یکی از این چهرهها پیمان اکبری، کاپیتان سابق تیم ملی و ستاره پیشین تیمهای باشگاهی صنام و پیکان است که در این سالها در کسوت مربیگری علاوه بر موفقیت در تیم باشگاهی پیکان، مشغول پشتوانهسازی و معرفی چهرههای مستعد از تیم زیر 23 سالههای ایران به تیم ملی بزرگسالان است.
پیمان اکبری در آخرین روزهای سال گذشته توانست با پیکان، جام قهرمانی رقابتهای لیگ برتر والیبال باشگاههای ایران را مال خود کند. رقابتهایی که دستکم پنج تیم مدعی داشت اما سرانجام در رقابتی نزدیک، پیکان قهرمان شد. اکبری در روزهای اخیر تمرینات تیم زیر 23 سالههای ایران را در تالار ایرانخودرو بهعنوان سرمربی زیر نظر دارد تا مثل تجربههای قبلی حضور در رقابتهای کاپ آسیا، بار دیگر بر تجربیات مربیگری خود در بازیهای قهرمانی آسیا در میانمار اضافه کند.
پیمان اکبری از کجا شروع کرد که رسید به کاپیتانی تیم ملی والیبال بعد به عنوان سرمربی پیکان قهرمان ایران شد و حالا سرمربی تیم زیر 23 سالههای ایران است؟
من متولد هرسین کرمانشاه هستم و والیبال را از دوازده سالگی در همین شهر آغاز کردم. آنوقتها امکانات زیادی نداشتیم اما به توپ پنجه میزدیم و ساعد میگرفتیم و زیر تور آنقدر میپریدیم تا بالای تور برسیم!
آیا هرسین هنوز والیبالیست دارد؟
کرمانشاه قطب والیبال در گذشته بود و هرسین استعدادهای زیادی به تیمهای استان تحویل میداد، اما انگار با بیتوجهی مسئولان، چشمهجوشان استعدادها هم در این استان خشکیده است. هرسین منطقهای کوهستانی است و با وجود منابع طبیعی، جوانان بلند قامتی دارد که در صورت توجه بیشتر میتوانند در زمینههای مختلف ورزشی موفق باشند؛ مانند کشتی، بوکس و ورزشهای رزمی. در چند سال گذشته والیبال افت محسوسی داشت در حالی که در گذشته نهچندان دور ما با تیمهای پایهای قهرمان میشدیم. خود من با تیمهای نوجوانان و جوانان کرمانشاه قهرمان شدم و مراحل باشگاهیام را از بانک تجارت کرمانشاه آغاز کردم. یک سال هم برای فولادمبارکه اصفهان بازی کردم تا اینکه سرباز شدم و برای بازی در صنام به تهران آمدم.
و در صنام زندگی ورزشی حرفهای شما آرامآرام آغاز شد.
سه سال خدمت سربازی دریکی از بهترین تیمهای آن دوره فرصت خوبی برای من به وجود آورد تا والیبال را حرفهایتر دنبال کنم. ما نسل تازهای از بازیکنان روز والیبال در صنام جمع شده بودیم و نتایج خوبی گرفتیم. در پیکان هم وضع به همین منوال بود. از سال 1377 فقط بین سالهای 1382 و 1386 از پیکان جدا شده بودم و در تمامی سالهای دیگر همراه پیکان بودم. من در پیکان به عنوان بازیکن افتخارات زیادی به دست آوردم و از سال 1389 که سرمربی تیم پیکان شدم تاکنون ارتباطم با والیبال برقرار بوده است.
نسل خوب آن روزها اکنون در شرایطی مشابه با شما مربیگری تیمهای متفاوت را به عهده دارند.
ما آن روزها پول کمتری به نسبت بازیکنان امروزی میگرفتیم اما بسیاری از کارها سنجیدهتر بود.احترامها و حفظ حرمت بهتر بود. نمیخواهم به کسی توهین کنم اما همزمان با تزریق منابع مالی باید ظرفیتهای افراد را بیشتر کرد. باید از نظر فرهنگی مانع برخی بداخلاقیها شد. بیشتر همنسلان من سراغ ادامه تحصیل رفتند و اکنون مربیان و کارشناسان زبده این ورزش هستند. بحث من ثمربخش بودن افراد با شایستگیهایشان است و نمیخواهم بگویم کسانی که فقط بازیکن بوده اند باید در تمامی مراحل والیبال سهم خواهی کنند.
نخستین تجربه مربیگری شما در پیکان همزمان شد با رقابتهای جام باشگاههای جهان. آیا این بازیها برای اکبری جوان، خیلی بزرگ نبود؟
واقعا بزرگ بود اما با چند نفر از دوستان و مربیان خودم مشورت کردم.از طرفی حمایتهای باشگاه خیلی کمکم کرد تا همان سال با مدال برنز رقابتها بازگردیم.
بعد از پیکان،کاله و متین ورامین هم رقابتهای باشگاههای جهان را تجربه کردند، اما چرا حضورمان در این رقابتها کمرنگ است؟
والیبال ایران به شکل مقتدرانهای در این رقابتها شرکت نمیکند. در چند سال گذشته زمان برگزاری رقابت های باشگاههای جهان خوب نبوده و معمولا همزمان با مسابقههای ملی است. ما فقط میگوییم بازیکنان میروند و خسته میشوند. پس بهتر است بمانند و درخدمت تیم ملی باشند. باید در این زمینه حرفهایتر شویم و از همه امکانات مان در راه جام باشگاههای جهان استفاده کنیم.
همین شرایط را ممکن است تیمهای صاحب نام والیبال دنیا داشته باشند اما میبینیم آنها جام باشگاههای جهان را هم جدی میگیرند، حتی جدی تر از رقابتهای ملی.
در بین همه تیمهای دنیا، روسیه و برزیل ارزش زیادی برای تیمهای باشگاهی قائلند واگر بیشتر از تیم ملی به این بخش توجه نکنند، شک نداشته باشید توجه آنها کمترهم نیست. شاید لیگ جهانی برای برزیل دیگر انگیزه ایجاد نکند زیرا آنها همیشه روی سکو هستند، اما نیاز والیبال برزیل در سالهای اخیر با رویکرد آنها به تشویق و ترغیب اسپانسر و درآمدزایی در والیبال تغییر کرده است. بازیهای باشگاهی از نظر درآمدزایی، انگیزه و جذابیت از مسابقههای ملی شرایط بهتری دارد. کار تیم ملی بعد از 20 روز تمام میشود اما رقابتهای باشگاهی زمان بیشتری بازیکنان را درگیر والیبال میکند.
پیکان بعد از جام باشگاههای جهان شرایطش تغییر کرد و در سالهای 1390 تا 1392 نتوانست در سطح اول والیبال باقی بماند.چه اتفاقاتی درون باشگاه افتاد؟
ما تغییراتی در سیستم سرمایهگذاری داشتیم و فعالیت تیمهای حرفهای باشگاه کمرنگتر از قبل شد.اوج مشکلات در سال 92 بود که پنجم شدیم. اما در سال 93 تغییرات مدیریتی در مجموعه پیکان، اتفاقات خوبی را به وجود آورد. مدیرانی از جنس خانواده ایران خودرو و ورزش آمدند و با ورود آنها خون تازهای به ورزش پیکان تزریق شد. مهندس یکهزارع دیدگاههای ورزشی دارند و بنا رابر موفقیت تیمهای حرفهای باشگاه گذاشتند.
با وجود این، قهرمانی پیکان بعد از فراز و نشیبهای چند سال اخیر لذتبخش بود.
یک تیم برای قهرمانی سه نکته لازم دارد. مدیریت که شامل کادر فنی و بازیکنان میشود. این طور نیست که فقط مدیریت در سطح کلان داشته باشیم و از مدیریت در بخشهای دیگر غافل شویم. برنامهریزی کادر فنی نیز برای بازیهای یک فصل اهمیت دارد همین طور بازیکنان با جاهطلبیهایشان در طول فصل. هر چقدر باشگاه و کادر فنی خوب باشند اما مجموعه بازیکنان همدل و همزمان نباشند نمیتوان افق پیروزی را ترسیم کرد. پیکان بعد از سه فصل دوری از قهرمانی با بودجهای که به جرات میتوانم بگویم از برخی تیمهای امسال کمتر بود، عنوان قهرمانی را به دست آورد که مهمترین دلایل این قهرمانی همان مولفههای مدیریت، برنامه ریزی و بازیکنان بود. من از عملکرد تیم پیکان راضی هستم. هر چند بازیکنان آسیب دیده داشتیم و نتوانستیم در شروع از تمامی توانمان بهره ببریم اما در ادامه تا پایان رقابتها شرایطمان بهتر از قبل شد، بویژه اینکه سعی کردم در بیشتر رقابتها به بازیکنان تیم ملی زیاد فشار نیاورم. حتی برنامه ویژهای برای بدنسازی آنها داشتم. در کل احساس میکنم قهرمانی در کنار تلاش بازیکنان خوب و با حضور تیمهای مدعی لذتش بیشتر است.
یکی از انتقادهایی که درباره لیگ برتر مطرح میشد قرار دادن تیمها در دو گروه بود. شما از موافقان برگزاری لیگ به همین سبک و سیاق بودید. به نظر شما لیگ برتر امسال چه ویژگیای به نسبت قبل داشت؟
مهمترین ویژگی بازیهای امسال، هفتهای یک مسابقه بود و این موضوع به تیمها کمک کرد تمرینات منظمتری داشته باشند. ریکاوری در جریان مسابقههای فصل، نکته مهم دیگری است که برگزارکنندگان لیگ باید به آن توجه داشته باشند. به نظرم امسال سازمان لیگ برنامههای خوبی در این زمینه اجرا کرد. طبیعی است مشکلاتی نیز وجود داشت اما مشکلات به نسبت دوره قبل کمتر بود.
تیم شما از ابتدای فصل، بازیکن خارجی گرفت؛ اما به نظر میرسد این بازیکن در سایه امیرحسینی قرار گرفت. نظر شما درباره استفاده تیمها از بازیکنان خارجی چیست؟
ما از نیکو راضی بودیم. او هر کجا که خواستیم به تیم کمک کرد اما امیرحسینی پاسوری با تواناییهای منحصر به فرد است. بازیکنان خارجی خوب میتوانند زمینهساز موفقیت والیبال ایران در کنار عوامل دیگر پیشرفت باشند. ما در آغاز فصل مانند تیمهای دیگر، پیگیر جذب بازیکن خارجی بودیم. معیارهای من در این زمینه این است که باید بازیکنی بیاوریم که به درد تیم و والیبال ایران بخورد. اگر قرار باشد بازیکنی بیاوریم که سطح پایینتری از بازیکنان ایرانی داشته باشد، راه را به اشتباه رفتهایم. متاسفانه خیلی از بازیکنان خارجی که وارد لیگ ایران میشوند، کارایی خیلی خوبی ندارند.
لیگ ایران یا بهتر است بگوییم تیم ملی والیبال هم بازیکن به لیگهای خارجی داده است. نگاه شما به این قضیه چیست و حضور سعید معروف در روسیه چقدر به لیگ و والیبال ما کمک میکند؟
این اتفاق زمینهساز توسعه بیشتر والیبال است و ایران هم در نقل و انتقال بازیکن به لیگهای خارجی اسم و رسمدار میشود. بیشتر بازیکنان تیم ملی ما در شرایطی هستند که بتوانند در لیگهای خوب بازی کنند. این اتفاقی خوب برای معروف و جامعه والیبال ایران است، اما باید به تهدیدهای این اتفاق هم توجه کنیم.
چه تهدیدهایی؟
اینکه بازیکنان ما، جذب هر تیم خارجی و هر لیگ خارجی نشوند. بازیکنان ایران پیشنهادهای زیادی داشتند اما با این حال لیگ برتر ایران را ترجیح داده اند که به نظر من بررسی و انتخاب آنها درست بوده است. وقتی برای جذب فرهاد قائمی و مجتبی میرزاجانپور از باشگاههایی مثل چین و ژاپن پیشنهاد میرسد، باید هم بیشتر فکر کرد. این لیگها در جهان از نظر کیفیت شرایط روسیه را ندارند. لیگ روسیه در سطح اول والیبال جهان است؛ اما باشگاههای چین و ژاپن از ما ضعیفتر هستند. ممکن است بخواهند پول خوبی بدهند اما برای بازیکنان ما فقط پول مهم نیست، هر چند باید بگویم در لیگ ایران پولهای خوبی رد و بدل میشود.
آیا ممکن است روزی این اتفاق در سطح مربیان ایرانی هم روی بدهد و ما مربیان ایرانی را در خارج از ایران ببینیم؟
در ایران همه برنامههای والیبال مختص تیم ملی است. تیمهای ملی ما در ردههای مختلف مطرح هستند و ارتباطات بینالمللی مناسبی دارند اما در رده باشگاهی این نوع مراودات کمتر به چشم میخورد. ده سال قبل باشگاه پیکان در ایتالیا اردو میزد و با باشگاهی مثل پروجا همکاری داشت و شناختها از تیمهای باشگاهی ایران بیشتر بود. باشگاهها باید در این زمینه کار کنند. باید باشگاههای معتبر والیبال ایران و جهان بیشتر با هم مکاتبه کنند و باشگاههای دیگر را هم دعوت کنند تا به ایران بیایند و مناسبات بیشتری بین باشگاهها وجود داشته باشد.
شما با مربیان خارجی زیادی کار کردید. مانند ولاسکو اما به فاصله چند اردو بین شما و او فاصله افتاد. آیا اکنون به عنوان سرمربی تیم زیر 23 سالههای ایران با اسلوبودان کواچ، سرمربی تیم ملی هماهنگ هستید؟
یکی از اتفاقات خوب والیبال در این سالها حضور مربیان خارجی بود. ظرفیتهای والیبال همراه تجربه و دانش این مربیان، والیبال ایران را در عرصههای بینالمللی بیشتر مطرح کرد. باید با برنامهریزی مناسب، از تجربیات ارزشمند این مربیان استفاده کرد و آن را فقط برای تیم ملی محدود نکرد. مربیانی مثل ولاسکو نزدیک به چند دهه در بالاترین سطح والیبال دنیا مربیگری کرده اند و دیدگاههای ارزشمندی دارند که برای والیبال اثر بخش است. من در زمان ولاسکو تیم زیر 23 سالهها را تمرین میدادم و تعامل خوبی با او داشتم. اما حضور در باشگاه پیکان و از طرفی فشردگی بازیهای تیم ملی سبب شد کمتر با یکدیگر همکاری کنیم. در مجموع معتقدم مربیان خارجی با مشاوره درست در تیم ملی میتوانند زودتر نتیجه بگیرند، بنابراین باید در زمینه انتخاب افراد برای همکاری با آنان دقت کرد. متاسفانه برخی اوقات خط و خطوطهایی که تعیین میشود ذهن خارجیها را سمت و سو میدهد. ما مربیان ایرانی باید هوای یکدیگر را بیشتر داشته باشیم.
اکنون شرایط شما مانند زمانی است که با ولاسکو کار میکردید. شما تیم زیر 23 سالههای ایران را تمرین میدهید آیا کواچ نفرات مدنظر را در اختیارتان قرار میدهد؟
تیم زیر 23 سالههای ایران نخستین دوره رقابتهای این رده سنی را با نام قهرمانی آسیا در پیش دارد. ما از روز بیست و دوم اردیبهشت در میانمار به میدان میرویم. اهمیت این بازیها به انتخابی رقابتهای جهانی آن است و اگر فینالیست شویم، سهمیه را به دست میآوریم. ترکیب اصلی تیم را همان جوانانی تشکیل میدهند که دو سال پیش در رقابتهای جوانان آسیا در ارومیه سوم شده بودند؛ بنابراین کارمان سخت است و باید با همه قوا در این بازیها شرکت کنیم. ما چند بازیکن از جمله میلاد عبادیپور و پوریا فیاضی را در تیم ملی داریم که از فدراسیون و کواچ درخواست کردم این بازیکنان را به ما بدهند.
اما تیم ملی هم درگیر بازیهای لیگ جهانی است...
بله اما بازیهای ما، ده روز پیش از بازیهای لیگ جهانی است و این بازیکنان میتوانند بعد از رقابتهای میانمار به تیم ملی ملحق شوند. با توجه به اینکه رقابتهای جهانی شهریور ماه در امارات برگزار میشود، به همکاری فدراسیون و کواچ برای فتح قله والیبال زیر 23 سالههای آسیا نیاز داریم. مردم از والیبال توقع اول شدن دارند اما باید ابزار کافی در اختیارمان باشد. کواچ به لحاظ رفتاری شخصیت قابل قبولی دارد و ارتباطمان هم بسیار خوب است. از آنجا که هدف مان پیشرفت والیبال است، فکر نمیکنم مانعی سر راه قرار بگیرد.
آیا از تیم زیر 23 سالههای ایران پشتوانههای خوبی برای تیم ملی معرفی میشوند؟
ما کشور با استعدادی در تمامی زمینهها هستیم. دو سال پیش از تیم 23 سالههای ایران میرزاجانپور، فائزی و عبادیپور به تیم بزرگسالان رسیدند و امسال هم بازیکنان خوبی داریم که میتوانند خودشان را نشان بدهند. در مجموع پشتوانهسازی در ردههای پایه اهمیت دارد و در تیم امید که یکقدمی تیم ملی است رقابتها شدیدتر است. یادم نمیرود وقتی ما به تیم ملی آمدیم، بازیکنانی مانند ایرج مظفری بودند، اما آرامآرام یک نسل جدید جایگزین شد. درست نیست ناگهان برای ملی پوشان کنونی جانشین پیدا شود، این کار زمانبر است. بازیکنان جدید و قدیمی باید با هم تمرین و بازی کنند تا مشخص شود واقعا تیم ملی جای چه کسی است.
کاپیتانی که مربی موفقی شد
بیشتر سالهای بازی پیمان اکبری در والیبال ایران با کاپیتانی او در تیمهای مختلف ملی و باشگاهی سپری شد. او سالها کاپیتان صنام و پیکان بود و توانست مدیریت درون میدان را به عهده داشته باشد از اینرو دوران کاپیتانی، تجربه مناسبی برای او به وجود آورده بود تا دوره مربیگری خود را بخوبی آغاز کند.
نزدیک به 20 سال پیش مصطفی کارخانه، کمکمربی وقت تیم جوانان ایران وقتی برای استعدادیابی ماموریت مییافت از بازیهای آموزشگاهی و قهرمانی ایران دیدن کند، به بازی پیمان اکبری که آن روزها پیراهن تیم کرمانشاه را بر تن میکرد، نگاه خریدارانهای داشت.
کارخانه میگوید: نخستین بار پیمان اکبری را در بازیهای آموزشگاههای ایران دیدم و او را به تیم جوانان دعوت کردم. جوان نوپای کرمانشاهی فیزیک بسیار مناسبی داشت و تنومند و قوی بود. اکبری اولین و مهمترین اصل والیبال را که ساعدش بود، داشت. او اسپوکر و دریافتکننده قدرتی بود. در بازیهای جوانان جهان در منامه بحرین تیم ایران عنوان نهم را به دست آورد، اما بعد از همان بازیها وقتی من سرمربی شدم از اکبری که بیشتر ذخیره بود، به عنوان بازیکن اصلی استفاده کردم.
او درباره خصوصیات دیگر بازی اکبری میگوید: از آنجا که اسپوکر قدرتی باید از نظر بدنی بنیه مناسبی داشته باشد، اکبری از این خصوصیات جسمانی برخوردار بود و قد خوبی هم داشت که مجموع دریافت و اسپک قدرتی از تولد یک ستاره در والیبال ایران خبر میداد.
سالهای بازی در صنام، دورانی بود که پیمان اکبری راه تحول و پیشرفت را بدرستی طی کرد. او سرباز بود و مصطفی کارخانه کارمند وزارت دفاع، از اینرو طبیعی بود با شناختی که هر دو در تیمهای پایهای از هم پیدا کرده بودند، بازی در فضای جدید را انتخاب کنند.
سرمربی سابق تیم صنام میگوید: دوران صنام در والیبال ایران به یاد ماندنی بود. من و اکبری بالای ده سال در صنام و در پیکان با هم بودیم و افتخارات زیادی به دست آوردیم چه در والیبال ایران و چه در آسیا. پیمان در همان سالها نشان میداد توانایی مربیگری دارد، از این رو سالها او را به عنوان کاپیتان تیم انتخاب کردم. پیمان در زمان کاپیتانی مدیریت خوبی در زمین داشت و در بازیهای متعدد و روزهای سخت همراه من بود. نقش محوری او در تیم، تجربیات و شخصیت مربیگریاش را برای سالهای بعد شکل داد تا اینکه در پیکان به عنوان سرمربی مشغول به کار شد.
سرمربی سابق تیم والیبال پیکان که شاگردش در سال 1389 جایگزین او در همین تیم شد، ادامه میدهد: پیمان اکبری در مربیگری والیبال موفق است و میتواند آینده بهتری هم در مربیگری داشته باشد. او علاوه بر تجربه، دانش روز والیبال را فراگرفته است. مانند دوران بازی خود، بسیار باثبات بوده که این مشخصه، پایداری پیمان در والیبال را زیاد کرده است. او مربی تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی است. روی این اصل فرصتهای دیگری برای این مربی جوان والیبال ایران در آینده به وجود میآید.
محمد رضاپور / گروه ورزش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد