انس بن مالک نقل می کند: مردی، از رسول خدا (ص) درباره قیامت پرسید. حضرت فرمود: برای آن روز، چه فراهم کرده ای؟ گفت: دوستی خدا و رسولش را. حضرت فرمود: تو با کسی خواهی بود که دوستش داری.» (بحارالأنوار ،ج 27 ، ص 85-86)
در این مقاله بر آن هستیم که به طور اختصاصی به موضوع مجرمان و چگونگی ورود این دسته از مردم در قیامت را با هم مروری داشته باشیم.
مجرمین چه کسانی هستند؟
مجرمین واقعی کسانی هستند که به دلیل دور بودن از ولایت اهل بیت (علیهم السلام)، به ویژه امام امیر المومنین علی (علیه السلام) از نماز و روزه و خیرات مقبول درگاه الهی به دور بودهاند.
چنانچه پیامبر اکرم (ص) ذیل آیۀ شریفه «فِی جَنّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ الْمُجْرِمِینَ * مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ...»، در مورد «مجرمین» به مولا امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: «یا علی! ... والمجرمون هم المنکرون لولایتک...» یا علی! مجرمین همان منکرین ولایتت می باشند. (تأویل الآیات:2/738)
و چه جرمی بالاتر از مخالفت و انکار ولایت امیرالمومنین (علیه السلام) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) است که باعثخلود همیشگی در آتش خواهد بود؟!
خداوند در چندین آیه از آیات سخن از مجرمین به میان آورده و برای آنها عذابی دردناک مقرر فرموده است:
«وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَی جَهَنَّمَ وِرْدًا» (مریم/86) و مجرمین را پیاده به سوی آتش دوزخ برانیم. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) به مولا امیرالمومنین (علیه السلام) در تفسیر این آیۀ شریفه فرمودند: «یا علی! ... "وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِینَ إِلَی جَهَنَّمَ وِرْدًا " و هم اعدائک یساقون إلی النار بلا حساب» یا علی! [مراد از آیه که می فرماید:] «مجرمین را پیاده به سوی آتش دوزخ می کشانیم» آنان دشمنان تو می باشند که بدون حساب آنها را به سوی آتش می کشانند. (تأویل الأیات/1/307)
تشریفاتی مختص مجرمین!
«کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ» (مرسلات/18) ما با مجرمین این گونه رفتار می کنیم.
در آیات قبل از این آیه، خداوند از عذاب های شدید برزخی نسبت به تکذیب کنندگان پیامبران در مورد اوصیائشان و همچنین هلاکت پیشینیان سخن می گوید، سپس می فرماید:«کَذَلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ» «ما با مجرمین این گونه رفتار می کنیم» که امام ابا الحسن موسی بن جعفر(ع) در ذیل این آیه در مورد «مجرمین» فرمودند: «من أجرم إلی آل محمّد(ص) ورکب من وصیه ما رکب» یعنی کسانی که جرم و بدی به آل محمد (ص) نمودند و در حق وصی رسول الله(ص) آن ظلم را انجام دادند و حق او را غصب کردند [آنان مجرمین هستند]. (الکافی/1/435)
خدای تعالی با این جمله رسول گرامیش را خبر می دهد که مجرمین به ذکر ایمان نمی آورند، و این روش در امت های گذشته نیز سابقه داشته است، چون سنت آنها نیز این بود که حق را استهزاء کنند و پیروی ننمایند
در سوره «حاقه» می خوانیم: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ، ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ» (سوره حاقه، آیات 30 و 31) «[گویند] بگیرید او را و در غل کشید، آنگاه میان آتشش اندازید.»
و در سوره «دخان» چنین آمده: «خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَی سَوَاءِ الْجَحِیمِ» (سوره دخان، آیه 47) «او را بگیرید و به میان دوزخش بکشانید»!
در آیات متعددی تعبیر به «سوق» و راندن شده است، مانند: آیه 86 سوره مریم: «وَ نَسُوقُ الْمجْرِمِینَ إِلی جَهَنَّمَ وِرْداً»؛ «مجرمان را (همچون شتران تشنه کامی که به سوی آبگاه می روند) به سوی جهنم می رانیم.»
سیمای مجرمین در قیامت
«یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُوْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالأقْدَامِ؛ تبهکاران از سیمایشان شناخته می شوند و از پیشانی و پایشان بگیرند.» (آیه 41 الرحمن)
گروهی را از نواصی می گیرند. ناصیه در زبان عربی موی جلوی سر را می گویند. این که در وضو می گویند مسح سر بر ناصیه باشد یعنی بر قسمت جلوی سر باشد.
اینجا که دارد: «فیوخذ بالنواصی و الاقدام» گروهی را از ناصیه شان و گروهی را از پایشان می گیرند، اشاره به این است که افراد که اخذ می شوند یک جور اخذ نمی شوند. چرا یک جور اخذ نمی شوند؟ (چون) هر کدام گناهشان در یک جاست. قلابشان همان مرکز گناهشان است.
«هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی یُکَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ؛ این است همان جهنمی که تبهکاران آن را دروغ می خواندند. (الرحمن/ 43)
در سوره روم آیات 55 تا 57 می فرماید: وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیْرَ سَاعَةٍ کَذَلِکَ کَانُوا یُوْفَکُونَ
وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالإیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِلَی یَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا یَوْمُ الْبَعْثِ وَلَکِنَّکُمْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
فَیَوْمَئِذٍ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلا هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ
و روزی که رستاخیز بر پا شود مجرمان سوگند یاد می کنند که جز ساعتی [بیش] درنگ نکرده اند [در دنیا هم] این گونه به دروغ کشانیده می شدند.
و[لی] کسانی که دانش و ایمان یافته اند می گویند قطعاً شما [به موجب آنچه] در کتاب خدا[ست] تا روز رستاخیز مانده اید و این روز رستاخیز است ولی شما خودتان نمی دانستید.
و در چنین روزی [دیگر] پوزش آنان که ستم کردهاند سود نمی بخشد و بازگشت به سوی حق از آنان خواسته نمی شود.
خود را از مجرم شدن دور ندانیم!
خداوند متعال در آیه 30 سوره فرقان، شکایت آن حضرت را مطرح کرده و می فرماید:«وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند».
این شکایت گرچه بر اساس ظاهر آیه شامل حال مسلمانانی که دعوت قرآن و پیامبر اکرم را پاسخ ندادند، می شود؛ ولی کافران و مشرکانی نیز دعوت قرآن را نپذیرفتند، در روز قیامت مورد بازخواست قرار می گیرند.
در آیه 31، سوره فرقان، خداوند متعال برای دلداری و دلجویی پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله می فرماید:«وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ وَکَفَی بِرَبِّکَ هَادِیًا وَنَصِیرًا؛ و این گونه برای هر پیامبری دشمنی از گناهکاران قرار دادیم و همین بس که پروردگارت راهبر و یاور توست».
امام ابا الحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) در ذیل این آیه در مورد «مجرمین» فرمودند: «من أجرم إلی آل محمّد(ص) و رکب من وصیه ما رکب» یعنی کسانی که جرم و بدی به آل محمد (ص) نمودند و در حق وصی رسول الله (ص) آن ظلم را انجام دادند و حق او را غصب کردند [آنان مجرمین هستند]
یعنی همان طور که مجرمان را دشمن تو کردیم، برای هر پیامبری دشمنی از قومش وجود داشت و معنای قرار دادن دشمن از مجرمان ـ که همان رد کنندگان دعوت قرآن کریم هستند ـ این است که خداوند متعال بر دل های گناهکاران به جرم گناهشان، مُهر می زند، در نتیجه، دشمن حق شده و دعوت کننده به سوی حق را نیز دشمن می دارند و او را رد می کنند.
بنابراین، مجرمان مسلمانان و امت پیامبر اکرم هستند که دعوت قرآن کریم را رد می کنند و پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله نیز از آن ها به پیشگاه خداوند متعال شکایت می برد. (المیزان، علامه طباطبایی؛ ج 15، ص 205 و 206، تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و دیگران، ج 15، ص 76ـ79)
در سوره حجر آیه 12 می فرماید: «کَذلِکَ نَسْلُکُهُ فی قُلُوبِ الْمُجْرِمینَ»؛ همان گونه که ما پیام های خود را برای امّت های گذشته فرو فرستادیم و مورد تکذیب قرار گرفت، این قرآن را نیز به گونه ای در دل های این مجرمان راه می دهیم که سرانجام مورد انکار آنان قرار گیرد.
کلمه سلوک به معنای نفوذ کردن، و نفوذ دادن است.
معنای آیه این است که: وضع رسالت تو و دعوتت به ذکری که بر تو نازل شده شبیه به وضع رسالت های قبل از تو است، همانطور که در آن رسالت ها عکس العمل مردم این بود که رسالت ما را رد نموده، استهزاء کنند، و ما این چنین ذکر (قرآن) را در دل های این مجرمین نفوذ داده و داخل می کنیم.
خدای تعالی با این جمله رسول گرامیش را خبر می دهد که مجرمین به ذکر ایمان نمی آورند، و این روش در امت های گذشته نیز سابقه داشته است، چون سنت آنها نیز این بود که حق را استهزاء کنند و پیروی ننمایند.
مراقب باشیم با دور شدن از حق و خدایی ناکرده مسخره کردن مسائل حق و درست در دسته مجرمین قرار نگیریم. (تبیان)
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد