نشانههای جسمی مانند تنگی نفس، تپش قلب، تعریق، سردرد، دلدرد، سرگیجه و تکرر ادرار.
نشانههای روحی و روانی مانند بیحوصلگی، عصبی بودن، خلق ناپایدار، بیقراری و احساس خستگی.
نشانههای رفتاری از جمله پرخاشگری، بازی با مو، ناخن جویدن، نداشتن تمرکز و بیخوابی .
در این میان دانشآموزان در مقاطع خاص دچار اضطراب میشوند و بیتوجهی به این مشکل ممکن است برای آنها پیامدهای خوبی نداشته باشد و اولیا و مربیان باید نسبت به این موضوع دقیق باشند و نشانههای اضطراب را در دانشآموزان خود بیابند و نسبت به درمان آن اقدام کنند.
نشانههای اضطراب در دانشآموزان دبستانی
ترس
باید بدانیم بزرگترین ترس کودک جدا شدن از مادر است، زیرا این موضوع از دوران نوزادی نیز وجود دارد بهطوری که کودک از چهرههای ناشناس میترسد و از آنها دوری میکند. اما اگر این ترس ادامه پیدا کند با علائمی مثل بیخوابی، پرخاشگری وناخن جویدن همراه میشود و نشان میدهد دانشآموز تحت استرس است. بنابراین هیچگاه نباید نسبت به ترس و نگرانیهای فرزند خود بیاهمیت باشیم، بلکه باید به حرفهایش به دقت گوش دهیم و با او همدلی کنیم و نیز اجازه دهیم درمورد موضوعاتی که باعث اضطرابش شده با ما صحبت کند. در صورتی که احساس میکنیم ترس فرزندمان بیش از حد معمول است باید با یک روانپزشک مشورت کنیم.
دروغ گفتن و تمارض
همه ما تقریبا با اخلاق و رفتار کودکان آشنایی داریم و میدانیم شکایاتی مثل دلدرد و گوشدرد نشان میدهد فرزندمان اضطراب دارد و میخواهد به این طریق از چیزی فرار کند؛ مثل نرفتن به مدرسه به دلیل انجام ندادن تکالیفش یا آماده نبودن برای امتحان فردا ، بنابراین خودش را به دلدرد و... میزند، اما باید بدانیم تنها راه مقابله با دروغ گفتن کودک این است که والدین بدون این که دروغ او را تائید کنند آن را بزرگ نکنند. با این کار والدین نه دروغ را قبول و نه احساسات فرزندشان را سرکوب کردهاند.
توجه به احساسات کودکان
همه بچهها به یک صورت بالغ نمیشوند؛ برای نمونه، یکی خجالتی است، دیگری نسبت به بقیه همکلاسیهایش زودتر عصبانی میشود و پرخاشگری میکند و... در این صورت ما بهعنوان پدر و مادر آگاه و مسئول باید به احساسات فرزندمان توجه و به او کمک کنیم راهی برای تخلیه احساسات و هیجانات خود پیدا کند، مثلا اگر کودک بعد از انجام تکالیفش نیاز به تحرک دارد، به او پیشنهاد کنیم ورزش کند یا اگر خسته و بیحوصله است به او توصیه کنیم استراحت یا به یک موسیقی گوش کند.
این نکته حائز اهمیت است که در دوران ابتدایی، کودکان در حال عبور از مرحله طفولیت به مرحله نوجوانی هستند، بنابراین ممکن است دانشآموزان احساس ناتوانی در برابر موقعیتهای مختلف داشته باشند؛ زیرا دانشآموزان دبستانی خیلی نمیتوانند بر احساسات و عواطف خود کنترل داشته باشند، زیرا آنها در حال آموختن مهارتهای اجتماعی هستند و یاد میگیرند چطور یک دوست خوب پیدا و رفتارهای تهاجمی، اضطراب و هیجانات خود را کنترل کنند؛ اگر اولیا و مربیان با این رفتارها به عنوان اصول تکامل طبیعی برخورد نکنند، آن وقت این مسائل در دانشآموزان به منابع استرسزا تبدیل میشود، زیرا بیشتر والدین از احساس کودکانشان آگاه نیستند تا روزی که آنها به مشکل برمیخورند؛ مثل رفتن به مدرسه و انجام تکالیف درسی، البته منشأ این اضطرابها در کودکان ناشناخته است. به این ترتیب، یکی از دغدغههای والدین در آغاز سال تحصیلی نگرانیای است که فرزندانشان در طول سال تحصیلی با آن روبهرو هستند.
راهکارهای ساده، اما مهم و کاربردی
ـ اگر والدین بخصوص مادر در چند هفته اول مدرسه فرزندش را همراهی کند، میتواند در کاهش اضطراب او تاثیرگذار باشد. بهطوری که صبحانهای ساده، اما مغذی برای فرزندش تهیه کند، در پوشیدن لباس به او کمک کند و در راه هم درباره مزایای مدرسه و دوست پیدا کردن با فرزند دلبندش صحبت کند. وقتی کودک با دوستان جدید آشنا شد، اضطراب او نیز کاهش مییابد و دیگر نیازی به همراهی مادر نیست.
ـ یکی از دلایلی که باعث اضطراب دانشآموزان میشود، این است که آنها نگران تمام نکردن تکالیف خود هستند. بنابراین ما بهعنوان یک پدر و مادر آگاه باید با برنامهریزی دقیق و تعیین زمان انجام تکالیف مدرسه، با توجه به حجم و سطح دشواری دروس، فرزندانمان را از نگرانی رها کنیم. اما گاهی اوقات زمانبندی تنها راهحل مشکل دانشآموز نیست، بلکه او در درک مفاهیم درسی دچار مشکل است که نمیتواند تکالیفش را انجام دهد. در این صورت اگر والدین و سایر افراد خانواده بر موضوع درس اشراف دارند، میتوانند او را در حل این مشکل راهنمایی یا از معلم فرزندشان نیز
درخواست کمک کنند؛ البته این کمکها نباید به عادت تبدیل شود، چون دانشآموز دیگر تلاشی برای درک مفاهیم درس نخواهد کرد.
ـ یکی دیگر از علل اضطراب در مدرسه بینظمی است. توصیه شده که تمام دفترها و کتابهای کودک با برچسب تفکیک شود و لوازمتحریر او در جایی خاص قرار گیرد. این نظم میتواند تا حد زیادی اضطراب و نگرانی فرزندانمان را کاهش دهد.
ـ هنگامی که فرزندمان در حال انجام تکالیفش است، باید مکان آرام و بیصدایی را برای او آماده کنیم؛زیرا صدای تلویزیون و صحبتکردن میتواند تمرکز او را به هم بزند و کودک را دچار استرس کند.
ـ ما باید «نَه» گفتن را به فرزندان خود بیاموزیم، اگر آنها نتوانند به دوستان خود «نَه» بگویند این میتواند باعث بروز مشکل برای دانشآموزان شود.
ـ به تفاوتهای فردی فرزندمان توجه کرده و هرگز او را با دیگران مقایسه نکنیم، بلکه فقط میتوانیم نمرات او را با همکلاسیهایش مقایسه کنیم.
ـ استراحت کردن هنگام درس خواندن میتواند استرس دانشآموز را کم کند، برای مثال، توصیه شده بعد از 30 تا 40 دقیقه مطالعه، بچهها میتوانند ده دقیقه استراحت کنند.
ـ رفتار نامناسب برخی معلمان یا کادر مدرسه میتواند از مهمترین عوامل استرسزا در وجود دانشآموزان باشد یا باعث تشدید استرس در آنها شود.
ـ بازیهای رایانهای نامناسب تاثیر بسیار مخربی در روح و روان کودکان میگذارد؛ بهطوری که باعث حواسپرتی، تمرکز نداشتن، اختلالات فکری، ناخن جویدن در سر کلاس درس، تکرر ادرار، افت تحصیلی و... در دانشآموزان بهویژه پایه دبستانی میشود. به این ترتیب انتخاب بازیهای رایانهای باید تحت نظارت والدین باشد.
ـ نترساندن از ارزیابیها در دانشآموزان باعث احساس امنیت و اطمینان هر چه بیشتر در آنها میشود.
ـ تغذیه نقش مهمی در کاهش اضطراب و افزایش قدرت یادگیری دانشآموزان دارد، زیرا تغذیه نامناسب علاوه بر افزایش استرس و اضطراب به کاهش تمرکز و قدرت یادگیری آنها نیز منجر میشود.
بنابراین تغذیه مناسب با غذاهای مغذی و استفاده از مغز بادام ، گردو، کشمش و موز در ساعات تفریح و مصرف شیر در روز، داشتن خواب راحت و آرام و نیز تنظیم برنامه درسی برای دانشآموزان در منزل باعث کاهش اضطراب در آنها میشود.
ـ به والدین توصیه شده تنش و مشاجره از محیط خانواده دور شود و محیطی آرام و امن برای فرزندشان به وجود آورند؛ زیرا محیط خانواده نقش مهمی در کاهش اضطراب دارد.
ـ استفاده از رنگهای شاد در تزئین کلاس و حتی انتخاب رنگهای شاد برای روپوش دانشآموزان بویژه دبستانیها میتواند به ایجاد نشاط در آنها بینجامد و انرژی مثبت آنها را دو برابر کند. توسعه ورزش صبحگاهی، همخوانی سرودهای شاد، مورد توجه قرار دادن فعالیتهای دانشآموزان در مدرسه و متوقف کردن عوامل یا برنامههایی که برای آنها استرس ایجاد میکند نیز موثر است.
ـ دانشآموزان را به ورزش کردن تشویق کنیم، زیرا فعالیتهای ورزشی نقش مهمی در رفع مشکلات روحی و روانی آنها دارد و بسرعت نشاط و امیدواری را در آنها افزایش میدهد. حتی میتوانیم آموزش دروس را گاهی با بازی انجام دهیم یا در زنگ تفریح دانشآموزان را به انجام حرکات ورزشی تشویق کنیم.
ـ به کودک بیاموزیم موضوعی را که باعث اضطراب و نگرانی آنها شده تصور کند، سپس در کلام و رفتارش دنبال پاسخهای مناسب بگردد؛ در واقع در تنهایی و خلوت فکر کند و از خودش بپرسد چه کاری انجام میدادم بهتر بود یا چه میگفتم بهتر بود؟ (با همراهی اولیا و مربیان) و پس از یافتن پاسخ مناسب آن راه را تمرین کند.
ـ هنگام صحبت با کودکان کلماتی را که بار منفی و اضطرابی دارد؛ مثل: هیچوقت، هرگز، زود، سریع، باید و حتما ، کمتر مورد استفاده قرار دهیم و به جای آن همیشه از کلمات مثبت و آرام بخشی مانند: بعضی اوقات، با حوصله، آرام و بهتر است. استفاده و حتی خود دانشآموزان را به استفاده بیشتر از این کلمات تشویق کنیم.
ـ باید ساعاتی را در روز با فرزند خود صحبت کنیم و با او از خوبیهای مدرسه و اثرات مثبت آموزش بگوییم، زیرا این کار بهتدریج شور و نشاط را در فرزندمان ایجاد میکند.
ـ در مورد قوانین خانه با فرزندمان مذاکره کنیم، البته فقط با آنها ارتباط کلامی برقرار نکرده، بلکه ارتباط عاطفی هم برقرار کنیم.
ـ دانشآموزان را تشویق کنیم هنگام صحبت کردن، ابتدا کمی تامل کنند و از عجله کردن و اجبار در ارائه پاسخ سریع و واکنش شتابزده دوری کنند . همچنین به آنها بیاموزیم برای پاسخ دادن هیچ وقت دیر نیست. و در پایان اینکه تغذیه مناسب، خواب کافی، استراحت، ورزش، در نظر گرفتن زمانی برای اوقات فراغت، داشتن برنامهای منظم، افزایش معاشرت، داشتن هدف، کاهش توقعات از زندگی و داشتن اعتقادات مذهبی و... از عواملی است که دانشآموزان باید برای مقابله با اضطراب و استرس بیاموزند، زیرا در بیشتر موارد اولین استرسها را افراد در دوران مدرسه احساس میکند.
مترجم: نسرین علی محمدی
منبع: helpguide.org
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد