هرجا صحبت از اهمیت حس شنوایی میشود، ذهنها به سمت گفته هلن کلر نابینا و ناشنوای موفق میرود که میگفت: «اگر این فرصت به من داده میشد که یکی از دو حس خود را بازیابم، ترجیح میدادم نابینا بمانم، ولی بشنوم.»
با وجود اهمیت زیاد این حس، اما مدیرگروه شنوایی شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است که هنوز فرهنگ برخورد با ناشنوایی و ناشنوایان در کشور ایجاد نشده است.
برای آشنایی بیشتر با مشکلات این قشر دقایقی را با دکتر سعید فراهانی به گفتوگو نشستیم .
آیا همه ناشنواییها مادرزادی هستند یا بروز این عارضه، عوامل دیگری هم دارد؟
ناشنواییها به چندگروه تقسیمبندی میشوند. 50 درصد افرادی که کاهش شنوایی دارند، به علل مادرزادی به این عارضه دچار میشوند.
50 درصد دیگر نیز که به صورت اکتسابی درگیر این بیماری میشوند، به علت بیماریهای ویروسی یا میکروبی مادر در حین بارداری یا زایمان است.
حتی ممکن است که نوزاد بعدا این عارضه را از محیط اطراف کسب کند، بنابراین زمینه ناشنواییها با هم متفاوت است.
میتوان طول درمان خاصی برای این بیماری تعریف کرد؟
طول درمان بستگی به نوع کاهش شنوایی دارد. کاهش شنوایی هم مانند ناشنوایی به چند گروه تقسیمبندی میشود.
یک نوع آن که به کاهش شنوایی انتقالی معروف است، بیشتر به سیستم انتقال صدا در گوش ارتباط دارد. مثل مشکلاتی که در لاله گوش و مجرای گوش خارجی یا گوش میانی به وجود میآید.
گوش میانی شامل پرده گوش و زنجیره استخوانچهای است که معمولا ممکن است دچار آسیب و عفونت شوند و اصولا با اقدامات درمانی توسط همکاران گوش و حلق و بینی قابل اصلاح است.
برخی کاهش شنواییها به سیستم حسی- عصبی برمیگردد که ناشی از بروز آسیب به حلزون شنوایی یا عصب شنوایی است که در نهایت به افت شنوایی منجر میشود.
این نوع از کاهش شنوایی غیرقابل درمان بوده و بهندرت میتوان شنوایی را در مورد آن بازگرداند و لازمه آن پروسه تشخیص مهمی است که باید انجام شود.
بنابراین باید دسته قابل درمان به همکاران گوش و حلق و بینی و دسته غیرقابل درمان به اقدامات توانبخشی- شنوایی ارجاع شوند. اقدامات توانبخشی شامل دریافت سمعک یا برخی روشهای زبانآموزی و تربیت شنوایی است.
یعنی افراد کمسن علاوه بر گرفتن سمعک باید از یکسری کلاسهای آموزشی تربیت شنوایی و زبان آموزی هم بهرهمند شوند.
آیا امکانات شهری برای حمایت از افراد کمشنوا اندیشیده شده است؟
برنامه خاصی در این زمینه در کشور پیشبینی نشده است. فقط یک برنامه است که اخیرا توسط سازمان محیطزیست اجرا میشود این سازمان سطح مجاز صوت را اعلام کرده و برخی ایستگاههای سنجش صدا را نیز در برخی میادین قرار داده است.
در برخی اتوبانها نیز دیوارهای آگوستیک طراحی شده که تا حدودی از انعکاس صدا در مناطق مسکونی جلوگیری میکند.
اگرچه معمولا صدایی که در سطح شهر وجود دارد، به دلیل تدوام زمانی و مدت مواجهه کوتاه، خیلی به سیستم شنوایی آسیب نمیرساند، اما در مجموع یک برنامه مدون که باعث شود صدا در سطح شهر کاهش پیدا کند، مشاهده نشده است.
در مراکز صنعتی نیز چنین ارادهای وجود ندارد، در حالی که بیشترین مشکلی که الان درجامعه داریم، در مراکز صنعتی و نظامی است.
در این مکانهاست که یک کارگر ممکن است یک شیفت یا دو شیفت کاری در معرض صداهای بلند صنعتی باشد و برنامه خاصی برای حفاظت شنوایی برای مراکز وجود نداشته باشد یا اینکه وجود داشته باشد، اما این مسائل را جدی نگیرند.
در حال حاضر به هر کارخانهای که مراجعه کنید، شاید تعداد کثیری از این افراد دچار کاهش شنوایی شده باشند.
این همان کاهش شنوایی است که بر اثر آن سیستم حلزون و عصبی این افراد آسیب میبیند و لذا غیرقابل درمان است و به همین راحتی لطمه بزرگی به جامعه وارد میشود.
ناشنوایی یا کم شنوایی تا چه اندازه در میان خود مردم جا افتاده است؟
بحثی که امروز در کشور با آن مواجه هستیم و کمشنوایان از آن رنج زیادی میبرند، بحث فرهنگسازی استفاده از وسایل کمک شنوایی است.
هماکنون به راحتی فرهنگ استفاده از عینک در مشکلات بینایی پذیرفته شده و برای فردی که مشکل بینایی دارد بدون هیچ دغدغهای عینک تجویز میشود. حتی برخی عینک را به صورت تفننی مورد استفاده قرار میدهند.
اما در بحث شنوایی، متاسفانه کودک که شنوایی از نان شب برای او واجبتر است، فرد جوان که باید ارتباط خوبی با اجتماع داشته باشد و نیازمند تعاملات مختلف است و فرد سالمند، از استفاده از سمعک به لحاظ بعد اجتماعی آن اجتناب میکنند.
این مساله باعث شده مشکل شنوایی بهشدت در کشور تشدید شود. اگرچه امکانات زیادی در این زمینه داریم و بهترین نوع سمعکها را وارد کشور میکنیم، اما متاسفانه فرهنگ استفاده از آن در ایران وجود ندارد.
چه راهکاریپیشنهاد میدهید؟
باید پذیرفت که کم شنوایی یک نقص و جبران این نقص به راحتی با یک سمعک قابل حل است. افراد نباید اشخاص سمعکی را مورد تمسخر قرار دهند، احساس نکنند این فرد دچار یک معلولیت است یا سمعک در بحثهای شغلیابی، آموزش و تدریس ملاک عمل نباشد
من بیماری داشتم که میگفت قرار است در سازمان ارتقا پیدا کنم، اما در صورت استفاده از سمعک این موقعیت را از دست میدهم.
این در حالی است که بسیاری از افراد ارتقا پیدا میکنند و مشکل بینایی دارند و هیچکس به آنها توجه نمیکند.
آیا امکان طراحی زیباتر سمعک وجود ندارد؟
این اتفاق درحال حاضر هم می افتد و به مقدار زیادی اندازه این وسیله کوچک شده است. سمعک وسیلهای است که تکنولوژِی آن بسیار پیشرفته است.
سمعکهای کنونی به اندازه یک نخود یا لوبیا شدهاند در حالی که داخل آنها تجهیزات پیشرفتهای درست مانند یک دستگاه کامپیوتر مستقل وجود دارد و خیلی دیده نمیشوند.
با این حال فرهنگ استفاده از آن وجود ندارد. یک بیمار باید به درجه خاصی از استیصال برسد تا از سمعک استفاده کند.
حتی شاید این فرد سالهای سال از این وسیله استفاده نکرده و حاضر شده خود را از بسیاری از امکانات اجتماعی محروم کند.
کودکانی را در جامعه میبینیم که افت شنوایی دارند و حتما باید از سمعک استفاده کنند تا مراحل زبانآموزی، آموزش، افزایش حافظه، افزایش یادگیری، توان اجتماعی و ویژگیهای شناختی آنها رشد پیدا کند.
اما از آنجاکه والدین تصور میکنند قراردادن سمعک در گوش کودک یک عیب است، فرزند خود را از این وسیله درمانی محروم میکنند و این کودک با نقایص زیاد شناختی، حافظهای، فکری و... رشد میکند.
یکی از تفاوتهای سمعک و عینک در این است که عینک صرفا توانایی بینایی را ایجاد و تقویت میکند، اما سمعک علاوهبر شنوایی در بسیاری از ورودیهای ذهنی و مغزی ما موثر است.
از جمله زبان، گفتار، هوش، یادگیری، شناخت و... . شنوایی یک درگاه ورودی اطلاعات بسیار مهم است.
آیا سمعک نقش درمانی دارد یا صرفا برای این است که اوضاع وخیمتر نشود؟
سمعک یک درمان توانبخشی یا درمان غیرمدیکال است. اگرچه فردی که دارای افت شنوایی است معمولا با درمانهای رایج به بهبود شنوایی میرسد، اما برخی از بیماران با دارو و جراحی قابلیت درمان ندارند. لذا از سمعک که نقص شنوایی و میزان افت شنوایی موجود را جبران میکند، استفاده میکنند.
آریا کیانی - سیب
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد