کشورهای صنعتی و استعماری که نبض تولید انواع مصنوعات بشری را در دست و دارند برای کسب سود بیشتر، به تبلیغ و تشویق جوامع ضعیفتر برای خرید و مصرف کالا به بهانه ورود به دنیای متمدن و توسعه یافته اقدام میکنند.
اصلیترین راه اجراییشدن این فرآیند، نفوذ در باورها، فرهنگ و سبک زندگی جوامع مورد هدف کشورهای صنعتی است. نفوذ با هدف ایجاد حس نیاز برای خرید کالا با شعار برخورداری از یک زندگی مرفه و لوکس تا جایی که مصرف بیشتر به یک فرهنگ ارزشی در میان جوامع تبدیل شود.
نفوذ، حلقه نهایی قدرت نرم
دکتر محسناسلامی، استادیار گروه روابطبینالملل دانشگاه تربیت مدرس معتقد است: مقوله نفوذ بهعنوان یکی از مفاهیم مهم در شرایط جدید جهانی محسوب میشود. رابرتدال نفوذ را رابطه میان بازیگرانی میداند که در آن یک بازیگر، بازیگران دیگر را وادار میکند به طریقی که خواست خود آنها نیست عمل کنند. با توجه به رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ظهور فضای مجازی جدید در جهان، نفوذ از اصلیترین اهداف بازیگران روابط بینالملل تعریف میشود.
وی ادامه میدهد: اصولا نفوذ، حلقه نهایی قدرت نرم دولتها درشرایط جدید است. دولتها به دنبال آن هستند که با چارچوبهای جدید گفتمانی که در جهان درحال تکامل است به توسعه نفوذ خود در عرصههای مختلف بپردازند. میدانیم رسانه، اصلیترین ابزار برای نفوذ و انتقال قدرت نرم در دنیای جدید محسوب میشود. امروزه رسانههای قدیم و جدید چنان در زندگی انسان وارد شدهاند که دیگر نمیتوان از رهایی و جدایی انسان با آنها سخن گفت. اما با مطالعه عمیقتر میتوان به تاثیرات رسانه در جهان با نگاهی هدفمند رسید.
دکتر اسلامی در این باره میگوید: در عصر ارتباطات رسانه حامل یک پیام خاص میشود و جنبههای نفوذ تقویت میشود. مقولهایکه صاحبنظران درخصوص جهانیشدن یاد میکنند، از دیدگاه دکتر اسلامی، رسانه ابزار نهادینهسازی لیبرال دموکراسی است و با توجه به انحصار شکل گرفته در عرصه رسانه در اروپایغربی و ایالات متحده آمریکا، این مدعا بیشتر تقویت میشود. چرا که در فضای درهم تنیده جدید آنچه بازتاب مییابد انتقال ارزش ها و انگارهها، مدلهای رفتاری و سبک زندگیغربی در دیگر حوزههای جغرافیایی جهان است. دکتر اسلامی این مساله را مساله جهان امروز و آینده میداند؛ چرا که با گسترش ارزشهای خاص یک فرهنگ در دیگر ملل، تضادهای متعدد هویتی فرهنگی شکل میگیرد و جهان را با بحرانهای متعدد برگرفته از فاصله نسلی مواجه میسازد.
مصرفزدگی پایه تغییرسبک زندگی
رابطه فرد مصرفکننده با کالا، یک نظام هویتی میآفریند.
دکتر اسلامی در اینباره معتقد است: تاسیس فروشگاههای بزرگ، تبلیغات گسترده رسانهها به خرید، حراجهای گسترده در ایام و زمانهای مختلف همچون جشن کریسمس و استفاده از کارتهای اعتباری خرید، همه از جمله راههای گسترش مصرفگرایی در غرب و سایر نقاط جهان است.
این استاد دانشگاه که تجربه زندگی در کشورهای غربی را دارد، توضیح میدهد: این ابزارهای مهم مصرفگرایی در غرب تقریبا در سطح جهانی فراگیر شده و با کمک رسانههای تبلیغی به ظهور یک سبک زندگی جدید در دنیای معاصر منجر شده است. طبعاً این سبک زندگی مغایر با ارزشهای جوامع مختلف است. از نگاه وی از یک سو مصرفگرایی بهظهور شکاف طبقاتی در آن جوامع انجامیده و باعث رقابت گسترده کاذب در خانوادهها شده است و از سوی دیگر پیامدهای اقتصادی زیانبار همچون بدهکاریهای مالی را به دنبال داشته است.
دکتر اسلامی با تاکید برتغییر سبک زندگی در نظام مصرفزدگی میگوید: این تغییر سبک در جوامعغربی پیامدهای روانی زیانباری نیز به دنبال داشته شاهد مصرف بیحد و حصر و جنونهای مصرف هستیم که موجب نگرانی روانشناسان شده است. در این خصوص میتوان به صفهای طولانی خریدگوشی جدید آیفون در آمریکا اشاره کرد .
وی تاکید میکند: در این خرید آنچه به عنوان انگیزه اصلی مشتریان به حساب میآید همان جنبه روانی خرید برای حرکت در مسیر مد و تب خرید کالای نو بوده و کمتر متناسب با نیازهای واقعی فرد است. مقولهایکه به واسطه تبلیغات گسترده رسانههای فعالغربی شکل گرفته است.
به عقیده اسلامی مصرفگرایی و تغییر سبک زندگی، در جامعه ایرانی نیز باید به عنوان یک موضوع روانشناسانه و جامعه شناسانه مورد توجه دستاندرکاران قرار گیرد. به خصوص زمانی که پای برندهای مطرح خارجی درمیان باشد.
التزام به فرهنگ ایرانی اسلامی
رسانهها به دلیل ارتباط وسیع با مردم و میزان تاثیرگذاری زیاد بر مخاطبان، میتوانند نقش مهم و گستردهای در شکلگیری سبک زندگی جامعه و تشویق به مصرفگرایی یا صرفهجویی داشته باشند.
محمد حبیبی، مدیرعامل انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس در این باره میگوید: سینمای ایران و تلویزیون با تولید فیلمها و سریالهایی که در آنها قهرمانان و شخصیتهای داستان، نسبت به فرهنگ ایرانی و اسلامی ملتزم بوده و این التزام و دلبستگی به فرهنگ خودی را در نوع زندگی، نوع کالاهایی که مصرف میکنند و حتی نوع چینش و دکوراسیون خانه و محل زندگی متجلی میسازند، میتوانند در تشویق مردم به سادهزیستی و نگاه زیبایی شناسانه به فرهنگ و سبک زندگی ایرانی، نقش مهمی داشته باشند. اما اگر در فیلمی یا اثری قهرمانان قصه، شخصیتهایی باشند که نوع زندگی آنها برگرفته از زندگی غربی باشد، در نتیجه تاثیری که بر مخاطب میگذارند نیز تاثیری معکوس و در جهت تبلیغ فرهنگ بیگانه خواهد بود.
حبیبی افزود: این اثرگذاری را حتی میتوان در آگهیهای بازرگانی ملاحظه کرد. افراط در گسترش و افزایش آگهیهایی که محصولات خارجی را تبلیغ میکنند، خواه ناخواه باعث رویگردانی مردم از صنعت داخلی خواهد شد و نوعی دلبستگی به فرهنگ خارجی را در مردم نهادینه میکند، اما تبلیغ و ترویج محصولات با کیفیت ایرانی، نوعی اعتماد به نفس و فرهنگ خودباوری، خودکفایی و استقلال را در جامعه بارور خواهد ساخت. چنین نگاهی به خصوص در آثاری که برای کودکان و نوجوانان تولید میشود اهمیت ویژهای دارد، زیرا این رده سنی در مرحله شکلگیری شخصیتی بوده و در عین حال جامعه فردا را شکل میبخشد.
راهکار رسانهای مقابله با مصرفزدگی
معصومه آشتیانیزاد، مشاور معاون سیما و مدیر امور زنان سیما میگوید:در ابتدا به نظر میرسید فرهنگ مصرفگرایی اختصاص به طبقات مرفه جامعه دارد که از توان مالی بالایی برخوردار بوده و هدف کالاهای تولیدی نظام سرمایهداری هستند، حال آن که ایجاد فرهنگ مصرف با شیوههای تبلیغاتی رسانهای، نیازسازی کاذب، تنوعطلبی، در اختیار قرار دادن کارتهای اعتباری، حراجهای دورهای و فصلی، کوپنهای تخفیف، نمونههای رایگان، تخفیف پس از فروش و... به تدریج همه آحاد جامعه را هدف قرار داد و با تغییر ذائقه و القای نیاز کاذب پایههای فرهنگ مصرفزدگی را نهادینه کرد.
مدیر امور زنان سیما تصریح میکند: متأسفانه با وجود فرهنگ غنی اسلامی و تاکیدات دینی بر جلوگیری از اسراف و تفاخر، جامعه ما نیز به سمت مصرفزدگی پیش رفته و اسراف در مصرف، کمکم به ارزش تبدیل شده و جایگزین فرهنگ میانهروی در زندگی شده است.
مشاور معاون سیما اضافه میکند: رسانه ملی قادر است راه نفوذ فرهنگ مصرفگرایی که مقدمه وابستگیهای فرهنگی اقتصادی است را با اعمال سیاستهای درست در تبلیغات و برنامههای تولیدی، سد کند. در این خصوص رسانه میتواند با راهاندازی کمپین تشویق مردم به خرید کالای داخلی، فرهنگ افتخار به مصرف تولید داخلی را نهادینه کرده، با ارائه الگوی درست مصرف و تفکیک آن از اسراف، اجتناب از ترویج ارزشها و سبک زندگی خانواده مرفه شهری و بیشتر تهرانی به عنوان الگوی رایج خانواده در برنامههای نمایشی، ترویج فرهنگ سادهزیستی و نمایش آرامش روحی و روانی که در سایه این فرهنگ بر خانواده حاکم خواهد شد، پرهیز در استفاده از دکورهای مجلل و تشریفاتی در تبلیغات رسانهای و برنامههای مناسبتی، ارزشگذاری بر کارآفرینی و تبلیغ و نمایش خانوادههای مولد و کارآفرین و در نهایت جلوگیری از نمایش تجمل، اسراف و مصرفزدگی در برنامههای پرطرفدار آشپزی سیما، به رسالت خود در ترویج فرهنگ دینی نکوهش اسراف و تاکید بر میانهروی و اعتدال که همواره در آیات قران و کلام پیشوایان سفارش شده است، بپردازد. با این ملاحظات رسانه قادر خواهد بود در این تغییر نگرش و اصلاح الگوی مصرف و پیشگیری از نفوذ فرهنگی، نقش مهمی را ایفا کند.
محمدزندکریمخانی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد