در جهان امروز بخش مهمی از آموزش در جامعه مدرن برای گروههای پیشدبستانی تا کهنسال را موزه بر دوش گرفته است.
موزههای بزرگ خود در جای گرانسنگترین دانشگاهها، به تربیت دانشجو در دوره دکتری و پسادکتری میپردازند و در این راه سقف بلند بنای دانش بشری را فراتر میبرند.
روزآمدترین پژوهشها، ارزشمندترین نوشتارها و نوترین نظریهها معمولا از گروههای رسانهای یا انتشاراتیهای وابسته به موزهها شنیده میشود و دیگر نمیتوان جامعه بدون موزه را متمدن خواند.
از سالهای نوزادی، ارتباط با موزه آغاز میشود. در «موزههای کنشگر»، کودکان 2 تا 3 ساله رنگها، شمارهها و شکلهای هندسی را میشناسند.
نخستین گامها در فهم طبیعت در سنین پیشدبستانی در موزههای «دانش برای کودکان» برداشته میشود تا آنها با نور، باد، زمین، آب و... آشنا شوند. تالارهای «خیال و جستجو» به کودک اجازه میدهند تا خود به کشف رازهای جهان و تقویت اندیشه و خیالش بپردازد.
در همین سن در موزههای «سرزمین کودک» نونهالان با ایستادن در جایگاه کاری دلخواهشان و شناخت اقتصاد و مشاغل و وظایف بزرگسالان، برای ایفای نقش یک شهروند کارآفرین و مسئولیتپذیر آماده میشوند.
موزههای «دانش و فناوری» جایگاه آموزش علوم برای تمام ردههای سنی هستند. در تالارهایی ویژه دانشآموزان، دانشجویان یا کارشناسان، به اقتضای سن و تحصیلات بازدیدکنندگان، موضوع موزه (چون فیزیک، شیمی، زیستشناسی، اخترشناسی، جانورشناسی و...) به کمک ابزارهای علمی مورد بررسی قرار میگیرد. قانون برخی از این موزهها (که آثارشان باستانی نیست) برخلاف موزههای باستانشناسی چنین است: «به اشیاء دست بزنید.»
به این ترتیب فرآیند آموزش بسیار کارآمدتر، ریشهمندتر و قابل فهمتر از مدارس انجام خواهد گرفت حتی کلاسهای تاریخی و هنری نیز در تالارهای موزه برپا میشود تا بتوان آثار یک سبک یا یک هنرمند را از نزدیک بررسی کرد، یا در فضای یک دوره تاریخی قرار گرفت.
در موزههای تخصصی (مثل موزه پورشه اشتوتگارت، موزه اسباببازی توکیو، موزه نان کوالالامپور، موزه شکلات مکزیکو، موزه غذای برلین، موزه کفش تورنتو، موزه ساعت اونتاریو، موزه اقیانوس کانکون، موزه تابوت هیوستون و بسیاری نمونههای دیگر) معمولا تاریخچه کشف، ساخت و بهکارگیری یک موضوع در گالریها به نمایش درمیآید. این موزهها مکانی برای گردآمدن کارشناسان و پیشرفت فنون بهشمار میآیند.
در نهادهایی چون موزه قصه آکسفورد، علاوه بر گفتن و شنیدن داستانها روی ساختار آنها پژوهشهای ادبی رخ میدهد.
برخی از آنها چون موزه تن تن بروکسل، تنها به یک شخصیت یا قصه ملی اختصاص دارد.
از سوی دیگر موزههای روباز و اکوموزهها (همچون کاوالریا در اسپانیا، ماتادورا در برزیل، سوجیامیائو در چین، برگسلاگن در سوئد، کاراگاندا در قزاقستان و...) که بهگونهای روزافزون با هدف بهرهبرداری از طبیعت برای بهبود وضعیت فرهنگی و تقویت اقتصاد هر ناحیه برپا میشوند، توانستهاند همزمان با آموزش فراگیر گردشگران و معرفی شاخصهای فرهنگی و طبیعی مناطق، به اهدافی چون توسعه پایدار گردشگری و گسترش فرصتهای شغلی پایدار برای جوامع محلی نیز دست یابند.
به هر روی، امروزه وظیفه موزه برای آموزش به جامعه، به گروههای سنی یا علوم ویژه محدود نمیشود.
موزهها نسل آینده را بهگونهای روشمند و علمی، آگاهتر و کارآمدتر میسازند. موزه در جهان امروز در کنار جذب گردشگر و ساختن ساعاتی خوش برای شهروندان، به نهادی تلاشگر و پربازده برای آموزش جامعه بدل شده است.
دکتر صدرالدین طاهری - استاد دانشگاه هنر اصفهان
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد