شاید در ظاهر باید خوشحال بود که بسیاری از کودکانی که والدینشان مبتلا به ایدز هستند، به این بیماری مبتلا نشدهاند، اما این کودکان کمسن و سال از رنجها و مرارتهایی در عذابند که درد آن کمتر از درد ایدز نیست.
در شرایطی که بسیاری از کودکان یتیم با مادر سالم هم دنیای سختی را تجربه میکنند، داشتن پدر یا مادر مبتلا به ایدز و از دست رفتن یکی از آنها، سختیهای پیشروی این کودکان را چند برابر میکند.
مادری که به ایدز مبتلاست، خودش نیاز به حمایت جدی دارد و اغلب این مادران در زمره اقشار آسیبپذیر جامعه به حساب میآیند، حال همین مادران نیازمند حمایت باید حامی کودکانی باشند که آسیبپذیری آنها دستکمی از مادرشان ندارد.
به دلیل همین شرایط حساس و شکننده یتیمان ایدز است که هفتم ماه می میلادی (17 اردیبهشت) را روز جهانی یتیمان ایدز نامگذاری کردهاند. نامگذاری این روز بهانهای است تا جهانیان به یاد داشته باشند که رنج یتیمان ایدز، دستکمی از مبتلایان ایدز ندارد. این کودکان بیپناه، نیاز به حمایتی همهجانبه دارند و این نامگذاریها فقط تلنگری است برای بهخاطر آوردن شرایط حادی که این کودکان در آن به سر میبرند.
فشارهای روانی؛ فراتر از تاب کودکان یتیم
براساس آمارهای سازمان ملل، تا سال 2009 حدود 16 میلیون یتیم ایدز در جهان شناسایی شده است، یعنی 16 میلیون کودک کمسن و سالی که پدر یا مادرشان را بر اثر ایدز از دست دادهاند.
افشین خوشرفتار، فعال در حوزه دفاع از حقوق مبتلایان به ایدز در گفتوگو با جامجم میگوید: رنج روحی و فشار روانی که این کودکان متحمل میشوند، فراتر از تاب و توان آنهاست.
به اعتقاد خوشرفتار، تا زمانی که جامعه نمیداند پدر و مادر این کودک یتیم، مبتلا به ایدز است، آنها مشکلات کمتری دارند، اما همین که اطرافیان کودک از این موضوع مطلع میشوند، خیلیهایشان رفتار درستی با این کودک ندارند.
خیلی از آنها احساس میکنند که خانواده این کودک، یک خانواده بیاخلاق است، در حالی که خوشرفتار میگوید: چنین نگاه غلطی، صحت ندارد و خیلی از یتیمان ایدز، خانواده اخلاقی دارند. به گفته او، اینکه فردی بر اثر تیغ اصلاح، خدمات مشکوک دندانپزشکی یا دلایل دیگر به ایدز مبتلا بشود و پس از تولد فرزندش نیز از دنیا برود، در این حالت بیانصافی است که بخواهیم انگ بیاخلاقی به خانواده این کودک بزنیم.
البته حتی اگر فردی به دلیل رفتارهای پرخطر جنسی، تزریق مشترک یا دلایل دیگر هم به بیماری ایدز مبتلا شود، باز هم انگ زدن کاری غیراخلاقی است که به باور خوشرفتار، کودک یتیم را در هالهای از انگ زدنها و فضاسازیهای مسموم قرار میدهد. نباید فراموش کنیم که برخی از یتیمان ایدز، خودشان هم به ایدز مبتلا هستند و این بیماری از طریق مادرشان به آنها منتقل شده است. این بچههای کمسن و سال و معصوم که حتی معنای رفتار پرخطر را هم نمیدانند، باید همزمان با تنهایی، یتیمی و درد ایدز، سر کنند؛ دردهایی که خیلی سنگینتر از شانههای نحیف آنهاست.
خوشرفتار گلایه میکند که حتی بعضی خانوادهها وقتی میفهمند که همکلاسی فرزندشان مبتلا به ایدز یا یتیم ایدز است، تلاش میکنند فرزندشان از آنها فاصله بگیرد که همین رفتار بر غربت و انزوای این کودکان دامن میزند. در حالی که این کودکان، نیاز به حمایت همهجانبه مردم دارند و حداقل کار ممکن برای حمایت از آنها این است که به آنها انگ نزنیم و بر بار تنهایی و مشکلات آنها اضافه نکنیم.
از فقر و ناامنی تا ترک تحصیل
براساس آمارهای سازمان ملل، تخمین میزنند که سالی 7000 کودک بر اثر فوت والدین مبتلا به ایدز، یتیم میشوند.
در کشور ما آمار درستی از یتیمان ایدز وجود ندارد، ولی میتوان حدس زد که کودکان زیادی در گوشه و کنار کشور، از تبعات ایدز در امان نیستند و رنج یتیمی و ایدز را توامان احساس میکنند.
مریم اسماعیلی، مدیر باشگاه مثبت موسسه آهنگ رهایی شرق (فعال در امور مبتلایان به ایدز) به جامجم میگوید: بسیاری از این کودکان یتیم، پدرشان را از دست دادهاند و به همین دلیل، خیلی از این خانوادهها نانآور ندارند و برای ادامه زندگی با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
فقر، معضل فراگیر بسیاری از این یتیمان ایدز است. تصور کنید مادر مبتلا به ایدز، باید از یک طرف هزینههای زیادی را صرف درمان کند و از سوی دیگر، برای پیدا کردن شغلی برای امرار معاش هم مشکل دارد، زیرا هنوز شرایط جامعه برای پذیرش مبتلایان به ایدز در فضای اشتغال وجود ندارد.
اینها همه یعنی اینکه مادر مبتلا به ایدز و فرزندانش، در چرخه فقری غوطهور میشوند که خلاصی از آن به این راحتیها نیست.
«آگاهی پایین افراد درباره ایدز» عامل مهمی است که به اعتقاد اسماعیلی، متاسفانه انگ و بدنامی را برای یتیمان ایدز به همراه آورده است. همین انگزدنها به قول خوشرفتار باعث میشود که گاهی یتیم ایدز از مدرسه و جامعه گریزان شده و فرآیند تعلیم و تربیت کودک نیز مختل شود.
اسماعیلی میگوید حتی بعضی اوقات، مادر مبتلا به ایدز درباره بیماریاش به فرزندش هم چیزی نمیگوید تا دید اجتماعی نسبت به فرزندش خراب نشود و آرامش روانی کودک به هم نریزد.
یتیم ایدز؛ در سیبل آسیبهای اجتماعی
کودکی را تصور کنید که با وجود مرگ پدر، ابتلای مادر به ایدز، انگ اجتماعی، فقر مالی و نابرابریهای اجتماعی، باید هر طور که شده روز را به شب برساند.
بدیهی است این کودک اگر حمایت نشود، احتمال سوءاستفاده از او در دوران کودکی دور از ذهن نیست. همچنین وقتی این کودک از آموزش، تحصیل و فرصت برابر دور بماند، این یتیم ایدز میتواند در دام آسیبهای اجتماعی دیگری مثل فقر، دستفروشی، تکدیگری، اعتیاد و حتی ایدز بیفتد.
البته چنین سرنوشتی برای همه یتیمان ایدز، متصور نیست، اما حرف حساب این است که اگر از رفاه مادی و سلامت روانی این کودکان حمایت نشود و آنها را در این سن کم با انبوهی از مشکلات ریز و درشت، تنها بگذاریم، بسیاری از این کودکان مستعد ابتلا به انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی هستند.
حتی در بسیاری از کشورهای آفریقایی، گفته میشود که مرگ بر اثر گرسنگی، آینده شوم بسیاری از یتیمان ایدز است.
وقتی یتیم ایدز از نعمت کانون گرم خانواده محروم باشد و بیپولی، بیکاری، انگ اجتماعی و هزینههای درمانی اجازه ندهد که مادر مبتلا به ایدز از کودکش حمایت کند، این کودک ناخواسته به سرنوشتی کشیده میشود که خوشایند هیچ جامعه اخلاقی نیست.
بدتر از همه اینکه اگر یتیم ایدز از نعمت داشتن پدر و مادر محروم بشود، فشار مالی و روانی که به این کودک وارد میشود، مضاعف خواهد شد. رنجهای زندگی بدون والدینی که از آنها فقط نام و نشانی از ابتلا به ایدز بر جای مانده است، میتواند زندگی کودک را تا پایان عمر تحتتاثیر خود قرار دهد.
اگرچه وضعیت یتیمان ایدز در کشور ما قابل مقایسه با یتیمان ایدز در کشورهای محروم آفریقایی نیست، اما به هر حال، یتیم ایدز در هر جای جهان که زندگی کند، نیاز به حمایت دولت و مردم دارد تا زندگی این کودکان که میتواند پر از موفقیت و شادی باشد، قربانی فقر و تنهایی و انگ اجتماعی نشود.
والدین مبتلا میتوانند فرزندی سالم داشته باشند
شاید باورش سخت باشد، ولی این روزها به کمک علم پزشکی زنان مبتلا به ایدز هم میتوانند فرزندی سالم به دنیا بیاورند؛ فرزندی که هیچ نشانی از بیماری ایدز در او وجود ندارد.
البته این اتفاق فقط در شرایطی رخ میدهد که این گروه از زنان، تحت معاینه مداوم پزشک باشند و در حین بارداری، از دستورالعملها و تجویزهای دارویی و غیردارویی پزشک تبعیت کنند. پیشتر هم مدیر کشوری دفتر برنامه مشترک سازمان ملل در زمینه ایدز در گفتوگو با جامجم عنوان کرد که الان خوشبختانه پیشرفت علم در زمینه اچ.آی.وی به نقطهای رسیده که میتواند از انتقال این ویروس به جنین جلوگیری کند.
یعنی اگر مادری که اچ.آی.وی دارد، در سه ماهه اول بارداری تحتکنترل و درمان باشد، بچه او سالم به دنیا میآید. همین موضوع به ما کمک میکند که دنبال نسلی عاری از اچ.آی.وی باشیم که برخی کشورها به این هدف نزدیک شدهاند. یعنی در این کشورها، دیگر موارد جدید ابتلابه ایدز از سوی کودکان نیست.
به گفته فرداد درودی، وقتی کودکی با اچ.آی.وی به دنیا میآید، ناخودآگاه بار عاطفی سنگینی به خانواده تحمیل میشود. همچنین امید به زندگی در کودکان مبتلابه ایدز بسیار پایین است، بنابراین شاخص مرگ و میر کودکان در جامعه هم تحتالشعاع قرار میگیرد. در این شرایط ما با میزان بالایی از مرگ و میر کودکان مواجه خواهیم بود. علاوه بر آن، داروهای این کودکان هم گرانتر و دسترسی به آن سختتر است.
به گفته این مقام مسئول، سیستم ایمنی کودکان مبتلا به ایدز نیز بسیار ضعیف است و آنها مستعد سرایت عفونتهای فرصتطلب هستند. از اینرو این اتفاق هم بار مالی سنگین و هم بار اجتماعی و بهداشتی بالایی دارد، در حالی که میتوانیم پیشگیری کنیم و به نقطهای برسیم که کودک یک مادر مبتلابه اچ.آی.وی، سالم به دنیا بیاید.
درودی میگوید که من مطمئنم ایران میتواند در صورت تمرکز بیشتر بر امر پیشگیری، تا یکی دو سال آینده به جایی برسد که انتقال ایدز از مادر به فرزند به صفر برسد. اما در کل میبینید که اگر شکل اپیدمی عوض شود و زنان بیشتری درگیر ایدز شده و شناسایی نشوند، در نتیجه نسل آینده هم با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد.
اینها خبرهایی خوش برای زنان مبتلا به ایدز است که گمان میکردند هرگز نمیتوانند فرزندی سالم داشته باشند. بیشک آنها خوششانستر از نسل قبلی مادرانی هستند که فرزندشان هم با ایدز به دنیا میآمد و تا پایان عمر، با غم کودک مبتلایشان سر میکردند.
امین جلالوند / گروه جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد