دکتر غلامرضا ذکیانی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطباییدر گفتوگو با «جامجم» در همین باره به مدل «بازگشت به معنویت» در اندیشه امام راحل اشاره و توصیه میکند با رفع اختلافات، همه میتوانیم در سایه این معنویت به همدلی راهبردی رسیده و بر گروههای افراطی منطقه که مدعی اسلامگرایی شدهاند، غلبه کنیم.
26 سال پس از ارتحال رهبر کبیر انقلاب، امروز نسلی از حضرت امام(ره) مطلب میشنوند یا میخوانند که درکی مستقیم از شخصیت و اندیشه ایشان ندارند. بهنظر شما چطور میشود ابعاد مختلف شخصیت ایشان را به این نسل معرفی کرد؟
تفاوت بسیاری هست بین نسلی که بهطور زنده و مستقیم ولایت امام(ره) را درک کرده و نسلی که تماسی با ایشان نداشته است. همین تفاوت را ما در میان آنها که شخصا در دوره ولایت اهل بیت(ع) بودند و نسلهای بعد که خودمان هستیم، میبینیم. مثلا من که تجربه درک مستقیم شخصیت حضرت امام(ره) را داشتم، یادم هست چنان تحت تأثیر یک جمله ایشان قرار گرفتم که شاید نسل بعد تجربه خاصی را که من داشتم، نتواند درک کند. جملهای را که من مدام از ایشان با خودم تکرار میکردم این بود که «ما مامور به تکلیف هستیم، نه مامور به نتیجه». ببینید همین یک جمله چطور معادلات جنگ تحمیلی یا مسائل انقلاب را تغییر داد. این جمله یعنی شما به قدرت مقابل خود نگاه نکنید که چقدر عظیم است، به تکلیف عمل کنید. این روحیه مشکلگشا بود.
به هر حال نسل فعلی هم میتواند با اندیشه و گفتار و نوشتار امام راحل(ره) از طریق فیلمهای موجود از سخنرانیهای ایشان و کتابها و وصیتنامهشان آشنا شود. با این حال این خلأ که فرصتی برای تجربه مستقیم فرمایشهای ایشان ندارد، چطور میتواند از بین برود؟
میتوان راهبردهایی را در نظر گرفت که این اندیشه و تفکر برای نسل بعد هم تعیینکننده باشد. بگذارید چند مثال بزنم. یک راهبرد برای درک عمیق شخصیت و اندیشه ایشان، برخورد گزینشی نکردن با فرمایشهای امام خمینی(ره) است. ایشان دهم شهریور 1364 در جمع فعالان رسانهها در آن زمان تأکید میکنند، بهجای این که چهره ایشان دائم در صفحه اول روزنامهها باشد یا هرگاه رادیو را روشن میکنید، سخنرانی ایشان پخش شود، بهتر است چهره کارگر، طبیب، دانشمند و هر کسی که کاری برای مردم انجام داده، در صفحات اول روزنامهها یا صداوسیما قرار بگیرد. این نگرش، هم تواضع امام(ره) را نشان میدهد و هم هوشمندی ایشان را. عین همین دیدگاه را شما میبینید که رهبر معظم انقلاب هم دارند. این حاصل درکی درست از تأثیر رسانه است. این در حالی است که گاهی عدهای با برخورد گزینشی، سلیقهای و اجتهاد فردی به بخشهایی از فرمایش امام و رهبری بیتوجهی میکنند که این بر درک نسل بعد از امام راحل(ره) تأثیر منفی دارد.
راهبرد بعدی، توجه به باور عمیق امام خمینی(ره) و البته رهبر معظم انقلاب به نقش و جایگاه مردم است. در فاصله 22 بهمن 1357 تا 12 فروردین 1358 امام خمینی 50 بار این جمله را تکرار کردند که «رأی من جمهوری اسلامی است، نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر». این برای امامی که در سخنانشان تکرار نبود، عجیب است که در جمع هر قشری این نکته را میگفتند. این باور به نقش مردم، نه تاکتیک بود و نه تعارف. مردم هم این را فهمیده بودند و برای همین برخلاف برخی خواص که انتظار از آنها بیشتر بود، تودههای مردم همواره در کنار امام ماندند؛ چه در جنگ، چه در تحمل مشکلات. ما هیچ وقت ندیدیم این اعتماد از بین برود، چراکه مردم میدانستند اعتماد امام به مردم راستین است. تاریخ نشان داده که مردم بسادگی دنبال کسی راه نمیافتند، اما این اطمینان از باور امام به نقش مردم، آنها را همواره در راه امام(ره) ثابت قدم نگه داشت و حتی بر ملتهای دیگر منطقه هم تأثیر گذاشت. چنین نگاهی باید به نسل جوان منتقل شود.
امروز شاهد هستیم که به نام اسلام، گروههایی تکفیری فعالیت میکنند که رفتارشان هیچ شباهتی به اندیشههای اسلامی ندارد. فکر میکنید ترویج اسلام ناب محمدی مد نظر امام(ره) تا چه اندازه بر مهار این افراطگرایان تأثیر میگذارد؟
شما میبینید در نبود یک رهبر هوشمند، انقلابهای منطقه نتوانستند به آن نتیجهای که ما رسیدیم، برسند. خیلیها تصورشان این بود که امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی صرفا یک نقش تصادفی ناشی از شخصیت کاریزماتیک داشتند، در صورتی که اصلا این طور نیست و اگر رهبری نباشد، میبینید که تودهها تحت تاثیر عواملی به سمتی منحرف میشوند که پیامدهای آن امروز به چشم میخورد.
بگذارید همین داعش را نگاه کنیم؛ از نظر فکری افرادی خشونتگرا و سطحی هستند که تحتتاثیر اندیشههای وهابیت، دست به اقدامات تروریستی میزنند. از نظر جامعهشناختی، عمدتا تجمع گروههای تحقیرشده در کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند. اکثرشان سابقه تحقیر در زندانهای ابوغریب را دارند یا در جوامع غربی تضعیف شدهاند. این تحقیر در کنار آن تفکر سطحی باعث شده در عراق و سوریه برای خودشان فرصت ادعای خلافت و جبران تحقیرشدگی بیابند.
وقتی انسان اینها را میبیند، بهتر میفهمد حضرت امام(ره) با چه ظرافتی، پیش از شکلگیری چنین جریاناتی از تفاوت اسلام ناب و اسلام آمریکایی سخن میگفتند. آن زمان فکر میکردیم اسلام آمریکایی یعنی رفاهزدگی، اما حالا میبینیم که اسلام آمریکایی تروریسم هم میتواند باشد.
به تعبیری، این مدل اسلام آمریکایی انگار هر روز در شأن تازهای بازتولید میشود...
دقیقا همینطور است. دلیلش هم این است که این نگاه خشونتگرا، فاقد معنویت است. در کلام امام و رهبری میبینید که مدام تکرار میشود راهحل مشکلات، تقویت معنویت و دعوت به خودسازی است. باز هم میگویم این معنویت، اصلا تاکتیکی نیست. این ادامه تربیت انسان براساس مکتب اهل بیت(ع) است، اما افراطیهای منطقه این معنویت و خودسازی را ندارند. وقتی فاصله ما را که تحت رهبری امام بودیم و اکنون هم تحت ولایت رهبر معظم انقلاب هستیم با وضع گروههای مدعی اسلامگرایی در خاورمیانه مقایسه میکنید، قدر آموزههای امام راحل(ره) را بهتر میفهمید و آن گاه چه روشنفکر باشید و چه روحانی، چه کارگر باشید و چه دانشجو، چه مرد باشید و چه زن، از هر جناحی که باشید، متوجه میشوید باید بهجای مصرف انرژیها در راه اختلافات و حاشیهها، همه برای ساخت کشور متحد شویم و در سایه رهبری ارزشمندی که داریم، برای رفع مشکلات تلاش کنیم. تصریح رهبر فرزانه انقلاب بر همدلی، آن هم در شرایط کنونی منطقه نشان میدهد که باید به سمت تکرار تجربه دفاع مقدس برویم. فضایی که من خودم شاهد بودم، رزمنده مسیحی، رزمنده سنی، رزمنده شیعه، از هر قوم و طایفه، همه برای یک هدف بلند کنار هم بودند. هرگاه هدفی بلند وجود داشته باشد، روشن است که اختلافات کوچک میشود، اما اگر خدای ناکرده هدف کوچک شد، آن گاه نوبت بیشتر شدن اختلافات میرسد که باید از آن پرهیز کرد.
محمود هرندی / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد