تا پیش از این، تحریمهای بینالمللی علیه ایران سوئیفت، صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و پالایش، صنایع سنگین، صنعت بیمه، کشتیرانی، صنایع هوا فضا، صنعت هستهای و به طور کلی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده بود.
در این شرایط، بانک مرکزی و دیگر بانکهای ایران با محدودیت مبادلات ارزی روبهرو بودند و بخشهای مختلف اقتصادی ایران به دلیل قطع سوئیفت و بالا بودن ریسک سرمایهگذاری به دلیل تحریمها و قوانین بازدارنده سرمایهگذاری و محدودیتهای رقابتی، امکان رشد متناسب با برنامههای توسعهای کشور را پیدا نکردند.
بیشتر برنامههای پنجساله ( بخصوص در دولتهای نهم و دهم) با تعویق روبهرو شد. بسیاری از کارخانههای صنعتی و نیمه صنعتی کشور به دلیل سوءمدیریت در سطوح کلان اقتصادی، قوانین بازدارنده ضد رقابتی و وجود شرکتهای دولتی شبه خصوصی تعطیل یا نیمه تعطیل شدند. توسعه بسیاری از میدانهای مشترک و فازهای باقیمانده پارس جنوبی به دلیل بیبرنامگی و تعلل برخی پیمانکاران داخلی و خارجی عقب افتاد. قراردادهای تجاری ایران در بخش نفت و گاز در هالهای از ابهام قرار گرفت و بسیاری از شرکای تجاری ایران روابط خود را با ایران محدود کردند.به هر حال، در برنامه جامع اقدام مشترک که توسط محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران و فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام شد، لغو تحریمهای مرتبط با صنعت نفت مورد تاکید قرار گرفته که شامل این موارد است:
واردات و حمل نفت، فرآوردههای نفتی، گاز و فرآوردههای پتروشیمی ایرانی/ صادرات تجهیزات یا تکنولوژی کلیدی برای بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی، سرمایهگذاری در حوزههای نفت و گاز و پتروشیمی ، طراحی و ساخت کشتیهای باری و تانکرهای نفتی، ارائه خدمات پرچم و تعیین وضع (classification)؛ (مربوط به حمل محمولههای نفت و فرآوردههای نفتی)، خدمات بیمهای یا بیمه اتکایی، (توقف) تلاش برای کاهش فروش نفت ایران، سرمایهگذاری شامل مشارکت در سرمایهگذاریهای مشترک، کالا، خدمات، اطلاعات، فناوری و دانش و کمک فنی برای بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی/ خرید، تحصیل، فروش، حمل و نقل یا بازاریابی نفت، محصولات پتروشیمی یا گاز طبیعی از ایران/ صادرات، فروش یا عرضه فرآوردههای نفتی تصفیه شده و فرآوردههای پتروشیمی به ایران و معاملات در حوزه انرژی ایران.
جذابیتهای صنعت نفت ایران
پس از آغاز فرآیند برداشته شدن احتمالی تحریمها شرایط برای رشد شتابان اقتصاد ایران فراهم شده و در این زمینه کشورمان در قلب یک بازار ٣٠٠ میلیون نفری در منطقه واقع شده که قادر است به همه کشورهای منطقه صادرات داشته باشد. همچنین ایران میخواهد تا سه سال آینده میزان تولید گاز را به یک میلیارد مترمکعب در روز و تولید نفت را به چهار میلیون و ٧٠٠ هزار بشکه در روز برساند. همچنین نباید فراموش کنیم با برداشته شدن تحریمها، خطوط لوله گاز ایران دیگر در داخل محصور نخواهد ماند و در دوره زمانی نهچندان بلند صادرات گاز ایران میتواند به بیش از ٢٠٠ میلیون متر مکعب در روز افزایش پیدا کند.
به این ترتیب خطوط لوله ایران
در شرق: با عبور از خاک پاکستان، مرزهای هند و چین را پشت سر خواهد گذاشت. در غرب: با عبور از خاک عراق و اردن و سوریه به اروپا وارد میشود. در جنوب: به خطوط لوله عمان و دیگر کشورهای حاشیه خلیجفارس متصل خواهد شد. در شمال: از طریق خاک ترکیه بازارهای این کشور را سیراب و بخش بزرگی از تقاضای گازی اروپا را تامین میکند. در بازارهای دوردست: صنعت LNG ایران منبع مطمئنی برای تامین انرژی جهان در سالهای نهچندان دور خواهد بود.
کار دشوار شرکتهای خارجی
ایران، امروز کشوری است که با مدد توان داخلی توانسته بسیاری از تجهیزات صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش را بومیسازی کرده و در بیشتر موارد از وابستگی تجهیزاتی به شرکتهای دارای لیسانس و فناوری خارجی رهایی یابد.
از این رو شرکتهایی که از این پس قصد دارند به ایران و بخصوص صنعت نفت این کشور وارد شوند باید به این نکته توجه داشته باشند در شرایط رقابتی و بازاریابی سخت تری باید فعالیتهای خود را آغاز کنند. بازاری که فقط در بخش بالادستی صنعت نفت نیازمند بیش از ٣٤٥ میلیارد دلار و در بخش پتروشیمی نیز نیازمند بالغ بر ٧٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی است.
علاوه بر این، شرکتهای سرمایهگذار خارجی با ورود به صنایع پاییندستی پتروشیمی و تولید محصولات نهایی در بخش تکمیلی خواهند توانست از ارزش افزوده بالاتر و بازارهای بزرگ منطقهای و فرامنطقهای که در اختیار آنها قرار داده میشود، بهرمند شوند.
متأسفانه هماکنون تنها از ٣٠ درصد ظرفیت موجود در صنایع پاییندستی پتروشیمی کشور استفاده میشود و ٧٠ درصد از ظرفیت نصب شده در این حیطه در عمل بلااستفاده است.
اینکه نتوان از تمام ظرفیتهای نصب شده در عمل بهرهبرداری کرد در بسیاری از صنایع تولیدی امری غیرقابل اجتناب به شمار میرود؛ اما در اینجا این نسبت خیلی بیشتر از حد استاندارد بوده و اصلیترین معضلی است که میتواند با ورود سرمایهگذاران خارجی به صنایع پاییندستی پتروشیمی ایران حل شود.ذکر این نکته ضروری است که دلیل اصلی مشکل زیر ظرفیت کار کردن صنایع پاییندستی پتروشیمی، نبود زیرساختها و قوانین باثبات مناسب در فضای حاکم بر این صنایع است. بهترین راهکار برای رفع مشکل را میتوان از طریق مطالعه و الگوبرداری از عملکرد کشورهای موفق و پیشرو در این صنایع جست. معمولا در کشورهای پیشرفته صنعتی، توسعه صنایع تبدیلی و پایین دستی در گرو فعالیت گروههای ارائهدهنده خدمات (service providers ) است که با اصلاح و روزآمدکردن قوانین، سعی در بهبود اوضاع موجود در زمینههای مختلف مورد نیاز این صنایع (نظیر دسترسی به بازار، آموزش نیروی انسانی، تامین مالی، تامین تکنولوژی، مشاوره مدیریتی و ...) دارند.
نیاز600 میلیارددلاری به سرمایهگذاری
علاوه بر این ایران کشوری است که از شدت انرژی بالایی برخوردار است و برای رهایی از این چالش بزرگ و کاهش ٥٠ درصدی شدت انرژی، نیازمند سرمایهگذاری بالغ بر ٢٠٠ میلیارد دلاری است.چنان که ملاحظه میشود بررسی میزان سرمایهگذاری خارجی مورد نیاز برای توسعه صنعت نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی و همچنین لزوم کاهش ٥٠درصدی شدت انرژی در ایران به بیش از ٦٠٠ میلیارد دلار در این بخش نیاز است.
نکته آخر این که جذابیتهای سرمایهگذاری و سود بالای سرمایه در ایران تنها به حوزه سوخت و انرژی محدود نمیشود. موقعیت ژئوپلتیک و ژئواکونومیک ایران در وضعی است که ایران را در مرکز بازارهای بزرگ هممرز با 15 کشور همسایه با جمعیتی بالغ بر ٣٠٠ میلیون نفر قرار میدهد.
پیمان جنوبی
کارشناس اقتصاد انرژی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد