدینمان، خواهر و برادرمان، اقواممان و دوستانمان. این انسانشناسی بویژه در آن مقاطع از خاطرات گذشته بیشتر نمود پیدا میکند که وقایع خاصی در زندگی ما روی داده است، مثلا وقایعی که منافع بسیاری از افراد را تهدید میکنند یا وقایعی که افراد را برای تصاحب امتیازی به رقابت با یکدیگر وا میدارند.
مثلا در وضع روزمره زندگی، همه با هم مدارا میکنند و با یکدیگر برخورد خوبی دارند، رفت و آمدها برقرار است و ایام به کام. اما فرض کنید یک حادثه همه چیز را دگرگون کند، مثلا یکی از بزرگسالان فامیل، زمینگیر شود. ابتدا اغلب افراد سعی میکنند چنان وانمود کنند که چیزی عوض نشده است، با یکدیگر و با آن بزرگسال با لبخند برخورد میکنند. اما در همین زمان میتوانیم تصنع را از بسیاری از این لبخندها مشاهده کنیم.
سپس به مرور سایه اغلب افراد به بهانههای مختلف سنگین میشود. روابط کمتر و کمتر میشود، تا اینکه افراد معدودی باقی میمانند که باید سنگینی این مسئولیت را به تنهایی به دوش بکشند. بعد از مدتی این مشکل برطرف میشود؛ یا به واسطه بهبود این بزرگسال، یا به واسطه فوت او. مجددا، افرادی که پراکنده شده بودند، باز میگردند، چرا که منافع ایجاب میکند که جمعیت حفظ شود، اگر پای ارث و میراثی هم به میان باشد، انگیزه مضاعف است. بسیاری از اوقات، همه افراد، چه آنها که در هنگام سختی رفتند و چه آنها که ایستادند، آنچه را اتفاق افتاده فراموش میکنند. اما نوشتن باعث حفظ این واقعیت میشودکه چه کسانی توانستند آنجا که باید بایستند، ایستادند و چه کسانی آنجا که باید بایستند، نایستادند و با وجود این در زمانی که بحرانها حل شد و مشکلات تمامی یافت، متعصبتر از هر کسی سنگ حل بحرانها را به سینه زدند.
آری نوشتن از وقایع روز، بهترین درسها را در باب انسانشناسی، به خود ما و به دیگران ارائه میکند. به ما میآموزد کسانی که در اوضاع خاص، تحت تاثیر دیگران قرار میگیرند یا به قول معروف «جوگیر میشوند» بزودی پشیمان خواهند شد، چرا که عمده چنین افرادی به واسطه همین «جوگیری» دست به اعمالی میزنند که واقعا بهدرستی آنها باور ندارند. همچنین این نوشتهها به ما نشان خواهد داد کسانی که نسبت به مشکلات دیگران بی تفاوت هستند نیز بزودی پشیمان خواهند شد، چرا که این بیتفاوتی باعث میشود هیچ دوستی برای خود باقی نگذارند و بنابراین خودشان نیز هنگام دشواریهای زندگی تنها بمانند. نوشتن، انسانها را به ما عرضه میکند، در واقعیترین شکلشان، در تجربه زندگی روزمرهشان. پس درنگ نکنیم و بنویسیم، از آنها و از خودمان، اما به آفت قضاوت زودهنگام گرفتار نشویم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد