در تلویزیون ایران تولید جُنگهای کمدی تلویزیونی از دهه 60 و با کیفیتی نه چندان مطلوب آغاز شده و در اوایل دهه 70 با چهرههایی همچون داریوش کاردان، مهران مدیری و... اوج گرفت.
آثار تولید شده در این ایام یا به شکل کمدیهای روتین 90 قسمتی شبانه بوده یا به شکل مجموعههای هفتگی تولید و روانه آنتن میشدند.
دسته اول که در دورهای بشدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، خود به دو دسته آیتمی و غیرآیتمی تبدیل میشوند. کمدیهای آیتممحور معمولا از داستانی یک خطی بهره میگرفتند و به موضوعات مختلفی هم میپرداختند.
از موضوعهای اجتماعی روز گرفته تا مضامین خانوادگی که توسط نویسندگان کار فرم کمیک به خود میگرفتند. از نمونههای شاخص آن میتوان به جنگهای 77، ببخشید شما، پلاک 1 و... یاد کرد.
دسته دوم آیتم محور نبوده و یک موضوع خاص را دنبال کرده و از چند شخصیت اصلی در کنار شخصیتهای فرعی مهمان سود میجستند. برای مثال باید از کارهایی همچون کمربندها را ببندید، شهر قشنگ، باغچه مینو و... نام برد که در آنها قصه اهمیت بیشتری نسبت به گروه اول داشته و از این لحاظ بر آنها برتری داشتهاند.
نکته دیگر در این گروه اهمیت بخشیدن و محوریت پیدا کردن یک محل در پیشبرد داستان است. کمدیهای آیتمی چه به لحاظ قصه و چه از نظر تکنیکی ضعفهای زیادی داشتهاند که عنصری به نام بازیگر برای پوشاندن آنها وارد عمل شده و تا حدود زیادی هم در این راه موفق عمل کرده است.
بازیگرانی همچون مهران مدیری، مهران غفوریان، رامین ناصر نصیر و... که با تکیه بر استعداد خود این خلأها را تا اندازه زیادی پر کرده و در جلب نظر مساعد مخاطبان در رابطه با کمدیهای یاد شده موفق نشان دادهاند.
مهران مدیری
اوایل دهه 70 جمعی از دانشجویان مستعد بازیگری پایههای تولید کمدیهای آیتمی را با جنگهای نوروز 72 و پرواز 57 گذاشتند که از میان آنها مهران مدیری شاخصترینشان به حساب میآمد. یک کمدین ذاتی که در قالب نقشهای مختلف رفته و مخاطبان خود را با جنس دیگری از کمدی
آشنا کرد.
او در بخش مربوط به مسابقه هفته که آن سالها با اجرای درخشان منوچهر نوذری بسیار هم پربیننده بود، چنان درخشان ظاهر شد که هنوز پس از گذشت سالها برای مخاطب امروزی نیز جذابیت خود را از دست نداده است.
مدیری در ساعت خوش به مغز متفکر گروه تبدیل شده و در کنار چهرههایی همچون نادر سلیمانی، سعید آقاخانی، نصرالله رادش، داوود اسدی و...، این برنامه جذاب را به پدیده سال تبدیل کرد.
مدیری پس از حاشیههای به وجود آمده برای ساعت خوش و تعطیلی آن به سراغ کارگردانی هنری در کنار بازیگری رفته و جنگهای پربینندهای را روانه آنتن کرد و به محبوبیتی خیرهکننده رسید.
شخصیت رامین در 77 با آن نگاههای خیره و مستاصل به دوربین بسیار به مذاق مخاطبان خوش آمده و تکیهکلامهای او را وارد زبان کوچه و بازار کرد.
در سالهای بعد مدیری همچنان خود را در اوج نگه داشته و محبوبیتاش را با مجموعههایی همچون پاورچین، نقطهچین، شبهای برره و... به اوج رساند و خود را به یکی از تاثیرگذارترین چهرهها در این حوزه تبدیل کرد.
رضا عطاران
یکی دیگر از نابغههای گونه کمدی در ایران که او هم کارش را با ساعت خوش آغاز کرده و پله پله راهش را ادامه داد تا به قلههای تلویزیون و سینمای ایران رسید، رضا عطاران است.
تفاوت او با دیگر چهرههای شاخص این عرصه به چندوجهی بودن او بازمیگردد که تنها به بازیگری محدود نشده و نویسندگی و کارگردانی را نیز به شکل جدی تجربه کرد.
عطاران برخلاف مدیری و گروهش خیلی زود از کمدیهای آیتممحور فاصله گرفته و سراغ شکل دیگری از کمدی رفت. او پس از نوشتن سری اول زیر آسمان شهر که بشدت هم در جذب مخاطب موفق بود،
سراغ کارگردانی رفته و چند مجموعه فوقالعاده را تولید کرد. متهم گریخت، خانه به دوش و ترش و شیرین و بزنگاه ازجمله آنها بودند که فرم متفاوتی نسبت به کارهای دیگر داشته و امضای عطاران پای آن بخوبی به چشم میآمد.
سادگی و نزدیکی شخصیتهای آثار یاد شده به جامعه و مردم را میتوان مهمترین نقطه اشتراک آنها به حساب آورد که مخاطب را به همذاتپنداری تمام و کمال با قهرمانهای آن وامیداشت.
عطاران پس از حاشیههای مربوط به مجموعه بزنگاه در سالهای بعد، از همین شاخصهها در آثار سینماییاش هم سود جسته و موفقیت تجاریشان را با تکیه بر آنها تضمین کرد تا جایی که امسال محبوبترین بازیگر سینمای ایران به شهادت آمار فروش سینماهای کشور لقب گرفت.
جواد رضویان
تیم دو نفره بیرنگ و رسام که در دهه 60 گامهای بلندی در راه تولید کمدیهای آیتم محور با محله بهداشت و محله بروبیا برداشته بودند، در دهه 70 نیز با کارهای دیگری همچون دنیای شیرین و... آن را ادامه داده و چهرههای تازه نفسی مانند جواد رضویان و یوسف تیموری را به این عرصه معرفی کردند.
رضویان در آیتمی کوتاه در رابطه با کمکهای اولیه، رگههایی از جنون کمدی را به نمایش گذاشته و در کنار تیموری لحظات درخشانی را خلق کردند. وی در ادامه در برنامههای کمدی دیگری ظاهر شده تا اینکه سرانجام با مجموعه روتین پاورچین و نقش داوود برره نقطه اوج کارنامهاش را رقم زد.
شخصیت خاص و غریبی که توسط پیمان قاسمخانی خلق شده و رضویان به بهترین شکل آن را به تصویر کشید، اما رضویان در سالهای اخیر با بازی در تعداد زیادی از کمدیهای نازل بازار نمایش خانگی به مرور از فهرست بازیگران موفق این عرصه فاصله گرفته و قادر به تکرار موفقیتهای پیشین خود نشد.
رامین ناصرنصیر
او نیز مانند صحت، عارف لرستانی، طیبه ابراهیم و لاله صبوری با جنگ 77 به مخاطبان معرفی شده و خیلی زود جای خود را میانشان باز کرد. مرد کمهوش و تا حدودی عجیب که در کنار همسرش (محبوب) زوج جالبی را شکل داده و در کنار زوج مریم و رامین شوخیهای جذابی را خلق میکردند.
ناصر نصیر، بخش مهمی از موفقیت خود در این کار را مدیون لحنی است که انتخاب کرده و محبوب محبوب گفتن هایش را با تکیه بر آن خیلی سریع به تکیه کلام مورد علاقه مخاطبانش تبدیل کرد، اما او هم در سالهای بعد مانند بسیاری از بازیگران عرصه کمدی به سمت نقشهای دیگر کشیده شده و دیگر کار شاخصی در این حوزه از او دیده نشد.
لاله صبوری
تا پیش از دهه 70 به ندرت در جنگهای کمدی ردپایی از حضور زنان به چشم میخورد و تقریبا تمامی این آثار فضایی کاملا مردانه داشتند، اما اوایل همین دهه و با جنگهایی همچون ساعت خوش، 77 و... به مرور زنان نقش پررنگتری در این قبیل آثار پیدا کرده و مکمل بازیگران مرد شدند.
صبوری را میتوان در کنار طیبه ابراهیم از اولیها در این رابطه به حساب آورد که در 77 حضور پررنگی پیدا کردند. صبوری در نقش مریم شوخیهای کلامی درخشانی را با مدیری شکل میدادند که بسیار هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. البته بخش مهمی از آن به تازگی و نو بودن این جنس کمدی برمیگشت.
صحت هم یکی از کشفهای مدیری در تلویزیون است که با کمدیهای آیتمی وی به مخاطبان معرفی شد. وی در نقشهای کوتاه آیتمهای مختلف ظاهر شده و بازی نسبتا خوبی هم از خود ارائه میداد، اما او بیش از آنکه بازیگر باشد قریحه خوبی در نوشتن متنها داشت که همین امر نیز بعدها صحت را به یکی از نویسندگان شاخص کمدیهای تلویزیونی تبدیل کرد.
چهره خونسرد و آرام او نقش مهمی در شکلگیری شوخیها در آیتمهای کوتاه با بازی او داشت که البته همچون دیگر بازیگران زیر سایه حضور مهران مدیری بود. همین تجربه بازیگری در سالهای بعد و هنگام ساختن مجموعههایی همچون مسافران، پژمان و... بسیار به کار صحت آمده و عیار بازیگری آثارش را تا اندازه زیادی بالا برد.
مهران غفوریان
مشهورترین کمدینهای تاریخ سینما بخش مهمی از موفقیت خود را مدیون مشخصات فیزیکی خود هستند که دست نویسندگان و کارگردانها را برای خلق شوخیهای درخشان باز میگذاشت.
برای نمونه میتوان از زوج لورل و هاردی (یکی لاغر و دیگری چاق) یاد کرد که از دل این تضاد شوخیهای فوقالعادهای بیرون آمده است. مهران غفوریان نیز از جمله این بازیگران است که روی فیزیک و جثهاش بسیار مانور داده و در این زمینه هم موفق نشان داده است.
داریوش کاردان که کارگردانی جنگ سی و نه را بر عهده داشت، غفوریان را در کنار بیژن بنفشهخواه و... در آیتمهای مختلف سی و نه به کار گرفت که این دو خیلی زود با تکیه بر استعداد خود در این عرصه ماندگار شدند. غفوریان در زیر آسمان شهر، بهروز پیرپکاجکی را با بهرهگیری تام و تمام از کلیشهها خلق کرده و به یک تیپ آشنا رسیده است.
تعمیرکار ساده دل و مهربانی که علاقه زیادی به خالیبندی داشته و آن را به یکی از وجوه شخصیت خود تبدیل کرده است. غفوریان در اجرای این تیپ کاملا موفق عمل کرده و آن را به یکی از محبوبترین شخصیتهای این مجموعه بدل کرد.
انصاری کارش را با نقشهای جدی در سینما و تلویزیون آغاز کرده و کمتر کسی او را برای ایفای نقشهای کمدی مناسب میدید، اما مهران مدیری با یک ریسک بزرگ از او برای بازی در نقش سپهر در پاورچین بهره گرفت که به بهترین شکل هم جواب داد و انصاری را به یک کمدین دوستداشتنی تبدیل کرد.
اوج کار او را میتوان در شبهای برره و در نقش کیانوش استقرارزاده مشاهده کرد. روزنامهنگار دوره رضا شاهی که به واسطه مقالهاش به تبعید محکوم شده و تصادفا سر از روستای برره درمیآورد. این شخصیت، محور بسیاری از شوخیها قرار گرفته که خود سرمنشا آن نبوده و شوخیها حول محور او شکل میگرفتند.
تضاد کیانوش با دنیای عجیب و غریب و دیوانهوار برره، نقشه راه فوقالعادهای برای انصاری در ایفای این نقش بوده که گیجی، سردرگمی و استیصال در آن موج میزند.
رضا شفیعیجم
یکی از بهترین استعدادهای کمدی که کارش را با تلویزیون و ساعت خوش آغاز کرده و یکی از بهترین بازیگران تیپ در گونه کمدی به حساب میآید.
برای نمونه کافی است به ایفای نقش دستیار کارآگاه درک در یکی از آیتمهای ساعت خوش نگاه کنید. او در نقطه چین و شبهای برره هم گوشههایی از استعداد بالقوه خود در کمدی را نشان داده و شوخیهای درخشانی را شکل داد، اما این استعداد درخشان به مرور به ورطه تکرار افتاده و از آنچه که شایستهاش بوده دور ماند.
حضور در برنامه خندوانه و در بخش استندآپ کمدی میتواند سکوی پرتاب دوبارهای برای شفیعی جم باشد.
حمید لولایی
این مدیر سابق سینما آزادی از آن دسته استعدادهای بالفطره کمدی است که پس از ایفای نقشهایی کوتاه در سینما و تلویزیون سرانجام با گروه ساعت خوش سر جای خود قرار گرفته و در آیتمهای مختلف نقشهایی کوتاه را ایفا کرد.
او که مسنتر از بخش مهمی از بازیگران ساعت خوش به حساب میآمد، کمتر از آنها مورد توجه مردم قرار گرفته و به یک ستاره تبدیل نشد، اما لولایی ناامید نشده و سرانجام در پایان دهه 70 و با نقش خشایار مجموعه زیر آسمان شهر به اوج محبوبیت و شهرت رسید؛
سرایدار خانهای چند واحدی که رفتارش آمیزهای از مهربانی و خشونت بوده و خیلی زود هم از کوره درمیرود! لولایی این شخصیت را به اصطلاح شیرین بازی کرده و با بهرهگیری از گریم و نیز تغییر فرم فک و دهانش به آن جان بخشیده است.
لحنی هم که او برای خشایار انتخاب کرده با همه اغراقهایش بخوبی روی نقش نشسته و چندان توی ذوق نمیزند.
لولایی پس از این کار در کمدیهای مختلفی با کیفیتهای متنوع ایفای نقش کرده که مهمترینش ترش و شیرین ساخته رضا عطاران است که نقشی متفاوت را برای لولایی به ارمغان آورد.
با همه اینها او نیز مانند بسیاری از بازیگران عرصه کمدی در دام کلیشهها اسیر شده و همچنان بسیاری از قابلیتهای بالقوهاش به فعلیت نرسیده است.
محمد جلیلوند - قاب کوچک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد