گروه ورزشی جام جم آنلاین - نمایشی احساسی و تاثر بر انگیز بود. چند روز پس از فوت نابهنگام کاپیتان جوان پرسپولیس حالا همه دور هم جمع شده اند. همه می خواهند برای هانی هشت ساله و هانای یک ساله دایه های مهربان تر از مادر باشند. یکی می گوید هرگز این دو را تنها نمی گذارد. یکی برایشان هدیه می خرد. یکی به اصرار و بدون هماهنگی های منطقی بازی بزرگداشت هادی را برگزار می کند و هانی را هم به ترکیب تیم می فرستد. هانا یک ساله است و نمی داند اطراف او چه می گذرد اما هانی هشت ساله با دنیای متناقضی روبرو شده است. از یک طرف پدرش فوت شده و او دیگر هرگز پدرش را نخواهد دید اما از سوی دیگر دوستان و آشنایان پدرش به قول خودشان می خواهند کاری کنند او کمبود پدر را احساس نکند. هانی به فاصله چند روز از مرگ پدرش تیتر رسانه ها و روزنامه ها می شود و در بازی گرامیداشت پدرش با بازوبند کاپیتانی به میدان می رود. چند روز بعد در دیدار دوستانه ایران و ژاپن هم با کاپیتان جلال حسینی وارد میدان مسابقه می شود. قرار است در دیدار با صبا هم به میدان برود. فعلا همه دلسوز هانی و هانا هستند. اما زمان می گذرد. زمان هم که بگذرد که این احساسات فوران شده فروکش می کند و به اصطلاح جوگیرها به خودشان می آیند. وقتی هم به خودشان بیایند هانا و هانی دیگر مثل روزهای نخستی که پدرشان را از دست داده بودند در کانون توجه نیستند. و آن موقع است که هانی می ماند و یک فضای عجیب دیگر. کسانی که اجازه نداند مرگ پدرش را درک کند حالا دیگر نیستند. او حالا باید وضعیتی را تجربه کند که در روزهای نخست فوت پدرش اطرافیان از سر دلسوزی بیجا اجازه نداند تجربه کند. هانی باید با مرگ پدرش کنار می آمد و فضای واقعی را درک می کرد اما به جایش در آغوش دلسوزانی جو زده جای گرفت.
کاش هانی را تنها بگذارند. درد هانی بعدا سر باز می کند. یعنی وقتی همه متفرق شده اند...
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد