این روزها او نمایش متفاوت و غافلگیرکنندهای را به صحنه برده است، نمایشی که به گفته او شبیهترین اثر به خودش است. نمایش «فقط به خاطر من» نمایشی اجتماعی و در واقع بخشی از کتاب «آخرین پری کوچک دریایی» است. نمایشی که این روزها با نقشآفرینی مارال مختاری، مسعود خواجهوند و الهه ابوطالبی در مجموعه تئاترشهر تهران در حال اجراست. به این بهانه پای حرفهای او نشستیم.
بهمن سال گذشته این نمایش را برای اولین بار در تئاتر «فجر» روی صحنه بردید، حالا با گذشت چند ماه اجرای عمومی اثر را در تئاترشهر تجربه میکنید. برگردیم به عقب و از نمایشنامه «فقط به خاطر من» شروع کنیم و پذیرفته شدنش در تئاتر فجر.
همانطور که اشاره کردید، این نمایش برای سیو سومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر تولید شد. قرار نبود با این نمایش در این جشنواره شرکت کنم. چهار متن به دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر ارائه دادم که از میان آنها متن «آخرین پری کوچک دریایی» تصویب شد. نمایش 27 بازیگر داشت و غیرممکن بود بتوان این تعداد بازیگر خوب را در آن مهلت زمانی پیدا کرد. بنابراین تصمیم گرفتم این متن را کار کنم که یکی از اپیزودهای کتاب آخرین پری کوچک دریایی بود. از میان اپیزودهای این اثر تک اپیزود را دوست داشتم، پس مجبور شدم روی آن کار کنم، یعنی من صفحه به صفحه مینوشتم و متن را سر تمرین میآوردم و به اعضای گروه میدادم. اسم این اثر هم این نبود. یک اسم مارکزی داشت یعنی «فقط آمدم آشغال خالی کنم».
چرا این اسم تغییر کرد؟
زمان جشنواره تئاتر فجر به من گفتند که باید نمایش را با همان اسمی که تصویب شده اجرا کنم. «فقط به خاطر من» برگرفته از رابطه زن و مرد بود و من از آن الهام گرفته بودم. رابطه یک زن با تمام مردانی که در ذهنش بودند، آدمهایی که با آنها حرف میزد. من این زمینه را تغییر دادم و این متن به وجود آمد. بر این اساس مجبور شدم با همان اسم در جشنواره شرکت کنم و بعد هم اجرای عمومی بروم.
چرا این اپیزود را از میان سایر اپیزودهای دیگر کتاب انتخاب کردید؟
این به مشغولیات من به عنوان یک زن نویسنده و مخدوش بودن ارتباط این زن با دنیا بازمیگردد. تمام اتفاقات در ذهن اوست و فکر میکند همه چیز توطئه و تهدید علیه او به شمار میرود، شاید برای زنی که جامعه او را درک نمیکند اینگونه باشد. پری کوچک دریایی رابطه میان مادر و دختر است، من از آن هم استفاده کردم. این اپیزود رابطه میان مادر و دختر، مرد و زن است و این امکان را داشت که بتوان آن را میان دو بازیگر پرورش داد. یعنی میخواستم کار کم شخصیتی(پرسوناژ) داشته باشم که هر یک از بازیگران چند نقش را در آن ایفاء کنند. پس کاری بازیگر محور بود. از سوی دیگر قصد داشتم دغدغههایم را به عنوان یک زن نویسنده و فرهیخته نه یک زن هنرمند بگویم. زنی که میتواند معلم یا کتابخوان باشد. همچنین همیشه رابطه زن و مرد برایم مهم است زیرا دو قطب متفاوت هستیاند و در کنار هم یکدیگر را کامل میکنند پس آن را هم باید مطرح میکردم.
برخی منتقدان در نخستین مواجهه با نمایش میگویند «فقط به خاطر من» زندگی خود شماست. چقدر این حرف درست و چقدر تحت تاثیر رویدادهای مستند اجتماعی بوده است؟
این کار شبیهترین نمایش به من است. زمانی که مینوشتم، همزمان نوشتههایم را سر تمرین میآوردم به همین خاطر خودم بودم. مثلا همان زمان آقایی مدام به من میگفت مادر، بدم میآمد چون تفاوت سنیاش با من شش سال بود یا اگر لازم بود جاهایی میگفت خواهر جان یا خانوم محترم. در این کار بدون استثناء خودم هستم مثل آنجا که به دخترش میگوید؛ «سریال را بدون من دیدی کلک؟ و دخترش جواب میدهد مامان تو هیچ وقت هیچ جا نمیری، سالهاست که نمینویسی، سالهاست که داری آرزو میکنی یه شاهکار خلق کنی.» تمام اینها دیالوگهایی است که بین من و دخترم رد و بدل میشود. شاید برای همین است که در جشنواره تئاتر فجر افرادی که من را میشناختند آن را تا این اندازه درک کردند. دخترم بعد از اجرای اول از یکی از خبرنگارها شنیده بود این چیستا است و چه جراتی داشته خودش را روی صحنه آورده است.
خانم یثربی، اثر شما یک تئاتر اجتماعی است. اینگونه آثار اکنون چه جایگاهی دارد؟ اصولا این آثار از چه ویژگیهایی باید برخوردار باشد؟
اواخر دهه 70 تئاتر اجتماعی مُد شد. در آن زمان آثار اجتماعی زیادی از هنرمندانی چون محمد یعقوبی، نادر برهانی مرد و... به صحنه رفت. حتی خود من با نمایش «هتل عروس» شروع کردم. اما این روزها تئاتر اجتماعی ما تکراری و زمان مصرف دار شده است. تئاترهای اجتماعی به روز و سیاسی شدهاند، میتوان گفت روزنامهنگاری است نه تئاتر. موضوعات آنها برای زمان کنونی خوب است و به درد چند سال دیگر نمیخورد. تلاش کردم کارم جهانشمول باشد و زمان مصرف را از آن بگیرم، همان طور که در میرزاده عشقی سعی کردم تا او مردی برای تمام فصول باشد. خیلی طرفدار آرتور میلر هستم، آثار او همیشه قابل درک و اجراست. این نویسنده نمایشنامه «ساحل سوزان» را بر اساس جریان مک کارتی خلق کرد. او به این موضوع پرداخت، اما آن را برجسته نکرده است. این نوع تئاتر اجتماعی را دوست دارم. نمایشنامه «فقط آمدم آشغال خالی کنم» همیشه قابل درک است، برای همین سالی را در آن نگذاشتم. میخواستم اجتماعی و قابل فهم باشد.
شما سالها پیش با چهرههای مشهور زیادی کار کردهاید، اما چند سالی است سراغ بازیگران کمتر شناخته شده میروید. چرا؟
با افراد زیادی کار کردم، بسیاری از بازیگران با من شروع کردند و شناخته شدند. اکنون ما همسن هستیم، نمیتوان همه نقشها را به آنها داد، از سوی دیگر نمیتوانیم بسته بمانیم به هر حال باید افراد تازه نفس هم بیایند. این گروه هم بسیار زحمت کشیدند. این را هم باید در نظر گرفت که به دلیل روندی که با آن بازیگران داشتم کار با آنها برایم راحتتر است و میدانند من چه میخواهم. در کار بعدیام حتما دوباره سراغ آنها خواهم رفت.
وضعیت این روزهای تئاتر را چگونه میبینید؟
وضعیت تئاتر مثل نشر است. تئاتر سرمایه سالاری و اسپانسرینگ است. من هیچ گاه سراغ بازیگران سینمایی که صدای آنها به ردیف دوم هم نمیرسد نمیروم، طبیعتا اسپانسر هم به سراغ من نمیآید. دوست دارم تئاتریهای خوب در نمایشهایم بازی کنند. من فضای میان سالهای 75 تا 83 را میپسندم. دیگر این روزها تنها شو میبینم. در بعضی کارها چند السیدی میگذارند و میگویند این تئاتر است، ولی اینگونه نیست. تئاتر تجاری، تئاتر خصوصی و نداشتن قرارداد تیپ را دوست ندارم. زمانیکه قرارداد تیپ وجود داشت خیالم راحت بود. اکنون باید مانند لایکهای شبکههای اجتماعی مدام تماشاگرانمان را بشماریم.
به لحاظ مدیریتی آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای مهدی شفیعی، مدیر کل مرکز هنرهای نمایشی فردی از بدنه تئاتر است و به لحاظ مدیریتی نگاه دوستانهای دارد. امیدوارم فشارهای مالی مانع رسیدن او به اهدافش نشود، چرا که اهالی تئاتر از او انتظار دارند.
مهرانگیز قهرمانی / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد