سیاست روز : آتش گرفتن کنتور آماردهی!
با خودمان عهد بسته بودیم که اگر عمری باقی باشد وسط فرمایشات برادر "محمدرضا نعمتزاده" هم "تکمضراب" بزنیم.
به هر حال از هر دوی ما سن و سالی گذشته و معلوم نیست فردا چه وضعیتی داشته باشیم اما مدیون باشید اگر فکر کنید یکی از ما "آلزایمر" میگیریم و میتوانید به ریخت و حرکات و سکناتمان بخندید.عمری باقی باشد "ننجون" چهل سال دیگر در همین روزنامه "ستون" مینویسد و برادر "نعمتزاده" در سنگرهای مختلف وزارت صنعت، به ملت همیشه در صحنه خدمت میکند.ببینید و یادتان باشد که کی گفتیم.
چند طرح وقتی که ما وارد شدیم، اجرا نشده بود و مورد اعتراض مجلس قرار گرفتیم. گفتیم این را دولت قبل، متوقف کرده است.
ننجون: ما هم وقتی مدرسه میرفتیم هر گندی بالا میآمد میگفتیم "آقا اجازه" کار بعدازظهریهاست!
ما در اغلب محصولات صنعتی رشد خوبی داشتیم. اینها در حالی بود که سال ماقبل آن اغلب رشد منفی داشتیم.
ننجون: که این یکی هم احتمالا کار شیفت صبحیها بوده!
در سال ۹۱ رشد صنعت ۱۰ درصد منفی بود. یعنی این نشان میدهد صنعت عقب رفته است.
ننجون: یعنی اگر این آمار "کنتور" داشت تا حالا آتش گرفته بود.
اشتغال ۳۶ درصد در سال ۹۰ کاهش یافت. همه ما تلاش کردیم اولین مصوبات دولت در جهت رفع موانع تولید بود.
ننجون: اصلا بعد از زمان "هوخشتره" فقط شما بودید که به داد صنعت و اشتغال رسیدید. به قول شاعر تو خودت قند و نباتی، شکلاتی، آبنباتی!
در گذشته وامهایی را دادند که نتوانستند وصول کنند.
ننجون: خوانندگان عزیز! منظور ایشان از "گذشته" زمان سلسله "هخامنشیان" است. لطفا به گیرندههای خود دست نزنید.
فقط ۵۲ درصد عملکرد در خدمت اقتصاد کشور است و بقیهاش به انحای مختلف جای دیگری است.
ننجون: این "انحای مختلف" فقط مربوط به "ونزوئلا" و کشورهای دوست و برادر است یا شامل دولتهای متخاصمی مثل "کانادا" هم میشود؟
ما به تدریج داریم شرایط را بهتر میکنیم. پارسال دولت ۳۵ مورد تصویب کرد.
ننجون: احسنت! با همین سرعت جلو بروید ما هم قول میدهیم این "ستون" طنز را به یک "صفحه" برسانیم تا از قافله عقب نمانیم.
یکی از استانداران گزارش داد ۱۴ پرونده را که در یک جلسه مطرح شده بود ۱۲ پرونده را توانسته بودند فیالمجلس حل کنند.
ننجون: من هم کسی را میشناسم که در جلسات کارشناسی "فیالمجلس" ظرف نیم ساعت یک کیلو موز و سیب و چهارصد گرم شیرینی را با یک قوری چای میبلعد و آخ هم نمیگوید.
شرق : نظارت بر دیگ آش
گزارش یک دیروز یک خبرگزاری این بود که «ضعف نظارت بر دیگهای آش و حلیم» و دروغ چرا؟ این تیتر کل مسیر زندگی ما را عوض کرد. اصولا این مسئله که دیگهای آش و حلیم بلاتکلیف مانده و کسی روش نظارت ندارد، باعث نگرانی مردم شده بود.
به نظر ما هم نظارتنکردن بر دیگ آش و حلیم بنیان جامعه را آشی و سست میکند و چهبسا باعث شود جامعه تبدیل به آش شلمشوربا شود، برای همین با ورود خبرنگارانه و جسورانه و حکیمانه و بهموقع این خبرگزاری این مشکل هم بهزودی حل خواهد شد و بالاسر هر دیگ آش و حلیم یک ناظر قرار خواهد گرفت.
برای مثال باید پرده از این راز بردارم که ما خودمان هفته پیش رفتیم حلیم بخریم، طرف از دیگ حلیم واسه ما آش دوغ ریخت که این نشان میدهد اگر ناظر دیگی خوبی بر دیگهای حلیم و آش ما حاضر بود، این اتفاق نمیافتاد و حلیمی موردنظر نمیتوانست تقلب کند و آش دوغ را جای حلیم به ما بیندازد.
همچنین ما بهعنوان شهروند نهتنها عادت داریم که توقع داریم همهچیز با نظارت کامل انجام شود حتی دیگهای حلیم و دیگهای آش. یعنی طوری باشد که مو از ماست و ماست از دوغ و نخود از آش و گوشت از حلیم بیرون کشیده شود. بهراستی اگر دیگ آش ما بدون نظارت برقرار باشد، آیا هرکسی نمیتواند خودش را نخود هر آشی کند؟ آیا این درست است؟ آیا هر رشتهای نمیتواند سررشته امور دیگ را به دست بگیرد؟ آیا فرداروزی اگر روی دیگ آش نظارت نباشد و یک نفر برای یک نفر دیگر آشی پخت که روش یک وجب روغن باشد، چه کسی پاسخگو است؟ آیا نباید میزان وجب روغن روی آش تحت نظارت دقیق و شدید باشد که تکلیف مردم با یکوجب روغن روی آش مشخص باشد و روغنی بالا و پایین نشود؟ آیا فرداروزی اگر کسی خواست آش پشتپا بپزد، پشت پا به بخت خودش زد، ما مسئول نیستیم؟ آیا اگر فردا کسی آش کشک خاله پخت و بعد ما بدون آنکه این آش را بخوریم یا نخوریم به پایمان نوشته شد، اعتراض نخواهیم کرد؟ بهدرستی که الان تنها دیگهای آش و حلیم ضعف نظارت دارند و به نظر ما که اگر این مهم هم رفع و رجوع شود، دیگر مشکلی نمیماند و همهچیز رله خواهد شد و خلاص.
کیهان : کبوتر
گفت: آمریکاییها در مقابل اینهمه زورگویی و باجخواهی نظیر بازرسی از مراکز نظامی ایران و بازجویی از دانشمندان و... چه امتیازی خواهند داد؟!
گفتم: امنیت کشورمان را میگیرند و هر روز باید شاهد چند عملیات تروریستی باشیم، اقتصادمان را نابود میکنند و...
گفت: مرد حسابی! سؤالم این است که در مقابل اینهمه امتیازی که میخواهند قرار است چه امتیازی بدهند!
گفتم: بعد از همه این امتیازات، در نهایت قول دادهاند که 13 درصد از تحریمها را بردارند!
گفت: ولی برای رفع همین 13 درصد تحریمها، باید چند برابر آن را هزینه کنیم.
گفتم: چه عرض کنم؟! برای کریمخانزند یک باز شکاری آوردند. پرسید؛ هنرش چیست؟ گفتند روزی دو کبوتر میگیرد. پرسید؛ هزینهاش چقدر است؟ گفتند؛ روزی 2 تا کبوتر میخورد... کریمخان گفت؛ خب! ولش کنید برود، خودش بگیرد و خودش بخورد، چرا هزینه نگهداریش را ما بپردازیم؟!
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد