ترکها معتقدند ایرانیها در خط ثلث خیلی قوی نیستند. از نگاه شما به عنوان یک خوشنویس این تصورات از کجا آمده و چگونه میتوان آن را تغییر داد؟
نگاهی که این روزها به ثلثنویسی ایرانی شکل گرفته ریشه تاریخی دارد و علت اصلی شکلگیری این تصور در عملکرد ضعیف خودمان در این عرصه است. خط ثلث ریشه تاریخی دارد و مبدع آن یک ایرانی است به نام ابنمقله. ایشان خطوط اسلامی را ابداع کرده و مبانی خوشنویسی را نوشته است. از دیرباز تاکنون شیوه ابنمقله در انجمن خوشنویسان ایران و جماعتالخطاطین کشورهای دیگر تدریس میشود. بعد از او هم ما در ایران خط تعلیق، نستعلیق و شکسته نستعلیق را پدید آوردیم و همه این موارد نشاندهنده این است که سهم ما ایرانیها در پیدایش و گسترش تمام این خطوط تا حدی است که اگر نگوییم برترین هستیم، میتوان گفت در رتبههای بسیار بالا قرار داریم و این نشاندهنده سابقه تاریخیمان است.
در 30 سال گذشته هم این اتفاق شدت پیدا کرده و بیتوجهی به این سمت و سو موجب شده بسیاری تصور کنند خط ثلث یک خط عربی است در حالی که این خط را ذوق ایرانی پدید آورده و گسترش داده است.
آیا میتوان گفت هنرمندان ایرانی در حوزه ثلثنویسی صاحب سبک هستند؟
دقیقا همین طور است. ما در حوزه خط ثلثنویسی در فضای جهان اسلام صاحب سبک هستیم. میتوانیم بگوییم که خود خط ثلث سه سبک مختلف دارد: سبک ایرانی، عراقی و عثمانی که خود سبک عثمانی دوباره شیوههای مختلف دارد. ما در دوران اخیرمان به این خط کمتوجهی کردیم و در این چندین دهه آسیب جدی و خطاهای استراتژیک داشتیم، از جمله اینکه در بناهای اسلامی مان خط ثلث را آسیبپذیر کردیم و بخشهایی از قواعدش را از دست دادیم، ولی اکنون شاهد اتفاقات خوبی هستیم و به نظر من آینده این مسیر برای ما روشن خواهد بود.
گفتید سبکهای مختلف عثمانی، عراقی و ایرانی با هم تفاوت دارند. فکر میکنم تفاوت اصلی ثلثنویسی ایرانی و عثمانی در این باشد که هنرمندان ما به صورت بداهه مینویسند و خوشنویسان ترک غیربداهه. شما کدامیک از این دو شیوه را مهمتر و زیباتر میدانید؟
تفاوت عمدهای که سبک ایرانی با سبک عثمانی دارد در همین موضوعی است که شما بیان کردید. من شیوه بداههنویسی را موفقتر میدانم. ما وقتی یک کاری را بداهه انجام میدهیم قابلیت فردی فرد را هم در اثر هنریاش دخالت میدهیم، یعنی فردیت هنرمند در اثرش نهفته و دیده میشود در صورتی که شیوه عثمانی تقریبا کلیشهسازی و کاملا حروف را طراحی میکند؛ البته نوع نظر شیوه عثمانی به ارائه صددرصد کار است. برای همین آنها یک واو را که طراحی میکنند با تمام دقت مینشینند جزء به جزء آن را طراحی و بعد رنگگذاری میکنند.
چرا ما بر خلاف اغلب کشورهای همسایه جایی به عنوان آکادمی خط در فضای دانشگاهی نداریم؟
مشکلی که ما داریم در حوزه پژوهش است. یکی از دلایلی که حوزه پژوهش در کشور ما شکل نگرفته، شاید این است که انجمن خوشنویسان به عنوان متولی خوشنویسی در کشور خیلی رغبت نداشته حوزهای معادل خودش ایجاد شود و به عنوان رقیبی که مدرک میدهد در کنار او قرار گیرد. همانطور که گفتم نفس کرسیاندیشی به خوشنویسی آسیب زده است. البته بنده، دکتر شهیدانی و برخی دیگر از استادان دانشگاه سرفصلهایی از کارشناسی ارشد مطالعات خوشنویسی اسلامی را تدوین کردهایم و برای تدریس در یک دانشگاه معتبر کشور به تصویب رسیده است. اگر مزاحمت غیرفنی رخ ندهد در این حوزه اتفاق مبارکی رخ خواهد داد و میتوان برای پژوهش خط هم دانشجویان خوبی پرورش داد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد