داغ دیدهاند، زخم خوردهاند، آفت به جانشان نشسته و همچنان چشم دوختهاند به خیابان و ماشینهای گیجی که تندتند، بالا و پایین میکنند آسفالت داغ این روزهای تهران را. حکایت چنارهای خیابان ولیعصر حکایت یک عمر عاشقی درختانی است که باد هر روز غزل خداحافظی را در گوششان زمزمه میکند؛ آخرین بازماندههای طهران قدیم اما ایستادهاند هنوز، دل دادهاند و دل بریدهاند در این سالها، خاطره ساختهاند و خاطره شدهاند و روایت عاشقیشان برقرار است همچنان.
تهران؛ شهر چنارها
حکایت چنارهای تهران از سالها پیش شروع میشود؛ برای مرور باید صفحات غبارگرفته کتاب تاریخ را ورق بزنیم و برگردیم دوران صفویه؛ به روزهایی که تهران نه فقط به خاطر چنارهای بلندترین خیابانش، که به خاطر پراکندگی این درختهای سربلند در گوشه و کنار شهرش، هنوز «چنارستان» بود؛ تا جایی که وقتی پیترو دلاواله جهانگرد معروف ایتالیایی در فاصله سالهای 995 تا 1001 هجری شمسی به ایران سفرکرد و گذرش به تهران افتاد، تهران را شهری بزرگ، پهناورتر از قزوین، با باغهای بسیار بزرگ میوه و نهرهای پهن و باریک برای آبیاری باغات و خیابانهایی پر از درختان چنار پربرگ و تنومند و زیبا دید و در سفرنامهاش نوشت: «من باید واقعا تهران را شهر چنار بنامم.»
طبق اسناد تاریخی سردار سپه در دوران ریاستش بر مسند وزارت جنگ یعنی سالهای 1302 ـ 1300 همزمان با احداث این خیابان دستور داد در دو طرف خیابان چنار بکارند.
داستان تولد بلندترین خیابان ایران از همین جا شروع شد. همزمان با کاشت درختها، حفر نهر برای آبیاری آنها هم آغاز شد.
چنارها کنار جوی آبی که از زیرپایشان میگذشت، کمکم قدکشیدند و بزرگ شدند تا امروز که عددهای نشسته بر تن تقویم یکی یکی عوض شدند و 94 سال از عمر چنارهای ولیعصر گذشت و همنشینی پایتختنشینها با این درختهای سبز و استوار 1128 ماهه شد؛ 1128 ماه یعنی 33 هزار و840 روز خاطره ؛ 33 هزار و840 شب قصه.
مصائب همیشگی چنارها
قصه تهران و چنارهایش ماجرایی است که آغازش خیلی سال پیش کلید خورد، درست از زمانی که نسل قدیم ساکنان این شهر با این چنارها قدکشیدند، بزرگ شدند، پیر شدند و خیلیهایشان از دنیا رفتند تا همین امروز که از آن همه چنار فقط حدود 6000 درخت باقی مانده و تعداد آدمها تقریبا 2000 برابر چنارها شده. اما باز هم خیلیها تهران را به خیابان ولیعصرش میشناسند و خیابان ولیعصر را به درختهایی که در دوطرف آن سایه کردهاند؛ چنارهایی که زمانی دل آسمان را شکافتند و پا روی شانههای زمین گذاشتند که ابتدای تهران راهآهن بود و انتهایش شمیران. حالا اما هر چقدر شهر بزرگتر شده و ساختمانها بلندتر، چنارها تنهاتر شدهاند و بیپناهتر.
نگهداری و حفظشان هم به یکی از دغدغههای جماعت دلنگرانی تبدیل شده که با این چنارها به اندازه 94 سال خاطره دارند. چنارهایی که در هفتمین روز از اولین ماه زمستان 90 در سازمان میراث فرهنگی کشور به ثبت ملی رسیدند؛ اتفاقی که باعث شد خیلیها فکر کنند حاشیه امنی برای ادامه حیات شان به وجود آمده است. اما مشکلات چنارهای تهران همچنان ادامه دارد؛ از قدکشیدن برجهای سربه فلک کشیده بالای سرشان تا ترمیم و بازسازیهای بعضا غیراصولی خیابان و پیادهرو؛ از گرمای بیش از اندازه هوا تا هجوم آلودگی پای طوقه درختها.
اتفاقهایی که دست به دست هم دادهاند تا حال چنارهای ولیعصر را ناخوشتر کنند؛ این را رحمتالله حافظی، رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورای شهر به جامجم میگوید.
حافظی در ادامه با اشاره به سابقه تاریخی و قدمت این خیابان و چنارهای بلندش میگوید: «وقتی این خیابان ساخته شده، با بررسی شرایط مختلف برایش درخت چنار را انتخاب کردند؛ چون چنار بومی شهر تهران بود و سازگاری زیادی با شرایط اقلیمی این منطقه داشت. بعد به آبی که قرار بود این چنارها را سرسبز نگه دارد فکر کردند.
خیابان ولیعصر از گذشته تا امروز به خاطر دو ویژگی حائز اهمیت بوده؛ یکی به خاطر همین آب روانی که پای این درختها جاری است که سرمنشأ آن دامنههای جنوبی البرز بود از شمال به جنوب تهران جریان پیدا میکرد و نکته بعدی هم چنارها بودند. این چنارها به فاصله نیم متر از هم در مسیری به طول 17 کیلومتر کاشته شدند که بر اساس تخمینها و اسناد موجود در ابتدا حدود 60 هزار چنار در دو طرف خیابان و در دوردیف کاشته شد. اما در حال حاضر تعداد چنارها بشدت کم شده، طبق برخی تخمینها حدود 11 هزار و برخی دیگر حدود 6000 هزار اصله درخت در این خیابان وجود دارد.»
کسی چنارها را ندید
با گذشت زمان هر چقدر که ظاهر تهران عوض شد و خیابانهایش شلوغتر و هوایش آلودهتر، حال چنارها هم کمکم رو به وخامت گذاشت. اتفاقی که این عضو شورای شهر دربارهاش میگوید: «اینکه چنارها الان در وضعیت مناسبی نیستند دلایل زیادی دارد؛ اما دلیل اصلی این اتفاق، رسیدگی و حفاظت نکردن از آنها در اشکال مختلف و در طول سالیان گذشته بوده؛ همان طور که میدانید درخت به عنوان یک موجود زنده نیاز مبرم به نور، آب و هوای سالم دارد. مخصوصا درخت چنار که جزو درختهایی است که به آب زیادی احتیاج دارند و اصلا به خاطر همین خصوصیت بود که زیرپای این چنارها نهری حفر کردند تا به طور دائم آب پای آنها جاری باشد اما درحال حاضر شرایطی به وجود آمده که این سه عنصر اصلی براحتی و به اندازه نیاز این چنارها در دسترسشان نیست.»
حافظی: وقتی چنار ضعیف میشود مثل یک آدم بیمار و ضعیف خیلی راحت تر مورد هجوم آفات قرار میگیرد، در نتیجه زودتر خشک و پوسیده میشود. به خاطر این که این فضا و میراث ملی حفظ شود، سازمان بوستانها مکلف شد برای نگهداری این درختان اقدامات و تمهیداتی را |
برای وخامت حال چنارهای ولیعصر اگر دنبال متهم میگردید، بقیه گزارش را از دست ندهید؛ رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر حرفهای جالبی برای گفتن دارد: «ساختمانهایی که در دوطرف ولی عصر به مرور زمان ساخته شد، بلندمرتبهسازیهایی که مخصوصا در سالهای اخیر در قسمتهای شمالی خیابان انجام شد، یکی از عوامل اصلی وخامت حال این درختها است. روزگاری این چنارها به خاطر ارتفاع بلندشان از نور کافی بهرهمند بودند، اما حالا مدتهاست نور مناسب به شمار زیادی از این چنارها نمیرسد. بجز این گودبرداریهایی که به عمق ده تا 20 متر در حاشیه این خیابان برای ساخت بلندمرتبهها هرچند وقت یکبار انجام میشود، باعث شده ریشههای این درختهای کهنسال آسیب ببیند. چون ریشه چنار در زمینهای اطراف نفوذ میکند، همزمان با این گودبرداریها تعداد زیادی از این ریشهها قطع شده و آنهایی هم که سرسختانه به حیاتشان ادامه دادهاند، با عملیات نیلینگ و بتون ریزی و میلگردگذاری جلوی رشد و نمو و حرکتشان در خاک گرفته شده؛ بجز این در طول زمان کندوکوبهای زیادی پای این درختها انجام شده؛ برای مثال با تعریض خیابان ولیعصر، برای این که بتوانند جایی برای خودروها باز کنند، دهانه نهرها کوچکتر شد و آبرسانی به این درختها مشکلتر.»
داغ نمک روی زخم درختها
بلندمرتبهسازی البته تنها بلایی نیست که به جان چنارهای ولی عصر افتاده ؛ چراکه حافظی در ادامه میگوید: «بارها پیش آمده مالکان مراکز تجاری و مغازههای مختلفی هم که در راسته این خیابان به وجود آمده، برای این که مغازههایشان بیشتر در منظر عمومی باشد، شاخ و برگ این درختها را قطع میکنند.»
به این اتفاق، ماجرای ریختن نفت و مواد سمی پای چنارهای ولیعصر در سالهای نه چندان دور را هم اضافه کنید تا ببینید دیوار چنارها برای همه کوتاه است؛ اتفاقی که وقتی پای مدیریت شهری وسط میآید به دغدغهای بزرگتر تبدیل میشود.
رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر در ادامه به سیاستهای نادرست مسئولان شهرداری اشاره میکند و میگوید: «بدترین عاملی که سلامت این درختها را تهدید میکند، نمک پاشی خیابان در زمستان و زمانی است که برف سطح شهر را پوشانده؛ بعد از بارش برف برای این که از یخزدگی و لغزندگی خیابان جلوگیری کنند و عبور و مرور سهلتر شود، روی برفها مقادیر زیادی نمک میپاشند، همزمان با آب شدن برف، در طول این خیابان به طول 17 کیلومتر، آب و نمک مخلوط پای چنارها ریخته و داخل نهر آب جاری میشود. نمک جزو املاحی است که خاک را سفت میکند و مانع نفوذ آب و مواد غذایی به ریشههای درختها میشود.»
کاشت چنارهای جدید؛ خوب یا بد؟
اتفاقهای مختلف کم کم دست به دست هم دادند تا قامت برخی چنارها خمیدهتر شود و رنگ و روی بعضی زردتر؛ اتفاقهایی که چنارها را بیمار کرد تا جایی که حافظی با اشاره این وخامت حال میگوید: «وقتی چنار ضعیف میشود، مثل یک آدم بیمار و ضعیف، خیلی راحت تر مورد هجوم آفات قرار میگیرد، در نتیجه زودتر خشک و پوسیده میشود. دقیقا به خاطر این که این فضا و میراث ملی حفظ شود، سازمان بوستانها مکلف شد برای نگهداری این درختان اقدامات و تمهیداتی را پیشبینی کند.
نهایتا هم به این نتیجه رسیدند که تعدادی چنار جدید در خیابان کاشته شود، به این ترتیب قراردادی با استانهای قزوین و اصفهان بسته شد که از چنارستانهای آنجا برای ولیعصر چنار بیاورند. بعد تعداد قابل توجهی چنار با سن 8 تا 15 سال خریداری شد و پیش پروژه جایگزینی این چنارهای جدید در کنار چنارهای قبلی آغاز شد تا ترمیم زنجیره درختان این خیابان انجام شود.»
چنارهای بومی قزوین و اصفهان شش ماه پیش وقتی در خواب زمستانی بودند، به تهران منتقل شدند و ریشههایشان در گودالهایی بزرگ در کنار چنارهای قدیمی کاشته شد. کاشت چنارهای جدید یکی از تمهیدات شهرداری برای ساماندهی درختان خیابان ولیعصر بود؛ پروژهای که قرار بود جای خالی چنارهای خشکیده و پوسیده را پر کند و جانی تازه به چنارهای این خیابان ببخشد. همزمان با سبز شدن و جوانه زدن این چنارها در بهار، موجی از خوشحالی در دل دوستداران این خیابان تاریخی به وجود آمد، اما این طور که پیداست، طرح جدید شهرداری اما مخالفانی هم دارد. محمد حقانی، یکی دیگر از اعضای کمیسیون محیطزیست شورای شهر به ایسنا میگوید: «شیوه کاشت درختان جدید را نمیپسندم.» این عضو شورای شهر در ادامه میگوید: «یکی از نقاط قوت درختان ولیعصر این است که در بستر آب و داخل جوی کاشته شدهاند، اما درختانی که جدیدا توسط شهرداری کاشته میشود، بالای بستر آب و در پیادهروست. در حالی که هویت خیابان ولیعصر به جریان آب طبیعی و درختان چنار بود و نباید این هویت را به بهانههای مختلف تخریب کرد.»
خزان زودرس، دامنگیر چنارها
اما هنوز هم ایستاده میمیرند چنارهای تهران؛ تشنه، بیصدا، بیشکایت. چندسالی است اولین ماه تابستان هنوز تمام نشده، گرمای هوا راه تنفس خیلیهایشان را میبندد و نشانههای خزان زودرسشان روی سنگفرش پیادهروها دیده میشود؛ برگهایی که به فاصله دو ماه مانده تا فصل برگریزان، زرد شده و روی زمین میریزند. برای خزان زودرس چنارها اگر دنبال مقصرید، باید یقه گرمای هوا را بگیرید؛ اتفاقی که قائم مقام شهرداری منطقه 6 تهران دربارهاش به مهر میگوید: دلیل اصلی بروز خزان درختان، شوک و استرس حرارتی است که به واسطه افزایش ناگهانی دمای هوا به درختان چنار وارد میشود. درحقیقت از آنجا که سهم قابل توجهی از اندام تعریق و فتوسنتز درختان چنار در برگها واقع شده و همین عامل سبب میشود با افزایش و تغییر ناگهانی درجه هوا، میزان دفع آب از برگها تشدید شود.
مانی جعفریان در توضیح این اتفاق میگوید: در خیابان ولیعصر که آب داخل جویها به صورت ۲۴ ساعته از پای درختان عبور میکند، اگر برای پنج ساعت هم قطعی مقطعی آب رخ دهد، چنارهای معروفترین و بلندترین خیابان خاورمیانه خزان میکنند، اما در خیابان دیگری شاهد هستیم که تکدرخت چناری در کوچهای تکافتاده و شاید ده روز یکبار هم آبیاری نشود، همیشه سبز است و دیرتر از درختان دیگر شهر دچار خزان میشود، زیرا این درخت با شرایط سخت محیطزیستی آمیخته شده، اما درختان حاشیه خیابان ولیعصرتاب و تحمل چند ساعت بیآبی را ندارند.»
مسالهای که به گفته جعفریان، حکایت از طبع حساس و کمطاقت درختان چنار این خیابان بلند دارد و بیش از پیش روند رسیدگی به این گونههای گیاهی را مشکلساز میکند.
زخم ارهها روی تن چنارها
در حافظه تاریخی درختان این خیابان ارههای برقی هم سهم تلخی دارند؛ صدای ارهها را هیچ کس دوست ندارد، نه عابرانی که زیر سایه این درختان در پیادهروهای ولیعصر سالها خاطره داشتهاند، نه خود چنارها. ارههای برقی که از راه میرسد، نفس درختها به شماره میافتد؛ این وسط قسمت بعضی چنارها مرگ است و خداحافظی با خاطرات چندسالهشان در این خیابان. حرف و حدیثها درباره دلایل قطع این درختان زیاد است؛ اما مسئولان شهرداری تهران در اینباره میگویند: «علت قطع فقط احتمال سقوط آنها به دلیل افزایش سنشان بوده است!»
این یعنی چنارها با مجوز قطع شدهاند تا خطری برای شهروندان به همراه نداشته باشد، اما جای خالی چنارهای بریده شده، با مجوز هم که قطع شده باشند، هیچ وقت پر نمیشود؛ در سرنوشت این درختان کهنسال که هنوز هم بازماندگان نسل قدیم با نام شاه درختان میشناسندشان، اتفاقهای خوب و بد زیادی نوشته شده، چنارها اما بیصدا ایستادهاند به تماشا.
مینا مولایی
جامعه
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد