روزنامه خندان

بزن به افتخار حرکت شجاعانه

طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند می‌زنند و آنها که روزنامه می‌خوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
کد خبر: ۸۰۴۳۱۴
بزن به افتخار حرکت شجاعانه

سیاست روز : بزن به افتخار حرکت شجاعانه

سخنگوی وزارت ارشاد: باید وزارت ارشاد به خاطر این کار بزرگ و حرکت شجاعانه‌اش در زمینه خرید کتاب از ناشران تشویق شود.
به نظر شما کدام یک از ارگان‌های زیر وظیفه تشویق این حرکت شجاعانه را برعهده دارد؟
الف) سازمان گوشت
ب) اداره آبخیزداری
ج) سازمان جنگلداری
د) سفارت اتریش در میانمار

رئیس شورای شهر: بلافاصله بعد از افزایش نرخ سوخت نباید کرایه‌های تاکسی‌ها و یا وسایل حمل‌و‌نقل عمومی را افزایش داد.
بنابراین بهتر است ...
الف) بیست و چهار ساعت صبر کنیم بعد کرایه‌ها را افزایش بدهیم.
ب) باید یک هفته صبر کرد و بعد دولاپهنا افزایشش داد.
ج) باید یک هفته به احترام رییس شورای شهر صبر کرد و بعد کرایه را به نرخ دلبخواه افزایش داد.
د) باید به جای افزایش کرایه به مدت یکسال آهنگ (همه چی آرومه / من چقدر خوشحالم) در تاکسی‌ها و اتومبیل‌های مسافرکش طنین‌انداز شود.

نقطه‌چین زیر را پر کنید.
قائم‌مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد‌مخدر: اگر ۳ درصد جمعیت ایران را مصرف‌کننده بدانیم و ۹۷ درصد را پاک بدانیم پس باید ...
الف) آمارهای وزارت کار را درخصوص کاهش نرخ بیکاری حلوا حلوا کنیم و روی سرمان بگذاریم.
ب) قبول کنیم که با یک ظرف ماست و آب یک دریاچه می‌توانیم "دوغ" درست کنیم.
ج) به عقل خودمان شک کنیم.
د) به این موضوع به عنوان یک فرصت نگاه کنیم.

قانون : بازدید از زندان ها توسط مسئولان چینی برای عبرت گیری

‌ یک رسانه دولتی چین اعلام کرد که دولت این کشور با هدف عبرت گیری برخی از مقامات احتمالا متخلفَ، یک تور یک روزه زندان گردی از زندان‌های این کشور راه اندازی کرده تا این افراد به بازدید از همکاران متخلف سابق‌شان بپردازند.
راهنمای تور برای افراد صحبت می کند:
بعله، همین طور که مشاهده می‌کنید این بخش از زندان اخیرا با استقبال گسترده ای از سوی مسئولان سابق مواجه شده است.
این سلول برای یک آقای دکتر است که صبح به صبح می‌رفتند بانکی که مدیرش بودند و اختلاس می‌کردند و برمی‌گشتند. ایشان در یکی از آخرین فعالیت‌هایشان بر اثر یک سهل انگاری بچه‌گانه لو می‌روند و دستگیر می‌شوند. جمله معروف «اگر می‌خواهی فردی را برای یک سال سیر کنی برای وی اختلاسی انجام بده اما اگر می‌خواهی هفت پشت او را برای تمام عمر سیر کنی به او اختلاس کردن یاد بده» از ایشان است.
سلول بعدی که مشاهده می‌کنید برای یکی از مدیران عمرانی است. شما همین پل جدیدی که در مرکز شهر پکن تاسیس شده را تا حالا دیدید؟ (پاسخ یا نه حضار). خب همان پل که فعلا کلنگش به زمین زده شده تا حالا یکصد میلیون یوان هزینه برداشته است. این مدیر عبارت «پولی که میشه خرج نکرد را چرا خرج کنیم؟» به عنوان شعار اصلی شان انتخاب کرده‌اند. مورد داشتیم که پروژه عمرانی با یکسری از کارگرها شروع شده و الان نوه ها و نتیجه های همان کارگرها هنوز دارند روی پروژه کار می‌کنند.
این سلول که می بینید خالی است برای یکی از مدیران بوده که متاسفانه به علت مشغله زیاد وقت نمی ‌کنند به زندان بیایند. البته گه‌گداری سر می زنند از دوستان شان حال و احوال می پرسند اما بیشتر در مرخصی هستند. البته زندان به ایشان اخطار داده که اگر روند مرخصی گرفتن ایشان ادامه پیدا کند مجبورند از مرخصی بدون حقوق استفاده کنند.
در این سلول هم همان طور که مشاهده می کنید گل روی تخت مجرم قرار گرفته است. متاسفانه فرد متخلف به کانادا رفتند و به ایشان دسترسی نیست منتها برای اینکه یاد و خاطره‌شان گرامی داشته شود یک سلول به ایشان تخصیص داده شده است.
این سلول هم که مشاهده می‌کنید جایگاه خاصی در این زندان دارد. زمینی که زندان در آن قرار گرفته قبلا متعلق به ایشان بوده و سنگ‌های کف از کارخانه سنگ ایشان توی ترکمنستان با هواپیمایی ایشان به چین منتقل شده است. ضمنا ایشان کارشان را از زمین خاکی‌های بانک مرکزی چین شروع کردند اما با پشتکار مثال زدنی به این موفقیت‌ها رسیدند. «کل زندان تان روی هم چند» جمله معروف ایشان است.
در این قسمت هم یکی از صادرکننده‌های کشور را مشاهده می‌کنید. ایشان کلی جنس بنجل تولید داخل از زین اسب تا محصولات پزشکی به ایران صادر می‌کردند که خیلی هم ارزآوری داشت منتها از آن جا که محصولات پزشکی با جان مردم سرو کار دارد ما هر روز منتظر بودیم که ایران ورود اجناس ایشان را قطع کند ولی بعد از یک مدت که قطع نشد عذاب وجدان گرفتیم و ایشان را دستگیر کردیم.

شرق : به سلامتی زنانه مردانه یکی شد

ما هفته پیش یک حرفی زدیم که حیف است فراموش شود. یعنی ما اصولا هر حرفی می‌زنیم، مسیر ایران، خاورمیانه و منظومه شمسی تغییر اساسی می‌کند. منتها چون ما بسیار شکسته‌نفس و شکسته‌بند هستیم و اصلا اهل ریا و شوآف نیستیم، تا حالا مقاومت کرده‌ایم که مجسمه‌مان را بسازند یا از ما مستند حیات اهل بسازند. ولی این‌بار حرفی که زدیم، خروجی عجیبی داشته. یعنی خودمان هم باورمان نمی‌شد این نظر ما انجام شود و زنان به ورزشگاه راه پیدا کنند. حالا ما چی گفتیم؟ می‌دانم شما تک‌تک جملات ستون آچارکشی را حفظ هستید، اما برای کسانی که سفر بودند و روزنامه «شرق» آن هفته را ندیده‌اند، پاراگراف آخر یادداشت «زنانه مردانه» را دوباره منتشر می‌کنیم:
زنانه مردانه به‌مثابه تماشاچی: در دنیا، تماشاچی، تماشاچی است و زن و مرد ندارد، اما کاملا مشخص است این رفتار دنیا به‌دلیل استفاده ابزاری از زن است. یعنی می‌خواهند زن‌ها را بکشانند ورزشگاه که حواس ورزشکاران را پرت کنند تا گل بخورند، اما اینجا این‌طوری نیست. ما چون نگاه ابزاری به زن نداریم و معتقدیم زن باید وسط میدان باشد نه مثل تماشاچی یک‌گوشه بنشیند، اجازه نمی‌دهیم زن وارد ورزشگاه شود که نگاه دقیق و جهان‌شمولی است.
زنانه مردانه یکی شد: بله. بر اثر تأثیر عمیقی که یادداشت ما گذاشته بود و نگاه مسئولان، مردم و دست‌اندرکاران را عوض کرد. بی‌آنکه به کسی بر بخورد یا آب توی دل کسی تکان بخورد، مجوز ورود زنان به سالن‌های ورزشی امضا شد گرچه هنوز ابلاغ نشده. این موفقیت را مطمئن هستم که زنان سرزمین ایران از صدقه‌سر یادداشت ما می‌دانند و حتما می‌خواهند از فردا با ارسال گل به دفتر روزنامه از ما کمال تشکر را امتنان ببخشند و مبذول فخر کنند (نفهمیدم خودم چی گفتم، سعی کردم شبیه مجری‌های تلویزیون تشکر کنم) اما بنده متواضعانه خواهش می‌کنم خواهران عزیز خودشان را به زحمت نیندازند و به‌جای ارسال گل، با واریز مبلغی به حساب بنده، (کارت به کارت هم قبول است) تشکر خودشان را نسبت به این شمع روشنایی‌بخش و کم‌مصرف جامعه به صورت نقدی نشان بدهند. در ضمن از برادران هم خواهش می‌کنیم حالا که مجوز ورود زنان به ورزشگاه‌ها امضا شده، آنان هم مراعات کنند و در نظر بگیرند با توجه به اینکه ورزشگاه‌ها از حالت زنانه مردانه خارج می‌شود و خانواده نشسته است، از بیان کلمات نامربوط در طول برگزاری مسابقات امتناع بورزند که حرفی پیش نیاید. با تشکر.

کیهان : صندوق

گفت: آقای رئیس ‌جمهور و آقای رئیس‌ ‌مجلس در همایش فرمانداران پیشنهاد کرده‌اند که صندوق‌های رأی باید پلاستیکی و شفاف باشد تا مردم رأی خود را ببینند و اعتمادشان بیشتر شود.
گفتم: یعنی این آقایان نمی‌دانند که سال‌هاست صندوق‌های رأی از نوع پلاستیکی شفاف است و همه ورقه‌های رأی درون آن قابل دیدن است؟!
گفت: پس چرا آقایان آنهمه مقدمه‌چینی کرده‌اند تا انتقادی را مطرح کنند که همه می‌دانند صحت ندارد؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! گزارشگر تلویزیون از رهگذری پرسید؛ آقا این خیابان کجا می‌رود؟ رهگذر گفت؛ با سلام خدمت رئیس صدا و سیما و مسئول شبکه و همه فیلمبرداران و صدابرداران و خبرنگاران صدا و سیما، بنده 40 سال است ساکن این خیابان هستم و تا حالا ندیده‌ام که جایی برود!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها