در این شماره ماجرای مرگ رئیس سارقان بانک صادرات و قتل مردی در نزاع را میخوانید که در روزنامه کیهان چاپ شده است.
رئیس سارقان بانک صادرات مرد
سردسته سارقان مسلح بانک صادرات که تیر خورده بود ساعت 18 و 30 دقیقه دیروز هنگامی که خواهرش در کنار بستر او بود، درگذشت.
همانطور که چندی پیش اطلاع دادیم پس از تعقیبهای مداوم کلانتری بخش 13 و اداره پلیس تهران بالاخره ماموران پلیس موفق به کشف و دستگیری باند مجهز سارقان بانک صادرات و معادن شدند.
سارقان مسلح که در چنگال ماموران افتاده بودند به مقاومت با ماموران پرداختند و طی زد و خورد و تیراندازی که در همان روز به انتشار خبر مفصل آن اقدام کردیم ، یکی از آنها مورد اصابت گلوله واقع شد و پس از مجروح شدن به بیمارستان سینا منتقل و تحت درمان قرار گرفت.
این باند به تمامی تجهیزات از قبیل نقاب، اسلحه و تعدادی کارد و وسایلی دیگر مجهز بودند، به سرقت و دزدی میپرداختند. محمود، مغز متفکر باند و کیومرث برادر شاپور با قرار بازپرس زندانی شدند. شاپور که بر اثر اصابت گلوله مجروح شده بود در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گرفت و روز بعد باتوجه به بهبود حال او از طرف بیمارستان به بازپرس مربوطه اطلاع داده شد که میتواند در بیمارستان حضور یافته و از شاپور بازجویی کند.
شاپور در جواب بازپرس گفت: آقا اول دستور بفرمایید به من چلو کباب بدهند که خیلی گرسنهام بعد هر چه بخواهید خواهم گفت. شاپور سپس ضمن تشریح عملیات خود گفت: من بر حسب اتفاق با محمود در کافهای آشنا شدم او با چرب زبانی ما را فریب داد تا باندی تشکیل دادیم. ما پس از تهیه وسایل کار از قبیل نقاب، اسلحه و غیره پس از یک جلسه مشاوره به بانک تهراننو دستبرد زدیم. او به بازپرس گفت: من از خودم تعریف نمیکنم، ولی در تیراندازی و کشتی ورزیدگی دارم.
حال شاپور رو به بهبودی میرفت تا اینکه از روز پیش مجددا سلامت خود را از دست داد. بازپرس پس از مشورت با دکتر معالج باتوجه به وخامت حال او اجازه داد خواهرش برای آخرین بار از برادرش دیدن کند. در همین ملاقات بود که شاپور درگذشت. او درحالی که خواهرش کنار تخت او نشسته و میگریست، گفت: من خواهم مرد ولی خوشوقتم که تو را دیدم و لحظهای بعد چشمان خود را روی هم گذارد و درگذشت.
بر سر 51 ریال جوانی به ضرب مشت به قتل رسید
جوان 28 سالهای به نام عشقعلی در خیابان خزانه فرحآباد بر سر 15 ریال به ضرب مشت رفیق 30 ساله خود کشته شد.
ساعت 15 و 30 دقیقه دیروز جوانی که لباسش خاک آلود بود در حالی که دو دست خود را روی شکم گذاشته و از درد مینالید وارد پاسگاه ژاندارمری فرحآباد شد. او قبل از اینکه کلمهای از دهانش خارج شود در اطاق رئیس پاسگاه به زمین افتاد، ماموران بلافاصله او را به بیمارستان امدادی منتقل کردند.
ضارب به دام افتاد
چند دقیقه بعد عده زیادی از اهالی خیابان خزانه فرحآباد به پاسگاه آمدند و اظهار داشتند که نزاعی رخ داد و عشقعلی مضروب شد.
مردم اسمعیل را ضارب معرفی کردند و گفتند اسمعیل از عشقعلی 15 ریال پول طلب داشت، هنگامی که عشقعلی جلو قهوهخانه نشسته بود، اسمعیل نزد او آمد و گفت پول مرا بده او از دادن 15 ریال خودداری کرد. در این بین مشاجره لفظی بین آنها در گرفت و کار به زد و خورد کشید، ماموران اسمعیل را دستگیر کردند.
مضروب مرد
اسمعیل که انگشت کوچک دست چپش مجروح شده بود در بازجویی اظهار داشت: من عشقعلی را نزدم، از خیابان خزانه عبور میکردم، دیدم دعوا شده و عدهای به هم ریختهاند، جلو رفتم دیدم عشقعلی چاقو بهدست دارد و میخواهد اسعد را به زمین بزند، من چاقو را از دست او گرفتم که انگشت و دستم مجروح شد. در موقعی که از ضارب بازجویی میشد از بیمارستان اطلاع دادند که عشقعلی در بیمارستان فوت کرده است.
خونریزی مغزی او را کشت
جنازه عشقعلی به اداره پزشکی قانونی منتقل شد و مورد معاینه قرار گرفت، علت مرگ خونریزی مغزی تشخیص داده شد گفته میشود که اسمعیل با مشت ضربهای به گیجگاه او وارد کرده که منجر به مرگ او شده است.
برادر مقتول گفت
برادر عشقعلی در حالی که ناراحت به نظر میرسد به خبرنگار ما اظهار کرد من دیروز (جمعه) تعطیل بودم. ساعت 3 و 30 دقیقه در خانه به من اطلاع دادند که برادرت با اسمعیل نزاع کرده و او را به بیمارستان بردهاند، وقتی از خانه بیرون آمدم یکی از دوستانم رسید و گفت من بیمارستان بودم عشقعلی گفت به برادرم بگو برود اسمعیل را تعقیب کند، قبل از اینکه نزد من بیاید اسمعیل را تحویل ماموران بدهد. برادر عشقعلی گفت وقتی به پاسگاه رفتم اسمعیل را دستگیر کرده بودند، در آنجا اطلاع یافتم که برادرم مرده است.
در دادسرا
ماموران پروندهای بر اساس اظهارات شهود و اهالی محل تنظیم کردند و اسمعیل را به اتهام قتل غیر عمد به دادسرا فرستادند. بازپرس مربوطه پس از رسیدگی اسمعیل را با قرار لازم به زندان فرستاد. متهم سابقه دار است و سال پیش به اتهام نزاع 3 ماه زندانی شده بود.
تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد