از سوی دیگر، زندگی ما انسانها صرفا یک زندگی حیوانی نیست، بلکه دارای یک زندگی اجتماعی هم هستیم و بنابراین در کنار نیاز زیستی، نیاز اجتماعی هم داریم. مثلا حس پذیرفته شدن و مورد اقبال مواجه شدن از سوی دیگران، نیاز اجتماعی ماست. اگر همه افراد اجتماع، ما را از خود پس بزنند زندگی برای ما بسیار دشوار یا حتی ناممکن خواهد شد. بنابراین نیازهای زندگی یک انسان، محدود به نیازهای زیست حیوانی او نیست، بلکه نیازهای اجتماعی را نیز شامل میشود. با این اوصاف غذا خوردن، نیاز زیستی ماست یا نیاز اجتماعی؟ غذا خوردن در وهله نخست، به هدف رفع نیاز زیستی و حیوانی ما انجام میشود، اما برای انسان متمدن ـ در بستر فرهنگهای مختلف ـ غذاخوردن، آداب خاصی دارد که نشان میدهد نفسِ غذاخوردن، بناست پاسخگوی بخشی از نیازهای اجتماعی ما نیز باشد. در بسیاری جوامع، مهمترین زمان گرد هم آمدن اعضای خانواده، سر سفره صبحانه، ناهار یا شام است.
در چنین مواقعی، اعضای خانواده مقید میشوند مقابل یکدیگر بنشینند و به شکل اجتنابناپذیری یکدیگر را به رسمیت بشناسند. آنها سر سفره شام با یکدیگر همسخن میشوند و درباره وقایع و اتفاقات روز صحبت میکنند و از حال یکدیگر باخبر میشوند. همین کار باعث میشود افراد از سوی اعضای خانواده مورد توجه قرار گیرند و نیازهای عاطفی و درجه دوم یکدیگر را رفع کنند. بنابراین غذاخوردن یک گردهمایی است که غیر از ارضای حس گرسنگی، کارکرد مهم دیگری هم دارد، کارکردی که نیازمند صرف زمان است.
اما این کارکرد در زندگی پر سرعت شهری با یک مانع روبهروست: غذاهای آماده و فستفود؛ غذایی که سریع آماده و خورده میشود، فاقد بستر گرم همسخنی سفرههای سنتی است و با فقدان بستر گرم همسخنی، همدلی نیز به مرور از دلهای ما رخت میبندد و جای خود را به فردگرایی و انزوا و تجرد میدهد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: