این که امام جمعه یک شهر باشی و در کنار رسیدگی به مشکلات مردم و منطقه، دغدغه تربیت کودکان را هم در مهدها داشته باشی یا این که آنقدر مورد وثوق و اعتماد مردم و بهویژه جوانان باشی که برای هر مشکل و گرفتاری از تو مشاوره بخواهند؛ همه و همه از حجتالاسلام سیدمحمدیوسف افروغی، امام جمعه شهر لیکک استان کهگیلویه و بویر احمد، امام جمعه ای جوانپسند، متفاوت و منحصر بفرد ساخته است.
گفتوگوی ما را با وی درباره فعالیت و دغدغههایش میخوانید.
شما مهندس مکانیک هستید. از سویی معمم و امام جمعهاید و تدریس ریاضیات هم دارید، اینها چطور با هم جمع میشود؟ از حوزه علمیه راهی دانشگاه شدید یا پس از دانشگاه به فکر تحصیل در حوزه افتادید؟
من در دبیرستان در رشته ریاضی و فیزیک تحصیل کردم و عاشق فیزیک بودم؛ اتفاقا در کنکور هم اولین رشتهای که رتبه قبولی آوردم، فیزیک دانشگاه شریف تهران بود، اما پس از مشورت با برخی آشنایان، رشته مهندسی مکانیک دانشگاه شیراز را انتخاب کردم و از سال 75 در این دانشگاه مشغول تحصیل شدم، اما از همان ابتدای ورود دغدغههای زیادی داشتم. یکی از این دغدغه ها، طرح این پرسش بود که چطور میشود بیشتر و بهتر به مردم خدمت کرد. البته اینها فقط دغدغه من نبود. دانشجویان دیگری هم بودند که چنین دغدغههایی داشتند. برای همین یک گروه شدیم و دنبال پیدا کردن جواب برای پرسشهامان برآمدیم و برای این منظور به محضر استادان و حتی مراجع زیادی رفتیم. آن موقع اصلا نمیدانستم طلبه یعنی چه.
در نهایت و پس از مشاورهها و جلسات فراوان به این نتیجه رسیدیم که اگر در دانشگاه و رشته خودمان باقی بمانیم، نمیتوانیم خدمت چندانی بکنیم، زیرا در دانشگاه ما مصرفکننده علم هستیم، درحالی که بهتر است تولیدکننده علم باشیم. در همین مسیر با حوزه علمیه قم آشنا شدیم و فهمیدیم گمشده خود را میتوانیم در آنجا بیابیم. بنابراین من و چند نفر دیگر از دوستان، پس از پایان دانشگاه و دریافت مدرک مهندسی مکانیک و گذراندن سربازی وارد مدرسه معصومیه حوزه علمیه قم شدیم. این مدرسه ویژه فارغالتحصیلان دانشگاه بود. حدود 13 سال یعنی تا سال گذشته در قم ماندم و از سال گذشته به زادگاهم یعنی لیکک بازگشتم و در کسوت امام جمعه به خدمت مشغول شدم.
زمانی که ساکن قم و محصل حوزه علمیه بودید، درآمد زندگی خود را از چه راهی کسب می کردید؟
از آنجا که در دوره دبیرستان، فن برق کشی را هم فراگرفته بودم، در سالهای اول طلبگی، از طریق برق کشی خرج خود را در می آوردم، اما بعدها به عنوان معلم در دبیرستانهای قم مشغول تدریس ریاضی، هندسه و فیزیک شدم. در همان زمان به عنوان مبلغ راهی استانهای کشور هم می شدم و در دانشگاه های آن مناطق، جلسات و کلاسهایی با عنوان مبانی اندیشه اسلامی به زبان ریاضی و فیزیک داشتم.
اکنون که به زادگاهم برگشتم، دو روز در هفته در دانشگا یاسوج و مابقی روزها در دانشگاه شهر لیکک تدریس دروسی همچون حقوق،و اندیشه را دارم.
یعنی دیگر تدریس ریاضیات و فیزیک در دبیرستان را کنار گذاشتید؟
درواقع دیگر وقتی ندارم. امام جمعه بودن وقت زیادی از من میگیرد، چون وظایف زیادی بهعهده امام جمعه است. تدریس در دانشگاه هم هست. البته به مدارس رفت و آمد دارم، اما برای رصد وضعیت تحصیلی و تربیتی دانشآموزان لیکک. سرکشی به مهدکودکها را هم جزو وظایف تربیتی خود میدانم، زیرا چه از نظر مباحث تربیتی اسلامی و چه غربی، دوران شکلگیری شخصیت آدمی عمدتا تا هفت سالگی است که امروزه در مهدها سپری میشود. برای همین بخش دیگری از وقت من در این زمینه میگذرد و همچنین رصد حال و احوال دانشجویان در خوابگاهها. از سویی دانشآموزان و دانشجویان زیادی برای مشاوره تحصیلی و ازدواج به نزد من میآیند.
زمانی که ساکن قم بودید، در دبیرستان تدریس دروس ریاضی داشتید. تدریس ریاضی و فیزیک توسط یک روحانی چه واکنشی را از سوی دانشآموزان در بر داشت؟
از آنجا که من مشاور مدرسه هم بودم و بسیاری از دانشآموزان برای رفع مشکلاتشان نزد من میآمدند، ارتباط صمیمانهای بینمان ایجاد شده بود. بنابراین به درس ریاضی من هم بهتر گوش میدادند، شاید هم توجه زیادشان بهخاطر معمم بودن و متفاوت بودنم بود و شاید هم بهخاطر شیوه تدریسم بوده که سعی میکردم با توجه به انتزاعی بودن مفاهیم ریاضی و دینی، از مفاهیم و مباحث دینی برای تدریس ریاضی یا بالعکس استفاده کنم. من حتی در مشاورههایم از معادلههای چند مجهولی استفاده میکنم.
فاطمه مرادزاده
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد