به گزارش جامجم، رسیدگی به این پرونده از بیست و ششم تیر سال گذشته زمانی در دستور کار پلیس آگاهی شهرستان گنبدکاووس قرار گرفت که مرد جوانی با حضور در آنجا با اعلام شکایتی عنوان کرد، همسرش الهه همراه دخترش الینا چهارماهه از خانه خارج شده و دیگر بازنگشتهاند.
کارآگاهان همزمان با شروع تحقیقات متوجه شدند، روز حادثه زن ناپدید شده همراه نوزادش به خانه مادرش رفته بوده که در مسیر بازگشت ناپدید شد. این در حالی بود که پدر خانواده مدعی بود با همسرش اختلاف نداشته و علت غیبت مرموز آنها را نمیداند.
ماموران متوجه شدند شوهر خانواده علاقهای به یافتن همسر و فرزندش ندارد. همین موضوع شک پلیس را به یقین تبدیل کرد که احتمال دارد مادر و کودک، از سوی پدر خانواده به قتل رسیده باشند اما دلایل کافی برای اثبات موضوع را نداشتند.
کارآگاهان پلیس آگاهی تحقیقات را دوباره از سر گرفته و با گذشت 9 ماه از وقوع حادثه به سرنخهایی دست یافتند که نشان میداد آخرین فردی که با مادر و کودک گمشده مشاهده شده، پدر خانواده بوده است.
با کشف این سرنخ، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد بنابراین پرونده برای ادامه تحقیقات از شعبه دادیاری به شعبه سوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان گنبد کاووس در استان گلستان ارسال شد.
در شاخه دیگری از تحقیقات کار آگاهان جنایی رفت و آمدهای این مرد را زیر نظر گرفتند تا این که متوجه شدند وی قصد دارد خانهاش را جا به جا و به مکان دیگری نقل مکان کندکه ماموران با دستور قضایی متهم را دستگیر کردند.
بهمن با انتقال به پلیس آگاهی اعتراف کرد همسر و فرزندش را کشته و اجساد آنها را در دو محل جداگانه دفن کرده است و گمان نمیکرده راز جنایتی که 9 ماه در سینهاش پنهان کرده است، فاش شود.
متهم به قتل درباره انگیزهاش از این جنایت گفت: مدتها بود من به اخلاق و رفتار همسرم ظنین شده بودم. مدام به او ایراد میگرفتم و رفت و آمدش را کنترل میکردم.
روز حادثه همسرم همراه دخترم خانه را ترک کردند. پس از خروجشان با سوار شدن به خودرویم آنها را تعقیب کردم که متوجه شدم همسرم به خانه مادرش رفته است. او چند ساعتی در آنجا ماند. بعد یکی از اقوامش به خانه مادرزنم آمد. نیم ساعت بعد آن مرد از خانه خارج شد و همسرم، همراه دخترم سوار خودروی او شد تا به خانه بازگردد. اما من گمان میکردم میان آن دو رابطهای وجود دارد، بنابراین پس از حرکت راننده آنها را تعقیب کردم.
وی ادامه داد: در میانه راه همسرم و الینا پیاده شدند، همسرم با دیدن من در حالی که دخترمان را در آغوش داشت فرار کرد. به تعقیبش پرداختم تا این که وارد جادهای شد. به دلیل سرعت بالایی که در رانندگی داشتم، محکم با او برخورد کردم تا مانع فرارش شوم که همسرم و الینا به کناری پرت شدند. هردو زخمی شده بودند. آنها را سوار خودرویم کردم تا به بیمارستان برسانم اما در میانه راه همسرم به دلیل شدت صدمات فوت کرد. مانده بودم با جسد او چه کار کنم.
مرد همسرکش گفت: شروع به گشتزنی کردم تا راهی برای خلاصی از جسد همسرم پیدا کنم تا این که به سمت یکی از روستاهای اطراف رفتم. مشاهده کردم کارگرانی درحال حفاری و کار در حومه روستا هستند. منتظر ماندم و شب هنگام با اطمینان از این که کسی در آنجا نیست گودالی را حفر و جسد همسرم را در آنجا دفن کردم. پس از آن که به سمت خودرویم بازگشتم، مشاهده کردم دخترم هم مرده است. مانده بودم با جسد او چه کنم. بنابراین تصمیم گرفتم جسد او را در مکان دیگری دفن کنم. با ترک آنجا به گشتزنی در همان اطراف ادامه دادم تا این که متوجه یک باشگاه سوارکاری شدم. نیمهشب جسد دخترم را هم در اطراف زمینهای باشگاههای سوارکاری دفن کردم.
سرهنگ محمدعلی عسگری، فرمانده انتظامی شهرستان گنبدکاووس در این باره به جامجم گفت: با ثبت اظهارات تکاندهنده متهم، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی شهرستان گنبدکاووس پس از هماهنگی قضایی با بازپرس پرونده برای یافتن اجساد به دو محلی که متهم گفته بود، اعزام شدند و اجساد مادر و کودک را پیدا کرده و با دستور قضایی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند. در ادامه خانواده مقتول با حضور در پزشکی قانونی اجساد آنها را از روی لباسهایی که برای آخرین مرتبه به تن داشتند، شناسایی کردند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد